اسم خاص مونث (emilia و emeline و emmeline هم می گویند)
emily
اسم خاص مونث (emilia و emeline و emmeline هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
اسم خاص مؤنث (Emilia و Emeline و Emmeline هم میگویند)
امیلی
انگلیسی به انگلیسی
• female first name
جملات نمونه
1. Poor Emily. Her kinsfolk should come to her.
[ترجمه ترگمان] امیلی بیچاره kinsfolk هم باید پیش او بروند
[ترجمه گوگل]ضعیف امیلی خواهرزاده اش باید به او برسد
[ترجمه گوگل]ضعیف امیلی خواهرزاده اش باید به او برسد
2. Emily knew nothing about her husband's misdemeanours.
[ترجمه ترگمان]امیلی \"هیچی در مورد\" misdemeanours شوهرش \"نمی دونست\"
[ترجمه گوگل]امیلی در مورد معاهدات شوهرش چیزی نمی دانست
[ترجمه گوگل]امیلی در مورد معاهدات شوهرش چیزی نمی دانست
3. Emily realized that she sounded hysterical.
[ترجمه ترگمان] امیلی \"فهمید که عصبی به نظر میاد\"
[ترجمه گوگل]امیلی متوجه شد که صدای هیستریک را صدا می کند
[ترجمه گوگل]امیلی متوجه شد که صدای هیستریک را صدا می کند
4. Emily remained completely unruffled by the chaos.
[ترجمه ترگمان]امیلی از این هرج و مرج کام لا آرام بود
[ترجمه گوگل]امیلی با هرج و مرج کاملا به هم ریخته بود
[ترجمه گوگل]امیلی با هرج و مرج کاملا به هم ریخته بود
5. Sophie and Emily are sisters.
[ترجمه ترگمان] سوفی \"و\" امیلی \"خواهر هستن\"
[ترجمه گوگل]سوفی و امیلی خواهر هستند
[ترجمه گوگل]سوفی و امیلی خواهر هستند
6. Is Emily in school today or is she still ill?
[ترجمه ترگمان]امروز تو مدرسه \"امیلی\" - ه یا هنوز مریضه؟
[ترجمه گوگل]آیا امیلی در مدرسه امروز است یا هنوز هم بیمار است؟
[ترجمه گوگل]آیا امیلی در مدرسه امروز است یا هنوز هم بیمار است؟
7. 'Stop shouting, Emily,' John intervened.
[ترجمه ترگمان]\"اینقدر داد نزن\" امیلی \"جان مداخله کرد\"
[ترجمه گوگل]جان فریاد زد: امیلی، جان
[ترجمه گوگل]جان فریاد زد: امیلی، جان
8. Be patient, Emily! All in good time.
[ترجمه ترگمان]! \"صبور باش\" امیلی خیلی وقت خوبی بود
[ترجمه گوگل]امیلی صبور باشید! همه چیز به موقع
[ترجمه گوگل]امیلی صبور باشید! همه چیز به موقع
9. Emily is Sophie's younger/little/older/big sister.
[ترجمه ترگمان]امیلی خواهر کوچک تر سوفی، خواهر بزرگ تر \/ بزرگ تر سوفی است
[ترجمه گوگل]امیلی خواهر جوان / کوچک / بزرگتر / بزرگ سوفی است
[ترجمه گوگل]امیلی خواهر جوان / کوچک / بزرگتر / بزرگ سوفی است
10. He told about Mrs. Emily, who was kind and charitable.
[ترجمه ترگمان]به خانم امیلی که مهربان و مهربانی بود گفت:
[ترجمه گوگل]او درباره خانم امیلی صحبت کرد که مهربان و مهربان بود
[ترجمه گوگل]او درباره خانم امیلی صحبت کرد که مهربان و مهربان بود
11. You can never be sure what Emily is thinking.
[ترجمه ترگمان]تو هیچوقت نمیتونی مطمئن باشی که \"امیلی\" داره به چی فکر میکنه
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید مطمئن شوید که چه چیزی امیلی فکر می کند
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید مطمئن شوید که چه چیزی امیلی فکر می کند
12. Emily hugged her teddy bear tightly to her chest.
[ترجمه ترگمان]امیلی خرس عروسکی را در آغوش گرفت و محکم به سینه اش چسباند
[ترجمه گوگل]امیلی محکم به سینه اش خمیازه می داد
[ترجمه گوگل]امیلی محکم به سینه اش خمیازه می داد
13. Emily turned and threw her a suggestive grin.
[ترجمه ترگمان]امیلی برگشت و لبخند suggestive به او زد
[ترجمه گوگل]امیلی تبدیل شد و او را یک غم انگیز نشان داد
[ترجمه گوگل]امیلی تبدیل شد و او را یک غم انگیز نشان داد
14. Emily kept circling around her mother.
[ترجمه ترگمان]امیلی \"مدام دور مادرش می چرخید\"
[ترجمه گوگل]امیلی در اطراف مادرش چرخید
[ترجمه گوگل]امیلی در اطراف مادرش چرخید
15. Emily doubted what he told her but kept her own counsel.
[ترجمه ترگمان]امیلی به چیزی که به او گفته بود شک داشت، اما به مشورت خودش ادامه داد
[ترجمه گوگل]امیلی شک داشت که او به او گفت، اما منافع خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]امیلی شک داشت که او به او گفت، اما منافع خود را حفظ کرد
پیشنهاد کاربران
نامی مونث ومترادف وهم معنی نام مذکر Emil به معنی خدابامن - برگرفته از واژه امانوییل که نام ولقبی انجیلی برای عیسی مسیح است به معنی خداباما. . .
اِمیلی ( یک اسم مونّث )
دخترِ زیبا و جذاب
کلمات دیگر: