کلمه جو
صفحه اصلی

hepatectomy


(جراحی - بریدن همه یا بخشی از کبد) کبدبرداری، جگربرداری

انگلیسی به فارسی

(جراحی - بریدن همه یا بخشی از کبد) کبدبرداری، جگربرداری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: hepatectomies
• : تعریف: removal of all or part of the liver by surgery.

• surgical removal of all or part of the liver

جملات نمونه

1. Seventy percent hepatectomy was performed as described by Higgins and Anderson under ether anaesthetic.
[ترجمه ترگمان]هفتاد درصد از آن ها توسط هیگینز و اندرسون تحت یک داروی بی هوشی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]هفتاد درصد هپاتکتومی به روش Higgins و Anderson تحت بی حسی اتر توصیف شد

2. Objective Debridement hepatectomy for severe hepatic injury was performed to stop bleeding.
[ترجمه ترگمان]Objective debridement (hepatectomy hepatectomy)برای آسیب شدید کبدی، برای توقف خونریزی انجام شد
[ترجمه گوگل]هدف: هپاتکتومی دبریدمان برای آسیب شدید کبدی به منظور توقف خونریزی انجام شد

3. CONCLUSIONS: Mild hepatic steatosis is cleared immediately after hepatectomy, and early regeneration power is impaired, but the long-term regenerative power is comparable.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: steatosis در کبد به سرعت بعد از hepatectomy تخلیه می شود و قدرت تجدید حیات اولیه کم است، اما قدرت احیا کننده طولانی مدت قابل مقایسه است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: استئاتوز کبد خفیف بلافاصله بعد از هپاتکتومی پاکسازی می شود و قدرت بازیابی اولیه کاهش می یابد، اما قدرت بازسازی درازمدت قابل مقایسه است

4. Partial hepatectomy was performed in 11 patients with hepatoma pretreated by dextran hepatic artery embolization.
[ترجمه ترگمان]hepatectomy نسبی در ۱۱ بیمار با hepatoma pretreated توسط dextran کبدی performed انجام شد
[ترجمه گوگل]هپاتکتومی جزئی در 11 بیمار مبتلا به هپاتوما قبل از تزریق با آمبولیزاسیون عروق کبدی دکستران انجام شد

5. Conclusions: pleural fluid complicating by hepatectomy is mainly related to operative site, hepatic function after operation, liver cirrhosis and injection of absolute alcohol to incisal edge.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روان pleural پیچیده شده توسط hepatectomy عمدتا مربوط به محل عملیات، عملکرد کبدی پس از عملیات، سیروز جگر و تزریق الکل مطلق به لبه incisal است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: عوارض مایع پلور توسط hepatectomy عمدتا مربوط به محل عمل، عملکرد کبدی بعد از عمل، سیروز کبدی و تزریق الکل مطلق به لبه مچ پا می باشد

6. Objective To summarize the surgical experience of partial hepatectomy with skeletonization of the hepatoduodenal ligament in the treatment of hilar cholangiocarcinoma.
[ترجمه ترگمان]هدف خلاصه کردن تجربه جراحی of نسبی با skeletonization رباط hepatoduodenal در درمان of cholangiocarcinoma
[ترجمه گوگل]هدف: خلاصه ای از تجربه جراحی هپاتکتومی جزئی با اسکلتینگ رباط هایپاتوودینال در درمان کلانژیوکارسینوم هیلار

7. Objective To state operative details of lip-shaped hepatectomy (LSH) and evaluate its advantage in treatment of primary liver cancer (PLC).
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار جزئیات مربوط به اطلاعات عملیاتی دولت (LSH)و ارزیابی مزیت آن در درمان سرطان کبد اولیه (PLC)است
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین جزئیات عملکرد هپاتکتومی لبی (LSH) و ارزیابی مزیت آن در درمان سرطان اولیه کبد (PLC) است

8. Conclusion The segmental hepatectomy is promising and effective for patients with hepatolithiasis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این hepatectomy نگهداری از قطعه ای است که برای بیماران مبتلا به hepatolithiasis موثر و موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: هپاتکتومی سگمنتال امیدوار کننده و موثر در بیماران مبتلا به هپاتولویتیاز است

9. Lobe or segment hepatectomy together with hepatic bile duct or hilar biliary duct-jejunostomy is the best choice for treatment of calculus in hepatobiliary ducts complicated with stricture.
[ترجمه ترگمان]بخش یا بخش hepatectomy همراه با مجاری صفراوی و یا لوله مجاری ادراری - بهترین انتخاب برای درمان حساب دیفرانسیل در مجاری hepatobiliary پیچیده با stricture است
[ترجمه گوگل]لوب یا بخش هپاتکتومی همراه با کانال مجرای صفراوی یا مجرای مجرای صفراوی هاریار بهترین انتخاب برای درمان شمارش در کانالهای hepatobiliary پیچیده است

10. Such inhibitors also prevent the increase in calmodulin within the nucleus of liver cells following hepatectomy.
[ترجمه ترگمان]چنین مهار کننده ها همچنین از افزایش in درون هسته سلول های کبد به دنبال hepatectomy جلوگیری می کنند
[ترجمه گوگل]این مهار کننده ها همچنین از افزایش کلمدولین در هسته سلول های کبدی بعد از hepatectomy جلوگیری می کند

11. Discussion A substantial body of evidence implicates events at the EGF receptor as the start of hepatocyte proliferation after partial hepatectomy.
[ترجمه ترگمان]بحث یک بدنه اساسی از شواهد در حال درگیر کردن رویدادها در گیرنده EGF به عنوان آغاز تکثیر hepatocyte پس از hepatectomy جزیی است
[ترجمه گوگل]بحث چندین شواهد قابل توجه از وقایع گیرنده EGF را به عنوان آغاز تکثیر هپاتوسیت پس از هپاتکتومی جزئی نشان می دهد

12. The well described fall in EGF receptor numbers after partial hepatectomy was confirmed.
[ترجمه ترگمان]افت تشریح شده در تعداد گیرنده EGF بعد از hepatectomy جزیی تایید می شود
[ترجمه گوگل]سقوط به خوبی توصیف شده در تعداد گیرنده EGF پس از hepatectomy جزئی تایید شد

13. Conclusions Liver cancer involving ICV is resectable provided there are good anesthesia, skillful hepatectomy surgery and control of massive bleeding.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری سرطان کبد شامل ICV است که در آن بی هوشی خوب، جراحی hepatectomy ماهر و کنترل خونریزی شدید وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سرطان کبد در ارتباط با ICV می تواند در صورت بروز بیهوشی خوب، عمل جراحی کلیه کبد و کنترل خونریزی عظیم صورت گیرد

14. OBJECTIVE: To explore three-dimensional reconstruction of hepatic portal vein by laminagraphy of cast specimens to provide anatomic basis for hepatectomy.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: برای بررسی مجدد سه بعدی سیاه رگ مدخل کبدی توسط laminagraphy نمونه های ریخته گری به منظور فراهم کردن مبنای آماری برای hepatectomy
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی بازسازی سهبعدی ورید کاپیتال ورید توسط لنوگرافی از نمونه های ریخته شده برای ارائه مبنای تشریحی برای hepatectomy

پیشنهاد کاربران

هپاتکتومی


کلمات دیگر: