• act of making private; transferal of ownership from government to private hands (also privatization)
privatisation
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Privatisation is a necessary staging post to an open market.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی یک پست هوایی ضروری برای یک بازار آزاد است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی یک پست ضروری برای بازار آزاد است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی یک پست ضروری برای بازار آزاد است
2. Privatisation goes against the grain of their principle of opposition to private ownership of industry.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی بر خلاف اصل مخالفت خود با مالکیت خصوصی صنعت است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی علیه اصل مخالفت خود با مالکیت خصوصی صنعت است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی علیه اصل مخالفت خود با مالکیت خصوصی صنعت است
3. The privatisation allowed companies to rake in huge profits.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی به شرکت ها اجازه می دهد تا سوده ای کلانی به دست آورند
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی به شرکت ها اجازه می دهد که سود زیادی به دست آورند
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی به شرکت ها اجازه می دهد که سود زیادی به دست آورند
4. The privatisation of the electricity industry-the biggest sell-off of them all.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی صنعت برق یعنی بزرگ ترین فروش آن ها
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی صنعت برق - بزرگترین فروش همه آنها است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی صنعت برق - بزرگترین فروش همه آنها است
5. Ridley, as commerce secretary, masterminded the privatisation.
[ترجمه ترگمان]ریدلی، به عنوان دبیر بازرگانی، خصوصی سازی را طراحی کرد
[ترجمه گوگل]ریدلی، به عنوان وزیر بازرگانی، خصوصی سازی را منهدم کرد
[ترجمه گوگل]ریدلی، به عنوان وزیر بازرگانی، خصوصی سازی را منهدم کرد
6. Privatisation and gimmickry are not the answer to improving Britain's rail service.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی و خصوصی سازی، پاسخی برای بهبود خدمات راه آهن بریتانیا نیستند
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی و حیله گران پاسخ به بهبود خدمات راه آهن بریتانیا نیستند
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی و حیله گران پاسخ به بهبود خدمات راه آهن بریتانیا نیستند
7. Most unions see privatisation as an inevitable prelude to job losses.
[ترجمه ترگمان]اغلب اتحادیه ها خصوصی سازی را به عنوان مقدمه ای اجتناب ناپذیر برای خسارت های شغلی می بینند
[ترجمه گوگل]اکثر اتحادیه ها خصوصی سازی را بعنوان مقدمه اجتناب ناپذیر برای از دست رفتن شغل می دانند
[ترجمه گوگل]اکثر اتحادیه ها خصوصی سازی را بعنوان مقدمه اجتناب ناپذیر برای از دست رفتن شغل می دانند
8. I reject absolutely the notion that privatisation of our industry is now inevitable.
[ترجمه ترگمان]من کاملا این تصور را رد می کنم که خصوصی سازی صنعت ما اکنون اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]من کاملا تصور می کنم که خصوصی سازی صنعت ما در حال حاضر اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]من کاملا تصور می کنم که خصوصی سازی صنعت ما در حال حاضر اجتناب ناپذیر است
9. The government is to accelerate its privatisation programme.
[ترجمه ترگمان]دولت قصد دارد برنامه خصوصی سازی خود را تسریع کند
[ترجمه گوگل]دولت برنامه خصوصی سازی خود را تسریع کرده است
[ترجمه گوگل]دولت برنامه خصوصی سازی خود را تسریع کرده است
10. Electricity privatisation has exploded the myth of cheap nuclear power.
[ترجمه ترگمان]خصوصی سازی برق، افسانه قدرت هسته ای ارزان را منفجر کرده است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی برق منجر به افسانه انرژی هسته ای ارزان شده است
[ترجمه گوگل]خصوصی سازی برق منجر به افسانه انرژی هسته ای ارزان شده است
11. He has direct experience of the process of privatisation.
[ترجمه ترگمان]او تجربه مستقیم روند خصوصی سازی را دارد
[ترجمه گوگل]او تجربه مستقیم در خصوص خصوصی سازی دارد
[ترجمه گوگل]او تجربه مستقیم در خصوص خصوصی سازی دارد
12. In the long term, Mr Heseltine said that privatisation was the only hope for the industry.
[ترجمه ترگمان]آقای Heseltine در دراز مدت گفت خصوصی سازی تنها امید این صنعت است
[ترجمه گوگل]در دراز مدت، آقای Heseltine گفت که خصوصی سازی تنها امید برای این صنعت بود
[ترجمه گوگل]در دراز مدت، آقای Heseltine گفت که خصوصی سازی تنها امید برای این صنعت بود
13. Even water privatisation, which every opinion poll showed to be a deeply unpopular measure, was almost six times over-subscribed.
[ترجمه ترگمان]حتی خصوصی سازی آب، که هر نظرسنجی نظر سنجی عمیقی را نشان می داد، تقریبا شش برابر شده بود
[ترجمه گوگل]حتی خصوصی سازی آب، که هر نظرسنجی نشان داد که یک اقدام عمیق ناکارآمد است، تقریبا شش بار اشتراک داشت
[ترجمه گوگل]حتی خصوصی سازی آب، که هر نظرسنجی نشان داد که یک اقدام عمیق ناکارآمد است، تقریبا شش بار اشتراک داشت
14. Corporate finance and privatisation, in particular, did well, increasing fee income by 19% to £16m.
[ترجمه ترگمان]به ویژه، امور مالی و خصوصی سازی شرکت به طور خاص، با افزایش میزان درآمد از ۱۹ درصد به ۱۶ میلیون پوند، خوب عمل کردند
[ترجمه گوگل]به طور خاص، امور مالی و خصوصیسازی شرکت ها خوب بود، افزایش درآمد از 19٪ به 16 میلیون پوند
[ترجمه گوگل]به طور خاص، امور مالی و خصوصیسازی شرکت ها خوب بود، افزایش درآمد از 19٪ به 16 میلیون پوند
15. Rather, the best argument for privatisation is that it would allow the railways to expand their services.
[ترجمه ترگمان]بلکه بهترین استدلال برای خصوصی سازی این است که به خطوط راه آهن اجازه می دهد تا خدمات خود را توسعه دهند
[ترجمه گوگل]در عوض، بهترین استدلال برای خصوصی سازی این است که اجازه می دهد راه آهن برای گسترش خدمات خود
[ترجمه گوگل]در عوض، بهترین استدلال برای خصوصی سازی این است که اجازه می دهد راه آهن برای گسترش خدمات خود
پیشنهاد کاربران
خصوصی سازی
کلمات دیگر: