کلمه جو
صفحه اصلی

for the life of me


(معمولا در جمله های منفی) حتی به قیمت جان، هر طور که شده، به جان خودم قسم

انگلیسی به انگلیسی

• if my life depended on it (exclamation)

جملات نمونه

1. I cannot for the life of me imagine why they want to leave.
[ترجمه ترگمان]نمی تونم تصور کنم که چرا اونا می خوان از اینجا برن
[ترجمه گوگل]من نمی توانم زندگی خودم را تصور کنم که چرا آنها می خواهند ترک کنند

2. I couldn't for the life of me remember his name.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم نام او را به خاطر بیاورم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم برای زندگی از من نام او را به یاد داشته باشم

3. I can't remember her name for the life of me.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم اسمش رو به خاطر زندگی خودم به یاد بیارم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم نام او را برای زندگی من به یاد داشته باشم

4. I cannot for the life of me remember her name.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم اسم او را به خاطر بیاورم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم زندگی ام را به یاد داشته باشم نام او

5. For the life of me I can't remember what courses I took - it was so boring.
[ترجمه ترگمان]به خاطر زندگی من، من نمی توانم به یاد بیاورم که چه چیزهایی را برداشتم - آن قدر خسته کننده بود
[ترجمه گوگل]برای زندگی من نمی توانم به یاد بیاورم که چه دوره هایی را طی کردم - خیلی خسته کننده بود

6. I could not understand it for the life of me.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم به خاطر زندگی خودم آن را درک کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم آن را برای زندگی من درک کنم

7. I can't for the life of me understand why you didn't think of it.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم به خاطر این زندگی کنم که چرا به این موضوع فکر نکردی
[ترجمه گوگل]من نمی توانم برای زندگی از من درک کنم چرا شما از آن فکر نمی کنم

8. I can not go back on your friends for the life of me.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم به خاطر زندگی خودم به دوستات برگردم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به دوستانم بروم برای زندگی من

9. For the life of me, I couldn't figure out why it wasn't auto-completing my brother's work cell number when I typed his name.
[ترجمه ترگمان]برای زندگی من، نمی توانستم بفهمم چرا وقتی اسم او را تایپ کردم، شماره سلول کار برادرم را تکمیل نکرده بودم
[ترجمه گوگل]برای زندگی من، نمی توانستم فهمیدم که چرا وقتی نام نام خانوادگی خود را تایپ کردم، خودکار تکمیل شماره سلول برادر من نبود

10. For the life of me, I can't solve this puzzle.
[ترجمه ترگمان]برای زندگی من، نمی تونم این معما رو حل کنم
[ترجمه گوگل]برای زندگی من، من نمی توانم این پازل را حل کنم

11. I've been racking my brains all day but I can't for the life of me remember her name.
[ترجمه ترگمان]تمام روز مغزم را سوراخ کرده ام، اما نمی توانم به خاطر زندگی کردن اسمش را به یاد بیاورم
[ترجمه گوگل]من تمام روز مغزم را قفل کرده ام اما نمی توانم زندگی خودم را به خاطر بسپارم

12. Makes sending and receiving email on the move a doddle, although I still can't for the life of me work out how to get a line break in messages I write on the move. Free.
[ترجمه ترگمان]با این که هنوز نمی توانم به خاطر زندگی خودم، ایمیل ارسال و دریافت کنم، اگر چه هنوز هم نمی توانم برای شکستن یک خط از پیغامی که روی آن می نویسم، استفاده کنم آزاد
[ترجمه گوگل]فرستنده و گیرنده ایمیل را در جابجایی میگیرد، اگر چه من هنوز نمیتوانم برای زندگی از من بفهمم که چگونه پیامهایی را که در حال حرکت میگویم، در یک خط قرار میگیرم رایگان

پیشنهاد کاربران


spoken used to say that you cannot remember or understand something even when you try hard

however hard I try
even if my life depended on it



هر چقدر تلاش میکنم. . . .

هرطوری که شده ؛هرچقدرتلاش میکنم ؛به جان خودم قسم ؛ حتی به قیمت جانم

هرچه زور می زنم، هر کار می کنم


کلمات دیگر: