کلمه جو
صفحه اصلی

to no avail


بیهوده، بی فایده

انگلیسی به انگلیسی

• for nothing, to no end, with no result

جملات نمونه

1. We tried to keep him alive but to no avail.
[ترجمه ترگمان]سعی کردیم او را زنده نگه داریم، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]ما سعی کردیم او را زنده نگه داریم اما فایده ای نداشتیم

2. His efforts were to no avail.
[ترجمه ترگمان]تلاشش بی فایده بود
[ترجمه گوگل]تلاش هایش فایده ای نداشت

3. We searched the whole area but all to no avail. Robbie had disappeared.
[ترجمه ترگمان]تمام منطقه را گشتیم اما فایده ای نداشت رابی ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]ما کل منطقه را جستجو کردیم اما همه فایده ای نداشتیم رابی ناپدید شد

4. The man tries hard to jack the car,but to no avail.
[ترجمه ترگمان]مرد سعی می کند ماشین را سفت کند، اما فایده ای ندارد
[ترجمه گوگل]این مرد سخت تلاش می کند تا ماشین را جارو کند، اما فایده ای ندارد

5. We opposed the proposal but to no avail.
[ترجمه ترگمان]ما با این پیشنهاد مخالفت کردیم اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]ما با پیشنهاد مخالفت کردیم اما فایده ای نداشتیم

6. His words of encouragement were to no avail.
[ترجمه ترگمان]حرف هایش هیچ فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]کلمات او تشویق به فایده نداشت

7. Earnestly did we beseech, but to no avail.
[ترجمه ترگمان]التماس می کردیم، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]ما عاقلانه تلاش کردیم، اما فایده ای نداشتیم

8. They protested bitterly to their employers, but to no avail.
[ترجمه ترگمان]آن ها به کارفرمایان خود اعتراض کردند، ولی فایده ای نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها تلخ به کارفرمایان اعتراض کردند اما فایده ای نداشتند

9. We searched everywhere to no avail.
[ترجمه بنیامین] همه جا را جستجو کردیم اما فایده ای نداشت.
[ترجمه ترگمان]همه جا را گشتیم، فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]ما در همه جا به فایده نرسیدیم

10. He rebooted my system several times[sentence dictionary], but to no avail.
[ترجمه ترگمان]او چندین بار سیستم مرا مجددا راه اندازی کرد، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]او سیستم من را چند بار بارگذاری کرد [dictionary dictionary]، اما فایده نداشت

11. But effort and reason were to no avail.
[ترجمه ترگمان]اما تلاش و منطق بی فایده بود
[ترجمه گوگل]اما تلاش و دلیلی برای فایده نداشت

12. But to no avail; his ears would only come forward momentarily, and would then return to the backwards position again.
[ترجمه ترگمان]اما فایده ای نداشت، گوش های او فقط برای لحظه ای به جلو می آمد و بعد دوباره به طرف عقب برمی گشت
[ترجمه گوگل]اما فایده نداره گوش او فقط لحظه ای به جلو می آید و سپس دوباره به موقعیت عقب بازگشته است

13. I retraced my steps but to no avail.
[ترجمه ترگمان]از آنجا برگشتم، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]مرا گام های خود را باز کرد اما فایده ای نداشت

14. He tried hard to pick a hole in what I said, but to no avail.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد سوراخی را که من گفتم انتخاب کند، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]او سخت تلاش کرد تا یک سوراخ را در آنچه که گفتم انتخاب کنم، اما فایده ای نداشتم

15. The doctors tried everything to keep him alive but to no avail.
[ترجمه ترگمان]دکترها هر کاری می کردند تا او را زنده نگه دارند، اما فایده ای نداشت
[ترجمه گوگل]پزشکان همه چیز را امتحان کردند تا او را زنده نگه دارد اما فایده ای نداشت

پیشنهاد کاربران

بدون موفقیت

بی ثمر، بی نتیجه، بی حاصل، بی اثر، بی تاثیر، ناموثر، غیرموثر

فایده ای نداشت، بی نتیجه بود

کارساز نبودن
راه به جایی نبردن
فایده ای نداشت/ بی فایده بودن

بیهوده و عبث نمودن


کلمات دیگر: