کلمه جو
صفحه اصلی

groundsman


معنی : خاک بردار

انگلیسی به فارسی

محرک، خاک بردار


انگلیسی به انگلیسی

• one who is responsible for the upkeep of an area of land (i.e. estate, park); one who maintains a sports field
a groundsman is a person whose job is to look after a park or sports ground.

مترادف و متضاد

خاک بردار (اسم)
groundsman, shovelman

جملات نمونه

1. They found that a groundsman had dolled off the hurdle instead of the adjacent steeplechase fence - ommitted because of false ground.
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که groundsman به جای حصار پرش از مانع مجاور، موانع را به جای حصار با مانع مجاور تزیین کرده است
[ترجمه گوگل]آنها متوجه شدند که یک مهاجم به جای حصار steeplechase مجاور از موانع کنار گذاشته است - به دلیل زمین نادرست

2. One, thanks to the groundsman, is kitted out by a pigeon club.
[ترجمه ترگمان]یک، با تشکر از the، توسط یک باشگاه کبوتری به بیرون کشیده شده
[ترجمه گوگل]یکی، به لطف شهروند، توسط یک باشگاه کبوتر بسته شده است

3. After consulting with the groundsman and club officials the Northants based official travelled to the Fylde Coast and inspected the playing area at the stadium.
[ترجمه ترگمان]پس از مشورت با مقامات باشگاه فوتبال groundsman و مقامات باشگاه، این تیم مستقر در Northants به ساحل Fylde سفر کرده و منطقه بازی را در ورزشگاه مورد بازرسی قرار داد
[ترجمه گوگل]پس از مشورت با مقامات باشگاه و باشگاه، Northants مستقر به رسمی به بندر Fildee رفت و منطقه بازی در ورزشگاه را بازرسی کرد

4. Your groundsman has asked you if you wish to make any changes to your current pitch dimensions.
[ترجمه ترگمان]groundsman از شما پرسیده که آیا می خواهید تغییراتی در ابعاد فعلی خود ایجاد کنید
[ترجمه گوگل]شما از شما خواسته اید که آیا شما مایل به تغییر در ابعاد جاری خود هستید

5. After the heavy snowfall the groundsman was whistling in the dark when he promised that the pitch would be clear for a three o'clock kick-off.
[ترجمه ترگمان]بعد از بارش برف، صدای سوت زنان در تاریکی سوت کشید، چون قول داد که صدا برای یک ساعت سه بعد از ظهر روشن خواهد شد
[ترجمه گوگل]پس از بارش باران سنگین، صاحب زمین در تاریکی سوت زد، زمانی که وعده داد که زمین برای یک ساعت سه صبح روشن باشد

6. Just before the start of play today, the groundsman mowed the pitch.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از شروع بازی، groundsman زمین را درو کرد
[ترجمه گوگل]درست قبل از شروع بازی امروز، متصدیان زمین را زمین زدند

7. Alone he would sit, watching the groundsman prepare the surface, the rest of the crowd drift in, his heroes limbering up.
[ترجمه ترگمان]تنها او می نشست و تماشا می کرد که سطح آب را آماده می کند، بقیه جمعیت حرکت می کنند و قهرمانان خود را جمع و جور می کنند
[ترجمه گوگل]او تنها نشسته بود، تماشا می کرد زمینداران سطح را آماده می کردند، بقیه جمعیت در آن حرکت می کردند، قهرمانان او را خفه می کردند

8. Soon after he joined Rangers he was involved in a nasty and bitter dismissal, sacking the club's long standing groundsman.
[ترجمه ترگمان]کمی بعد از اینکه به رنجرز پیوست، او در یک اخراج تلخ و تلخ درگیر شد، اخراج طولانی مدت کلوب را از بین برد
[ترجمه گوگل]به زودی پس از پیوستن به رنجرز، او در یک اخراج تند و تلخ و گریختن مهاجم قدیمی باشگاه شرکت کرد

9. It had a non-resident, part-time caretaker, extensive grounds maintained by a part-time groundsman and a low level of clerical support.
[ترجمه ترگمان]آن یک سرایدار مدرسه نیمه وقت، زمینه ای وسیع بود که توسط یک - نیمه وقت و یک سطح پایین از حمایت روحانی نگهداری می شد
[ترجمه گوگل]این یک مامور غیرمستقیم، سرپرست نیمه وقت بود، زمینه های گسترده ای که توسط یک متصدی نیمه وقت نگهداری می شد و سطح پایین پشتیبانی از روحانیون بود

10. In both cases, turf maintenance is high on the agenda - and head groundsman Steve Tingley is already is Paris.
[ترجمه ترگمان]در هر دو مورد، نگهداری خاک بر روی دستور کار بالا است و رئیس groundsman استیو Tingley در حال حاضر پاریس است
[ترجمه گوگل]در هر دو مورد، تعمیر و نگهداری چاله در دستور کار قرار دارد - و استیو تینگلی، سرمربی سرانجام پاریس است

11. Her family, like mine, was a respectable working-class one, her father being the groundsman at a private preparatory school.
[ترجمه ترگمان]خانواده او، مانند من، یک طبقه کارگر آبرومند بود که پدرش در مدرسه مقدماتی خصوصی استخدام شده بود
[ترجمه گوگل]خانواده اش، مانند من، یک طبقه کارگر محترم بود، پدرش که در یک مدرسه خصوصی آماده ی خصوصی بود

12. When I come back now, I recognise all the people, of course: the chef, the groundsman, the guy on the door.
[ترجمه ترگمان]وقتی برگردم همه مردم را می شناسم، البته، سرآشپز، the، طرف در
[ترجمه گوگل]وقتی که من دوباره برمی گردم، همه مردم را به رسمیت می شناسم، البته: سرآشپز، متصدی، مرد در درب

پیشنهاد کاربران

مسئول چمن های زمین بازی یا پارک


کلمات دیگر: