کلمه جو
صفحه اصلی

sharpshoot

پیشنهاد کاربران

( با دقّت ) مورد هدف یا مدّ نظر قرار دادن.
( thefreedictionary : Verb 1. sharpshoot - aim and shoot with great precision )

سین جین کردن
you sharpshooting me , punk?
تو بچه ولگرد داری منو سین جین می کنی؟

معنی سین جین کردن زیاد جالب نیست.
تصحیح می کنم: زیر سوال بردن


کلمات دیگر: