کلمه جو
صفحه اصلی

birder


شکارچی مرغان، نگاهدارنده وتربیت کننده مرغان وپرندگان، مرغدار

انگلیسی به فارسی

شکارچی مرغان، نگاهدارنده و تربیت‌کننده مرغان و پرندگان، مرغ‌دار


خرس، مرغدار، شکارچی مرغان


انگلیسی به انگلیسی

• bird watcher, one who observes birds in their natural environment; one who raises birds

جملات نمونه

1. Word of the Barrio barred owl spread among birders by means of an efficient and long established telephone grapevine.
[ترجمه ترگمان]استفاده از جغد مسدود باریو آدنترو را در بین birders با استفاده از کلاغ کردن تلفن و بلند مدت طولانی ممنوع کرد
[ترجمه گوگل]کلام جادو Barrio barred در میان مرغداری ها با استفاده از یک انگور با رایحه بلند و کارآمد، گسترش یافت

2. Backyard birders may want to hover about the Birding option for starters.
[ترجمه ترگمان]Backyard birders ممکن است بخواهند در مورد گزینه birding برای شروع پرواز کنند
[ترجمه گوگل]ممکن است بخواهید در مورد گزینه Birding برای starter ها بخواهید شنا کنید

3. Birders don't mind spending money.
[ترجمه ترگمان]لازم نیست پول خرج کنی
[ترجمه گوگل]مربیان پول زیادی را صرف پول نمی کنند

4. A true "birder" actively observes and studies different birds in order to see new species and to learn more about their behavior, habitats and personalities.
[ترجمه ترگمان]یک \"birder\" واقعی به طور فعال، پرندگان مختلف را به منظور دیدن گونه های جدید و یادگیری بیشتر در مورد رفتار، زیستگاه و شخصیت آن ها مورد مطالعه و مطالعه قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یک مرغدار واقعی به طور جدی پیگیری و مطالعه پرندگان مختلف را برای دیدن گونه های جدید و بیشتر در مورد رفتار، زیستگاه ها و شخصیت های آنها می آموزد

5. What type of birder are you?
[ترجمه ترگمان]تو چه نوع birder هستی؟
[ترجمه گوگل]شما کدام نوع خزانه دار هستید؟

6. This is the easiest type of birder to be, because birding in the backyard does not necessarily require specialized equipment beyond a general field guide and a basic set of binoculars.
[ترجمه ترگمان]این ساده ترین نوع of است که باید باشد، چون birding در حیاط پشتی ضرورتا به تجهیزات تخصصی فراتر از راهنمای میدان عمومی و یک مجموعه دوربین چشمی نیاز ندارد
[ترجمه گوگل]این ساده ترین نوع پرورشگاه است، زیرا پرورش مرغداری در حیاط خلوت لزوما نیاز به تجهیزات تخصصی فراتر از یک راهنمای کلی عمومی و یک مجموعه اساسی از دوربین های دوچشمی نیست

7. The effect of blasting load on anchored birder is a hot research issue in disaster prevention and mitigation of hydroelectricity project.
[ترجمه ترگمان]تاثیر بار پاشیدن بر روی birder لنگر انداخته مساله تحقیقاتی داغ در پیش گیری از فاجعه و کاهش پروژه برق آبی است
[ترجمه گوگل]تأثیر بار انفجاری بر روی خردل برنج یک مسئله تحقیق داغ در پیشگیری و کاهش فاجعه پروژه هیدرو الکتریکی است

8. Anyone can succeed at birding, from the avid birder who attends seminars and joins birding trips, to the beginner who just wants to have a functional and decorative birdhouse.
[ترجمه ترگمان]هر کسی می تواند در birding، از the حریص، که در سمینارها شرکت می کند و به سفره ای birding می پیوندد، برای the که فقط می خواهد یک birdhouse عملکردی و کاربردی داشته باشد، موفق شود
[ترجمه گوگل]هر کسی می تواند در پرورش مرغداری موفق شود، از مرجان مشتاق که در سمینارها شرکت می کند و به سفرهای پرطرفدار می پیوندد، به مبتدیانی که فقط می خواهند یک پرنده ی کاربردی و تزئینی داشته باشند

9. Later, a birder told us that he saw terns flying around 'Spot A', so we planned to go there.
[ترجمه ترگمان]کمی بعد، birder به ما گفت که در اطراف نقطه A در حال پرواز است، بنابراین ما برنامه ریزی کردیم که به آنجا برویم
[ترجمه گوگل]بعدها، یک خلبان به ما گفت که او را دیدم پرچم پرواز در اطراف 'نقطه A'، بنابراین ما قصد داریم به آنجا بروید

10. An ornithologist is a professional birder with advanced scientific training about not only bird species but also about behavior, anatomy, physiology and bird species history.
[ترجمه ترگمان]An یک birder حرفه ای با آموزش های علمی پیشرفته در مورد نه تنها گونه های پرندگان بلکه در مورد رفتار، کالبدشناسی، فیزیولوژی و گونه های پرندگان است
[ترجمه گوگل]یک مرجان طبیعت، مربی حرفه ای با آموزش علمی پیشرفته در مورد نه تنها گونه های پرنده، بلکه همچنین در مورد رفتار، آناتومی، فیزیولوژی و تاریخچه گونه های پرنده است

11. If you're a birder, you want to keep a list of sightings when you bird watch.
[ترجمه ترگمان]اگر شما a، می خواهید لیست sightings را وقتی که پرنده تماشا می کنید، نگه دارید
[ترجمه گوگل]اگر شما بازرگان هستید، می خواهید لیستی از مشاهدات را در زمان تماشای پرنده نگه دارید

12. All it takes to get started as a birder is good eyesight, a simple field guide (even from a used book store) and an interest in watching birds.
[ترجمه ترگمان]تمام چیزی که طول می کشد تا به عنوان یک birder شروع شود، دید خوب است، یک راهنمای می دانی ساده (حتی از فروشگاه دست دوم فروشی)و علاقه به تماشای پرندگان
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که لازم است برای شروع به عنوان یک مزرعه چشم بصری، یک راهنمای ساده (حتی از فروشگاه کتاب مورد استفاده) و علاقه به تماشای پرندگان است

13. For an enthusiastic birder, nothing is more exciting than spotting a new or rare bird, or learning to distinguish individual birds through their personalities.
[ترجمه ترگمان]برای یک birder مشتاق، هیچ چیز هیجان انگیزتر از دیدن یک پرنده جدید یا نادر، و یا یادگیری تمایز میان پرندگان فردی از طریق شخصیت آن ها نیست
[ترجمه گوگل]برای یک رقیب مشتاق، هیچ چیز هیجان انگیز تر از کشیدن یک پرنده جدید یا نادر نیست، یا یادگیری برای تشخیص پرندگان فردی از طریق شخصیت خود

14. And though I wouldn't call myself a serious birder my binoculars came from an Oxfam shop and I don't even have a spotting scope!
[ترجمه ترگمان]و با این که من خودم را خیلی خطرناک نشان نمی دادم، دوربین من از یک مغازه Oxfam آمده بود و من حتی به دوربین نگاه هم نمی کردم!
[ترجمه گوگل]و هرچند من خودم را جدی نمی گیرم، دوربین های دوچشمی من از یک فروشگاه آکسفام آمده اند و من حتی یک دامنه چشمگیر ندارم!

پیشنهاد کاربران

پرنده نگر
از birding یعنی پرنده نگری، مطالعه غیرحرفه ای پرنده ها
در فرهنگهای معتبری مانند وبستر و کالینز به معنای پرنده نگر و معادل birdwatcher آمده نه صید کردن یا پرورش دادن پرندگان.


کلمات دیگر: