کلمه جو
صفحه اصلی

shard


معنی : صدف، سفال، پاره سفال، کوزه شکسته
معانی دیگر : (بخش های شکسته ی سفال و چینی و غیره - به ویژه در کاوش های باستان شناسی) پاره سفال، پاره آجر، خرده سفال (potsherd هم می گویند)، خرده ریز، شکستن وبصورت قطعات ریز دراوردن

انگلیسی به فارسی

خرده ریز، پاره سفال، صدف، سفال، کوزه شکسته، شکستنوبصورت قطعات ریز درآوردن


شاد، سفال، صدف، پاره سفال، کوزه شکسته


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a piece of a broken object, esp. a fragment of pottery or glass.
مشابه: chip, shiver

- The window was broken and shards of glass littered the floor.
[ترجمه ترگمان] شیشه شکسته بود و تکه های شیشه روی زمین ریخته بود
[ترجمه گوگل] پنجره شکسته شد و قطعات شیشه ای از کف پاک شدند

(2) تعریف: the tough wing case of a beetle.

• piece, fragment
a shard is a piece of broken pottery, glass, or metal; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آذرآوار شیشه ای، تراشه - الف) قطعه شیشه ای مواد آذر آواری که بعضی از آنها دارای سطوح شکستگی خمیده شاخص هستند. تراشه ها معمولاً قطعات دیواره ـ حبابدار حاصل از بین رفتن پومیس در حین یا پس از فوران ساخته می شوند. - ب) مترادفی برای sherd (شِرد).

مترادف و متضاد

صدف (اسم)
ammonite, oyster, shell, pearl, cowrie, shard, cowry

سفال (اسم)
shard, clay, earthenware, tile, terracotta

پاره سفال (اسم)
shard

کوزه شکسته (اسم)
shard

جملات نمونه

1. Harsh fortresses of prickly pears and shard grass and dead branches block off all escape.
[ترجمه ترگمان]قلعه های خشن گلابی و تکه ای علف و شاخه مرده از همه جا فرار می کنند
[ترجمه گوگل]قلعه های خشن از گلابی های درشت و چمن زار و شاخه های مرده فرار می کنند

2. He rolled through the space, snapping a shard of glass that sliced his jacket and put a nick in his shoulder.
[ترجمه ترگمان]او در فضا پیچید و تکه ای شیشه را که کتش را پاره کرده بود گاز زد و نیک را روی شانه اش گذاشت
[ترجمه گوگل]او از طریق فضانورد رانده شد، یک لکه شیشه ای برداشت که جت او را برش داده و یک سکه در شانه اش گذاشته بود

3. A shard of steel plate knifed through Golden Girl's mainsail, cutting the portside shrouds as if they were string.
[ترجمه ترگمان]تکه ای از صفحه فولادی به سبک دختر طلایی پخش می شود و shrouds portside را طوری برش می دهد که انگار نخ دارند
[ترجمه گوگل]شال از ورق فولادی که از طریقه ی اصلی گلوله ی دختر طلایی خاردار می شود، به طوری که اگر آنها رشته ای بود، سفت کردن بند ناف را قطع می کرد

4. Them she hated with every shard of her being.
[ترجمه ترگمان]از هر تکه ای از وجودش نفرت داشت
[ترجمه گوگل]آنها با هر حالتی از او تنفر داشتند

5. In its panic it broke its antlers, shard by shard, tine by tine.
[ترجمه ترگمان]با وحشت شاخ مانندش را شکست و تکه ای از آن را به طور تکه ای خرد کرد
[ترجمه گوگل]در ترس و وحشت او زالوهایش را قطع کرد، با سینه بند، سینه را با سینه می شکند

6. She started to scrape again with the shard of pottery.
[ترجمه ترگمان]شروع به خراش دادن به تکه سفال کرد
[ترجمه گوگل]او شروع به تکه تکه شدن از سفال کرد

7. Had he grasped this shard of hope with any real understanding, she wondered?
[ترجمه ترگمان]ایا او این تکه امید را با درک واقعی درک کرده بود؟
[ترجمه گوگل]آیا او این تفکری از امید را با درک درستی درک کرد؟

8. I concentrated on keeping steady the three-inch-long shard of what had once been part of a large perfect oval.
[ترجمه ترگمان]روی آن تمرکز کردم تا تکه سه اینچی را که زمانی قسمتی از یک بیضی کامل بزرگ بود، ثابت نگه دارم
[ترجمه گوگل]من تمرکز کردم بر روی حفظ سه بعدی طولانی از آنچه که تا به حال بخشی از بزرگ بیضی بزرگ است

9. I know that it seem shard to believe now, but, take it from me, things will get better.
[ترجمه ترگمان]می دانم که به نظر می رسد که این حرف را باور کنم، اما، آن را از من بگیر، اوضاع بهتر می شود
[ترجمه گوگل]من می دانم که به نظر می رسد در حال حاضر اعتقاد بر این است که، اما آن را از من، چیز بهتر خواهد شد

10. Thanks to everyone - shard work, the performance wan a great success.
[ترجمه ترگمان]به لطف کار تکه ای، این عملکرد یک موفقیت بزرگ است
[ترجمه گوگل]با تشکر از همه - کار احمقانه، عملکرد موفقیت فوق العاده ای بود

11. If a pottery shard or partial nose ring can scrap a project, think what a couple of Potentially Historical corpses/mummies will do.
[ترجمه ترگمان]اگر یک حلقه سفالگری و یا حلقه بینی جزئی می تواند یک پروژه را از بین ببرد، فکر کنید که چه دو جسد بالقوه تاریخی و مومیایی چه کار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اگر بخشی از گلدان یا بخشی از بینی می تواند یک پروژه را خراب کند، تصور کنید چه چیزی از دو جنس / مومیایی های بالقوه تاریخی انجام می شود

12. Shard resolution is linked to the ID generation for which Hibernate provides numerous strategies such as native, application-level UUID generation and distributed hilo generation.
[ترجمه ترگمان]رزولوشن (شارد)با نسل ID مرتبط است که Hibernate استراتژی های متعددی از قبیل تولید UUID بومی، سطح کاربرد و تولید hilo را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]وضوح صدای با نسل ID ارتباط دارد که برای Hibernate استراتژی های متعددی از قبیل تولید نسبی UUID بومی و کاربردی و نسل بعدی نسل بعد را فراهم می کند

13. It is a pleasure that misery is shard by others.
[ترجمه ترگمان]این لذتی است که دیگران از آن رنج می برند
[ترجمه گوگل]لذت بردن از بدبختی دیگران است

14. Nakatomi conglomerate stole a shard of Akujiki, breaking the hell spawn seal.
[ترجمه ترگمان]یک مجتمع تولیدی یک تکه سنگ Akujiki را دزدید و مهر و موم جهنمی را پاره کرد
[ترجمه گوگل]کنگلومرا ناکاتومی یک شمشیر Akujiki را به سرقت برده و از جهنم جهنم پرید

پیشنهاد کاربران

بخش های شکسته ی سفال و چینی و غیره
پاره سفال
پاره آجر

پاره سنگ

شیشه خورده
( برج شاد که مانند یک تکه شیشه خورده که ایستاده توسط معمار ایتالیایی در شهر لندن ساخته شده است )

shard ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: ترکش 2
تعریف: قطعه ای شیشه ای در آذرآوارها که دارای سطح شکستگی خمیدۀ خاصی است


کلمات دیگر: