کلمه جو
صفحه اصلی

motel


معنی : مسافرخانه، متل
معانی دیگر : متل (مخفف: motor hotel)

انگلیسی به فارسی

متل، راه‌سرا


متل، مسافرخانه


انگلیسی به انگلیسی

• roadside hotel
a motel is a hotel intended for people who are travelling by car.

مترادف و متضاد

مسافرخانه (اسم)
inn, hotel, motel, lodging house

متل (اسم)
motel

temporary, short-term residence, often for travelers


Synonyms: cabin, court, hotel, inn, lodge, motor court, resort, roadhouse


جملات نمونه

1. that night we landed at a dirty motel
آن شب به متل کثیفی رسیدیم.

2. The sign outside the motel said "No Vacancies".
[ترجمه ترگمان]این نشانه خارج از متل گفت: \"نه Vacancies\"
[ترجمه گوگل]علامت خارج از متل گفت: 'هیچ واگذاری نیست '

3. We are looking for an economy motel.
[ترجمه ترگمان]ما به دنبال یک متل اقتصادی هستیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک مؤسسه اقتصادی هستیم

4. He put Elizabeth's motel bill and airfare on his expense account.
[ترجمه ترگمان]او صورتحساب متل (الیزابت)و بلیت هواپیما را به حساب هزینه او گذاشت
[ترجمه گوگل]او در حساب هزینه خود ملاقات الیزابت و پرواز را گذاشت

5. She found a small, inexpensive motel on the outskirts of the town; it was barren and unlovely.
[ترجمه ترگمان]یک هتل کوچک ارزان قیمتی در حومه شهر پیدا کرد؛ بی حاصل و کریه بود
[ترجمه گوگل]او یک مotel کوچک و ارزان در حومه شهر پیدا کرد؛ آن ناپایدار و ناخوشایند بود

6. Straight ahead were the low cabins of the motel.
[ترجمه ترگمان]درست در جلو، کابین کوتاه هتل بود
[ترجمه گوگل]راست به جلو بود کم کابین از متل

7. There's a motel a mile or so down the road .
[ترجمه علی بیگلری ] یک مایل یا بیشتر یک متل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]توی جاده یک متل هست
[ترجمه گوگل]یک متری یک مایل یا همان جاده ای وجود دارد

8. The motel was off the main thoroughfare .
[ترجمه ترگمان]مسافر از خیابان اصلی خارج شد
[ترجمه گوگل]متل در خیابان اصلی بود

9. Over breakfast at my motel, I fell into conversation with the owner of a hardware shop.
[ترجمه ترگمان]سر صبحونه توی متل من با صاحب مغازه ابزار فروشی صحبت کردم
[ترجمه گوگل]با صبحانه در مotel من، من با صاحب یک فروشگاه سخت افزار صحبت کردم

10. We spent a night at a motel on the way.
[ترجمه ترگمان] یه شب توی یه متل توی راه بودیم
[ترجمه گوگل]ما یک شب در یک مotel گذراندیم

11. The gas station just neighbours to the motel.
[ترجمه ترگمان]پمپ بنزین فقط همسایگانش را به متل می برد
[ترجمه گوگل]ایستگاه بنزین فقط متصل به همسایگان است

12. Late that night he landed at a motel.
[ترجمه ترگمان]دیروقت شب در یک متل فرود آمد
[ترجمه گوگل]در اواخر همان شب او در یک متل فرود آمد

13. No, we'll find a motel - we don't want to impose.
[ترجمه ترگمان]نه، ما یک متل پیدا می کنیم - نمی خواهیم مزاحمتون بشیم
[ترجمه گوگل]نه، ما یک متل پیدا می کنیم - ما نمی خواهیم تحمیل کنیم

14. The motel clerk mistrusted Beattie because he didn't have any ID.
[ترجمه ترگمان]اون کارمند هتل به خاطر اینکه کارت شناسایی نداره، اعتماد به نفس پیدا کرد
[ترجمه گوگل]کارمند مات بیاتتی را بی اعتبار کرد زیرا او هیچ شناسه ای نداشت

پیشنهاد کاربران

1 - مسافرخانه
۲ - هتلی که در مجاورت هر اتاق آن فضایی برای پارک اتومبیل مسافران وجودداشته باشد به نحوی که خودرو در معرض دید و در دسترس مسافر است

motor� �hotel
یه هتل برای افرادی که با اتومبیل مسافرت می کنن و میتونن ماشین خودشون ر در خارج از اتاقشون پارک کنن.
مثال:
to stay at a hotel/motel= put up at a motel
اقامت در هتل / متل

motel ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: راه‏سرا
تعریف: اقامتگاهی در جاده‏های ساحلی و کوهستانی و جنگلی و بیابانی که توقفگاه آن غالباًً در منظر دید مسافران باشد


کلمات دیگر: