1. pulsate with (something)
به هیجان آمدن،به شور آمدن
2. The whole room was pulsating with music.
[ترجمه ترگمان]تمام اتاق پر از موسیقی بود
[ترجمه گوگل]تمام اتاق با موسیقی پوسیدگی داشت
3. I could see the veins in his neck pulsating.
[ترجمه ترگمان]می توانستم رگ های گردنش را ببینم که به تپش افتاده بود
[ترجمه گوگل]من می توانم رگه ها را در گردن بگذارم
4. Lights were pulsating in the sky.
[ترجمه ترگمان]نور در آسمان به تپش افتاده بود
[ترجمه گوگل]چراغ ها در آسمان پرش می کردند
5. The whole city seemed to pulsate with excitement.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید تمام شهر از هیجان افتاده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که کل شهر با هیجان به سر می برد
6. A regular rhythm pulsated in our ears.
[ترجمه ترگمان]یک آهنگ تند تند تند در گوش ما نواخت
[ترجمه گوگل]یک ریتم منظم در گوش ما پالس کرد
7. The needle pulsates when the engine is running.
[ترجمه ترگمان]سوزن در حال دویدن است
[ترجمه گوگل]سوزن زمانی که موتور در حال اجرا است بیدار می شود
8. The air seemed to pulsate with the bright light.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که هوا با نور روشن شروع به pulsate می کند
[ترجمه گوگل]هوا به نظر می رسد با نور روشن خاموش است
9. The streets were pulsating with life.
[ترجمه ترگمان]خیابان ها مالامال از حیات بودند
[ترجمه گوگل]خیابان ها با زندگی پوسیدگی داشتند
10. Marley's mellow reggae music pulsates from the speakers.
[ترجمه ترگمان]این موسیقی، موسیقی موسیقی رگی مارلی را از بلندگوها پخش می کند
[ترجمه گوگل]موسیقی رگی معروف مارلی از سخنرانان پراکنده است
11. Its sulphur-yellow throat was visibly pulsating with the effort.
[ترجمه ترگمان]در این تلاش، گلوی زرد گوگرد در آن به طور آشکار ضربانی دیده می شد
[ترجمه گوگل]گلودرد گوگردی زرد به شدت با تلاش تلاش کرد
12. It was a harrowing din, a cascade of furious voices merged into a single pulsating shout.
[ترجمه ترگمان]صدای آزار دهنده ای به گوش رسید، صدای آبشاری از صداهای خشم آلود در یک فریاد به هم بدل شد
[ترجمه گوگل]این یک دین مزاحم بود، یک آبشار از صدای خشمگین به یک فریاد تند و تیز تنها می پیوندد
13. Life had always pulsated; death for ever lay in wait.
[ترجمه ترگمان]زندگی همیشه تب آلود بود و مرگ برای همیشه در انتظار بود
[ترجمه گوگل]زندگی همیشه بیدار بود؛ مرگ برای همیشه در انتظار است
14. Desire is the starting point of all achievement, not a hope, not a wish, but a keen pulsating desire which transcends everything. Napoleon Hill
[ترجمه ترگمان]Desire نقطه شروع همه دستاورد است، نه یک امید، نه یک آرزو، بلکه یک آرزوی pulsating که از همه چیز فراتر می رود ناپلیون هیل
[ترجمه گوگل]هوس نقطه شروع تمام دستاورد هاست، نه امید، نه آرزو، بلکه میل تمایل زیادی است که بیش از همه چیز را فراتر می گذارد ناپلئون هیل