کلمه جو
صفحه اصلی

out of kilter


نابسامان، خراب، به هم خورده

انگلیسی به انگلیسی

• not working properly, out of order

پیشنهاد کاربران

is/are out of kilter:
. . . ( با هم ) همخوانی ندارد/ندارند.

درهم

غیر معمول، نا مرسوم، نا متعادل، کج ، نا بسامان، عجیب غریب

throw out of kilter
( نظم/توازن/روال/عادت/زندگی ) . . . را به هم ریختن


کلمات دیگر: