کلمه جو
صفحه اصلی

very fast

انگلیسی به فارسی

خیلی سریع


انگلیسی به انگلیسی

• very quick, extremely rapid

جملات نمونه

1. She is a very fast typist.
[ترجمه ترگمان]اون a خیلی سریع - ه
[ترجمه گوگل]او تایپیست بسیار سریع است

2. It has developed very fast in the past years,more and more people come here to seek opportunities.
[ترجمه ترگمان]در سال های گذشته بسیار سریع رشد کرده است و افراد بیشتری برای یافتن فرصت ها به اینجا می آیند
[ترجمه گوگل]این در سال های گذشته خیلی سریع رشد کرده است، مردم بیشتر و بیشتر به دنبال فرصت های شغلی هستند

3. He boasted that he could run very fast.
[ترجمه ترگمان]او ادعا می کرد که می تواند خیلی سریع بدود
[ترجمه گوگل]او افتخار کرد که می تواند خیلی سریع کار کند

4. She's a very fast/slow walker.
[ترجمه ترگمان]او روروئک سریع و آهسته است
[ترجمه گوگل]او بسیار سریع / آهسته واکر است

5. My heart was pumping very fast.
[ترجمه ترگمان]قلبم داشت تند می زد
[ترجمه گوگل]قلبم خیلی سریع پمپ شد

6. He doesn't drive very fast - he tends to potter along.
[ترجمه ترگمان]او خیلی سریع حرکت نمی کند - او به دنبال پاتر می رود
[ترجمه گوگل]او خیلی سریع رانندگی نمی کند - او تمایل دارد که در کنار هم قرار بگیرد

7. I should make a very fast profit on these.
[ترجمه ترگمان]من باید خیلی زود از اینها سود ببرم
[ترجمه گوگل]من باید سود بسیار بالایی در این داشته باشم

8. I'm not getting on very fast with this job.
[ترجمه ترگمان]من با این کار خیلی سریع کار نمی کنم
[ترجمه گوگل]من با این کار خیلی سریع نمی شوم

9. A white dress gets dirty very fast.
[ترجمه ترگمان]یه لباس سفید خیلی سریع کثیف میشه
[ترجمه گوگل]یک لباس سفید بسیار سریع کثیف می شود

10. The first speaker began to talk, very fast and rather loudly.
[ترجمه ترگمان]سخنران اول با صدای بلند و نسبتا بلند شروع به صحبت کرد
[ترجمه گوگل]اولین سخنران شروع به صحبت کرد، بسیار سریع و با صدای بلند

11. She's got a very fast service.
[ترجمه ترگمان]اون خدمات خیلی سریعی داره
[ترجمه گوگل]او یک سرویس بسیار سریع است

12. Her heart was pumping very fast.
[ترجمه ترگمان]قلبش تند می زد
[ترجمه گوگل]قلب او بسیار سریع پمپ شد

13. Brindley was known as a very, very fast driver.
[ترجمه ترگمان]Brindley به عنوان یک راننده بسیار بسیار سریع شناخته می شد
[ترجمه گوگل]بریندلی به عنوان یک راننده بسیار، بسیار سریع شناخته شد

14. He walked very fast.
[ترجمه ترگمان]تند راه می رفت
[ترجمه گوگل]او خیلی سریع رفت

15. Her pulse seemed very fast.
[ترجمه ترگمان]نبضش خیلی سریع به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]پالس او بسیار سریع به نظر می رسید

پیشنهاد کاربران

پرشتاب، پرسرعت، بسیار سریع


کلمات دیگر: