کلمه جو
صفحه اصلی

anthropoid


معنی : میمون، میمون ادم نما، عنتر، شبه انسان
معانی دیگر : انسان نما، انسان مانند، گوریل مانند، مانند میمون انسان نما، نسناس

انگلیسی به فارسی

انسان شناسی، میمون، میمون ادم نما، عنتر، شبه انسان


میمون آدم‌نما، شبه‌انسان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of apes, resembling a human being, esp. in shape.

(2) تعریف: resembling an ape, esp. in behavior.

- an anthropoid hoodlum
[ترجمه ترگمان] یک لات anthropoid
[ترجمه گوگل] یک hoodlum انسان شناسی
اسم ( noun )
مشتقات: anthropoidal (adj.)
• : تعریف: a manlike ape such as the chimpanzee or gorilla.
مشابه: ape

• tailless ape (gorilla, chimpanzee, etc.) that resembles humans
manlike, resembling man; resembling apes, apelike
an anthropoid creature is one that is very like a human being.
anthropoids are the apes that are most closely related to humans.

مترادف و متضاد

میمون (اسم)
anthropoid, monkey, ape, puggy, jackanapes, man-ape

میمون ادم نما (اسم)
anthropoid

عنتر (اسم)
beast, anthropoid, man-ape, baboon, pongo

شبه انسان (صفت)
anthropoid

جملات نمونه

a man with anthropoid features

مردی با اسباب صورت میمون‌مانند


1. a man with anthropoid features
مردی با اسباب صورت میمون مانند

2. Gorillas, chimpanzees and gibbons are all anthropoid apes, having long arms, no tails and highly developed brains.
[ترجمه ترگمان]شامپانزه ها، شامپانزه ها و گیبون ها همگی میمون های anthropoid هستند که دارای بازوهای بلند، بدون دنباله و مغزهای بزرگ هستند
[ترجمه گوگل]گوریل ها، شامپانزه ها و گیبون ها همه مرداب های مردمی هستند که دارای سینه های بلند، بدون دم و مغز بسیار توسعه یافته هستند

3. Amongst them are two very small anthropoid shells, one of 161 the other of 161
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها دو صدف کوچک small وجود دارد که یکی از ۱۶۱ نمونه دیگر ۱۶۱ است
[ترجمه گوگل]در میان آنها دو پوسته مردمی بسیار کوچک است، یکی از 161 نفر دیگر از 161

4. A slightly later anthropoid shell of the 1630s in the same vault displays an alternative technique.
[ترجمه ترگمان]کمی بعد پوسته anthropoid در همان طاق یک تکنیک جایگزین را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]یک پوسته انسانی کمی بعد از دهه 1630 در یک قفسه یک روش جایگزین را نشان می دهد

5. The anthropoid coffin is associated almost exclusively with the burial vault.
[ترجمه ترگمان]تابوت anthropoid تقریبا به طور انحصاری با مقبره دفن مرتبط است
[ترجمه گوگل]تابوت مردمی تقریبا به طور انحصاری با طاق گوزن ارتباط دارد

6. Anthropoid ape, ape-man, primitive man, ancient man, modem man, the man of the future. . .
[ترجمه ترگمان]میمون anthropoid، میمون - مرد، مرد ابتدایی، modem، مرد آینده، مرد آینده …
[ترجمه گوگل]مرد عنکبوتی، مرد عنصری، مرد اولیه، مرد باستانی، مرد مودم، مرد آینده

7. An anthropoid ape, such as a gorilla or chimpanzee.
[ترجمه ترگمان] یه میمون anthropoid مثل گوریل و شامپانزه
[ترجمه گوگل]یک مرد سیاه پوست مانند یک گوریل یا شامپانزه

8. An anthropoid ape of the family Pongidae, which includes the chimpanzee, gorilla, and orangutan.
[ترجمه ترگمان]یک میمون anthropoid از خانواده Pongidae که شامل شامپانزه و گوریل و اورانگوتان است
[ترجمه گوگل]یک مرد مردمی خانواده Pongidae که شامل شامپانزه، گوریل و اورگوناتان است

9. The gorilla is the strongest of the anthropoid animals.
[ترجمه ترگمان]گوریل قوی ترین حیوانات anthropoid است
[ترجمه گوگل]گوریل قویترین حیوانات انسان شناخته شده است

10. Man evolved from the anthropoid ape.
[ترجمه ترگمان]بشر از میمون anthropoid تکامل پیدا کرد
[ترجمه گوگل]مرد از مرداب مردمی تکامل یافته است

11. Modeling and model management have been further studied with anthropoid and intellectualization, and will be used widely in real time optimal control of dynamic system.
[ترجمه ترگمان]مدل سازی و مدیریت مدل بیشتر با anthropoid و intellectualization مورد مطالعه قرار گرفته است و به طور گسترده در کنترل بهینه زمان واقعی سیستم دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مدل سازی و مدیریت مدل بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته است با انسان شناسی و intellectualization، و به طور گسترده ای در کنترل زمان واقعی سیستم دینامیک استفاده می شود

12. The family most closely related to the Hominidae today is the Pongidae, or anthropoid apes, including the gorilla, the chimpanzee, and the orangutan.
[ترجمه ترگمان]این خانواده در ارتباط نزدیکی با the امروزه the یا anthropoid apes از جمله گوریل، شامپانزه و the هستند
[ترجمه گوگل]خانوادهیی که نزدیکترین آنها به Hominidae مربوط است امروزه Pongidae یا مردمان مردمی شامل گوریل، شامپانزه و اورنگتان است

13. But researchers had made the elementary error of trying to teach their anthropoid subjects to speak.
[ترجمه ترگمان]اما پژوهشگران اشتباه ابتدایی را در تلاش برای آموزش دادن به موضوعات anthropoid برای صحبت کردن ایجاد کرده بودند
[ترجمه گوگل]اما محققان خطای ابتدایی تلاش برای تدریس موضوعات انسان شناسی خود را برای صحبت کردن انجام داده اند

14. The robots were the Roomba, a disc-shaped autonomous vacuum cleaner, and four anthropoid machines of varying degrees of humanness.
[ترجمه ترگمان]ربات ها the، یک جارو برقی خودکار به شکل دیسک و چهار دستگاه anthropoid با درجات مختلف از انسانیت بودند
[ترجمه گوگل]ربات ها Roomba، یک جارو برقی مستقل از دیسک، و چهار ماشین مردمی با درجه های مختلف انسانیت بودند

Will space anthropoids attack the earth?

آیا انسان‌نماهای فضا به کره‌ی زمین حمله خواهند کرد؟


پیشنهاد کاربران

انسان گونه

انسان نما

انسان ریخت


کلمات دیگر: