کلمه جو
صفحه اصلی

nights


در شب، شب ها، بر شب، شبگاه، شبانگاه، شبانگاه he works nights and sleeps during daytime شبها کار میکند و در طول روز میخوابد

انگلیسی به فارسی

در شب، شبها، بر شب، شبگاه، شبانگاه


شب ها، شب، شب هنگام، تاریکی، غروب، برنامه شبانه، خادم حبش، لیل، نزدیک بوقت خواب


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: during the night on a regular basis.
مشابه: nightly

- Do you work nights?
[ترجمه ترگمان] تو شب ها کار می کنی؟
[ترجمه گوگل] آیا شبها کار میکنی؟

• at night, every night

جملات نمونه

1. friday nights we played cards and wisecracked
شب های جمعه ورق بازی می کردیم و به هم لیچار می گفتیم.

2. he works nights and sleeps during daytime
شب ها کار می کند و در طول روز می خوابد.

3. in winter, nights grow longer
در زمستان شب ها دراز می شوند.

4. three successive nights
سه شب پی در پی

5. in hamadan, the nights were plenty cold
در همدان شب ها حسابی سرد بود.

6. she cried for three nights together
او سه شب آزگار گریه می کرد.

7. he sleeps days and works nights
روزها می خوابد و شب ها کار می کند.

8. the moon is dim on dusty nights
در شب های غبارآلود ماه کم نور است.

9. they feasted for seven days and nights
آنان هفت روز و هفت شب جشن گرفتند.

10. i will always treasure the memory of the nights we spent together
خاطره ی آن شب هایی را که با هم گذراندیم همیشه گرامی خواهم داشت.

11. he bunked at a neighbor's house for a couple of nights
دو شب در خانه ی یکی از همسایگان خوابید.

12. the burglars had been casing his house for a few nights before the robbery
دزدان از چند شب پیش از سرقت خانه ی او را می پاییدند.

13. the mountain climbers roughed it in the forest for three nights
کوهنوردان سه شب در جنگل به سر بردند.

14. the secret police would hammer on some doors late at nights
شب ها دیر وقت پلیس مخفی بعضی درها را می زد.

15. The nights I don't dream about you are the nights I stay up thinking of you.
[ترجمه ترگمان]شب هایی که در مورد تو خواب می بینم، شب هایی است که من در فکر تو هستم
[ترجمه گوگل]شبهایی که من در مورد شما نمی خوابم، شبهاست که من فکر میکنم به شما

16. A few late nights never did anyone any harm.
[ترجمه ترگمان]چند شب دیر هرگز کسی اسیبی ندیده بود
[ترجمه گوگل]چند شب اواخر هیچ وقت آسیبی ندید

17. The thought of working nights fills me with abject horror.
[ترجمه ترگمان]فکر شبه ای کار، مرا با وحشت و وحشت پر می کند
[ترجمه گوگل]فکر شب های کاری من را با ترس وحشتناک پر می کند

18. The crew spent two days and nights in their raft.
[ترجمه ترگمان]کارکنان کشتی دو روز و شب را در قایق خود گذراندند
[ترجمه گوگل]خدمه دو روز و شب را در قایق خود گذراند

19. The trip was for ten nights.
[ترجمه ترگمان]سفر برای ده شب بود
[ترجمه گوگل]این سفر برای 10 شب بود

20. The club has weekly quiz nights.
[ترجمه ترگمان]کلوب شبانه هفتگی هفتگی دارد
[ترجمه گوگل]این باشگاه دارای شب های آزمایشی هفتگی است

He works nights and sleeps during daytime.

شب‌ها کار می‌کند و در طول روز می‌خوابد.


پیشنهاد کاربران

The Nights that You aren't here Takes more than a year to pass
شبایی ک نیستی به اندازه یک سال طول میکشه


کلمات دیگر: