کلمه جو
صفحه اصلی

uncultivated

انگلیسی به فارسی

ناخالص


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of cultivated.
متضاد: cultivated
مشابه: rugged, waste, wild

• not cultivated

جملات نمونه

1. This is a piece of uncultivated land.
[ترجمه ترگمان]این یک تکه زمین بایر است
[ترجمه گوگل]این یک قطعه زمین غیرقابل کشت است

2. I leave uncultivated today, was precisely yesterday? perishes tomorrow which person of the implored.
[ترجمه ترگمان]امروز ایشان را ندیده بودم درست دیروز بود؟ از فردا کسی که التماس می کرد از بین می رود
[ترجمه گوگل]من امروز امروز بیرون رفته ام، دقیقا دیروز بود فرد فردا از بین می رود

3. Of, relating to, or growing in uncultivated land or open fields.
[ترجمه ترگمان]که در زمین های بایر و یا زمین های باز در حال رشد است
[ترجمه گوگل]از جمله، مربوط به زمین های غیر کشت شده و یا زمین های باز است

4. There area uncultivated areas even in most populous of the States.
[ترجمه ترگمان]حتی در پرجمعیت ترین شهر هم زمین های بایر وجود دارد
[ترجمه گوگل]مناطق ناحیه ای منطقه حتی در پرجمعیت ترین ایالت ها وجود دارد

5. I leave uncultivated today, was precisely yesterday perishes tomorrow which person of the body implored.
[ترجمه ترگمان]امروز همان روز قبل از آن که کسی به او التماس کرده بود، دیروز اینجا را ترک کردم
[ترجمه گوگل]روزی که من بیرون رفته بودم، دقیقا روز گذشته فردی که از بدن درخواست کرده بود، فردا از بین می رود

6. The uncultivated animals and plants resources in Dongting Lake District were rich and had potential productivity.
[ترجمه ترگمان]پرورش دام و منابع گیاهان در منطقه دریاچه Dongting غنی و حاصلخیزی بالقوه فراوانی داشت
[ترجمه گوگل]منابع حیوانی و گیاهان غیر مجاز در ناحیه دریاچه Dongting غنی بودند و دارای بهره وری بالقوه بودند

7. Nix falls into the score uncultivated land, is in 3 minutes time one point not.
[ترجمه ترگمان]در عرض سه دقیقه، او در حال سقوط به زمین کشت نشده است
[ترجمه گوگل]Nix سقوط به زمین نمره ناحیه است، در 3 دقیقه زمان یک نقطه نیست

8. Su Lanting basis the characteristic with much uncultivated land of this locality barren mountain.
[ترجمه ترگمان]یک سو Lanting، ویژگی بسیار زمین های بایر این کوه عریان را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]Su Lanting اساس این ویژگی با زمین بسیار غیرمتمرکز این کوه بی نظیر از این محل است

9. Not a single mu of land is left uncultivated in our village.
[ترجمه ترگمان]حتی یک مو دی گه هم توی ده ما مو نده
[ترجمه گوگل]هیچ کشوری از زمین در روستای ما کشت نشده است

10. I leave uncultivated today, was precisely yesterday perishes tomorrow whelloch person of the body implored.
[ترجمه ترگمان]امروز درست دیروز بود و دیروز یکی از افراد گارد به التماس التماس می کرد
[ترجمه گوگل]من امروز روزه نمی گیرم، دقیقا دیروز فردا فردا از بدن فرد درخواست می کنم

11. Much of the high plateau, however, remained uncultivated and unenclosed until the 18th century, resulting in many roads remaining as narrow winding lanes between high banks and hedges or stone walls.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری از فلات مرتفع تا قرن ۱۸ میلادی هنوز تا قرن ۱۸ میلادی، تا قرن ۱۸ میلادی، هنوز تا قرن ۱۸ باقی مانده بود و جاده های باریک و پرپیچ و خم بین بانک ها و پرچین ها و یا دیواره ای سنگی قرار داشت
[ترجمه گوگل]با این حال، تا کنون قرن 18th بسیاری از پلاتفرم های باقیمانده باقیمانده باقیمانده و غیرقابل انبساط باقیمانده و در نتیجه بسیاری از جاده ها باقی مانده به عنوان خطوط پیچشی باریک بین بانک های بزرگ و پرچین و دیوارهای سنگی

12. The pterivegetables are uncultivated, edible pteridophyta with high nutrition.
[ترجمه ترگمان]The، uncultivated هستند و به تغذیه با مواد غذایی بالا دست می زنند
[ترجمه گوگل]pterivegetables uncultivated، pteridophyta خوراکی با تغذیه بالا

13. I have uncultivated today, was precisely yesterday perishes tomorrow which person of the body implored.
[ترجمه ترگمان]امروز روز شخم خورده ام، درست همین دیروز بود که یکی از اعضای بدن به من التماس می کرد
[ترجمه گوگل]امروز امروز من خالص شده بودم، دقیقا روز گذشته فردی که بدنش را از دست داده بود، از بین می رود

14. Designedly reclaims appropriate farming uncultivated land, want to serve as a significant strategic move to consider.
[ترجمه ترگمان]پرورش زمین های کشاورزی مناسب برای کشت این زمین ها به عنوان یک حرکت استراتژیک قابل توجه در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی زمین های مناسب کشت غیر مجاز را احیا می کند و می خواهد به عنوان یک حرکت استراتژیک مهم در نظر بگیرد

15. The world had vast uncultivated land areas.
[ترجمه ترگمان]زمین زمین های بایر وسیعی داشت
[ترجمه گوگل]جهان دارای مناطق گسترده ای از زمین های غیر مسلح بود

پیشنهاد کاربران

لم یزرع

بی نظیر

۱ - ( در مورد زمین ) کشت نشده، آماده نشده، زراعت نشده
۲ - ( در مورد انسان ) آموزش دیده نشده، پرورش داده نشده، بدون تحصیلات

بایر
واژه بویر نیز به همین معناست؛ در واژه کهگیلویه و بویر احمد.

کشت نشده
بی سواد


کلمات دیگر: