کلمه جو
صفحه اصلی

perversely


خودسرانه، بطور هرزه یا فاسد

انگلیسی به انگلیسی

• in a deviant manner, aberrantly

جملات نمونه

1. She was perversely pleased to be causing trouble.
[ترجمه ترگمان]احساس می کرد که میل دارد دردسر درست کند
[ترجمه گوگل]او خشنود بود که باعث ناراحتی شد

2. He couldn't bear to be near her, yet, perversely, he still found himself looking out for her.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست تحمل کند که به او نزدیک شود، با این حال، هنوز کنجکاو بود، اما هنوز به دنبال او می گشت
[ترجمه گوگل]او نمیتواند تحمل کند تا نزدیک او باشد، اما، به طرز عجیبی، او هنوز هم خودش را به دنبال او میبرد

3. She seemed perversely proud of her criminal record.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که دارد سابقه جنایی او را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید انحصار افتخار پرونده جنایی او

4. Londoners have long been perversely proud of a health service that does not serve them well.
[ترجمه ترگمان]اهالی لندن مدت زیادی است که به خدمات بهداشتی که به خوبی به آن ها خدمت نمی کنند، احساس غرور کرده اند
[ترجمه گوگل]لندن ها مدت ها متأثر از خدمات صحی که به آنها خدمت می کنند، افتخار می کنند

5. She continued, perversely, to wear shoes that damaged her feet.
[ترجمه ترگمان]او به perversely ادامه داد تا کفش هایی به پا کند که به پایش آسیب رساند
[ترجمه گوگل]او ادامه داد، به طرز ناقص، برای پوشیدن کفش هایی که پای او را آسیب دیده است

6. Perversely, she was irritated by his kindness.
[ترجمه ترگمان]به بیت از مهربانی او خشمگین شد
[ترجمه گوگل]به طرز عجیبی، با مهربانی او تحریک شد

7. A pedagogy which denies this perversely creates difficulties which hamper the learner in this task.
[ترجمه ترگمان]تعلیم و تربیت که این موضوع را انکار می کند، مشکلاتی را ایجاد می کند که به یاد گیرنده در این کار تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]یک آموزه ای که این را انکار می کند اشتباه باعث ایجاد مشکلاتی می شود که دانش آموز را در این کار متوقف می کند

8. Perversely, she was cross with him for having survived when she had spent the weekend fretting.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، پس از آن که آخر هفته را در چنگال خود سپری کرده بود، از او کینه به دل گرفته بود
[ترجمه گوگل]به طور حیرت انگیز، او با گذشت زمان از تعطیلات آخر هفته خود فرار کرد

9. And its velvety touch was perversely sensuous although, fortunately for Creed, not quite enough to gain his favour.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با آن تماس با مخمل آن، به خصوص که خوشبختانه به نفع مذهب نبود، نه به اندازه ای که نفع خود را به دست آورد
[ترجمه گوگل]و لمس خیاطی آن به طرز شگفت انگیزی حساس بود، اگر چه، خوشبختانه برای Creed، به اندازه کافی برای به دست آوردن نفع او نداشت

10. Perversely, doing this will require the biggest and best of radio telescope arrays.
[ترجمه ترگمان]با این کار، این کار به بزرگ ترین و بهترین آرایه تلسکوپ رادیویی نیاز دارد
[ترجمه گوگل]به طور پراکنده، انجام این کار، بزرگترین و بهترین آرایه های تلسکوپ رادیویی است

11. Perversely, however, wildlife in the area immediately surrounding the Chernobyl reactor appears to be flourishing 14 years after the accident.
[ترجمه ترگمان]اما به نظر می رسد که حیات وحش در منطقه ای که بلافاصله اطراف رآکتور چرنوبیل را احاطه کرده، ۱۴ سال پس از وقوع حادثه در حال شکوفایی است
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسد که حیات وحش در ناحیه نزدیک به راکتور چرنوبیل 14 سال پس از حادثه رونق یابد

12. Perversely, the sight set me to wondering if I had written anything that could be misconstrued.
[ترجمه ترگمان]Perversely، منظره مرا به این فکر انداخت که آیا چیزی نوشته ام که ممکن است سو تعبیر دیگری باشد
[ترجمه گوگل]به نظر من، به نظر من به تعجب اگر من هر چیزی که می تواند نادرست است نوشته شده است

13. The suppressor field seemed to work perversely on Jaq, who already knew how to hide his own light.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که زمین صدا دارد با سرعت شروع به صحبت می کند، کسی که می داند چگونه نور خود را مخفی کند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که میدان سرکوبگرانه بر روی جک کار می کند، که قبلا می دانست چگونه نور خود را پنهان کند

14. One resident holding out, however perversely, could place unpleasant obstacles in the way of completing the project.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یکی از ساکنان که با این حال مضطرب شده بود، می توانست موانع ناخوشایندی را در راه تکمیل این پروژه انجام دهد
[ترجمه گوگل]با این حال، یکی از ساکنان این شهر، می تواند موانع ناخوشایندی را در راه تکمیل پروژه ایجاد کند

پیشنهاد کاربران

سرسختانه، لجوجانه، با سرسختی

به طور غیر عادی، به صورت عجیب و غریب

کاربر کامبیز معنای واژه را �برعکس� نوشته که کاملا غلط است و با واژه reversely اشتباه گرفته شده.


کلمات دیگر: