کلمه جو
صفحه اصلی

maintenance program


برنامه نگهداشت

انگلیسی به فارسی

برنامه نگهداشت


جملات نمونه

1. Hanson has more than 20 years of military and civilian airport operations, maintenance, program and facilities management experience.
[ترجمه ترگمان]\"هانسون\" بیش از ۲۰ سال خدمت نظامی و غیرنظامی، نگهداری، برنامه و تجربه مدیریت امکانات دارد
[ترجمه گوگل]هانسون بیش از 20 سال تجربه عملیات مدیریت، تعمیر و نگهداری، برنامه ریزی و مدیریت امکانات فرودگاه و غیر نظامی دارد

2. Do you have an established preventive maintenance program?
[ترجمه ترگمان]برنامه نگهداری پیشگیرانه خاصی دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا برنامه نگهداری پیشگیرانه تاسیس شده ای دارید؟

3. Is the maintenance program computer software or manual?
[ترجمه ترگمان]برنامه نگهداری نرم افزار یا دفترچه راهنمای کامپیوتر است؟
[ترجمه گوگل]آیا نرم افزار کامپیوتر یا نرم افزار تعمیر و نگهداری است؟

4. Maintain equipment in good working order through preventive maintenance program.
[ترجمه ترگمان]نگهداری تجهیزات به ترتیب کار خوب از طریق برنامه نگهداری پیشگیرانه
[ترجمه گوگل]از طریق برنامه تعمیر و نگهداری پیشگیرانه، تجهیزات را در شرایط کار خوب نگهداری کنید

5. Creating and implementing a preventative cleaning and maintenance program of all banqueting areas & equipment.
[ترجمه ترگمان]ایجاد و اجرای برنامه تمیز کردن پیشگیرانه و نگهداری تمام وسایل banqueting، تجهیزات است
[ترجمه گوگل]ایجاد و اجرای برنامه پیشگیری از تمیز کردن و تعمیر و نگهداری از همه زمینه های ضیافت * تجهیزات

6. To establish the preventive maintenance program of production equipment in OPC.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد برنامه نگهداری پیشگیرانه تجهیزات تولید در OPC
[ترجمه گوگل]برای ایجاد برنامه نگهداری پیشگیرانه تجهیزات تولید در OPC

7. A planned maintenance program has been explained and proposed.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده توضیح داده شده است
[ترجمه گوگل]برنامه تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده توضیح داده شده و پیشنهاد شده است

8. Initiate and implement preventative maintenance program to each machinery to minimize machine downtime.
[ترجمه ترگمان]راه اندازی و اجرای برنامه نگهداری پیشگیرانه برای هر دستگاه برای به حداقل رساندن زمان استراحت ماشین
[ترجمه گوگل]شروع و پیاده سازی برنامه نگهداری پیشگیرانه برای هر ماشین آلات برای به حداقل رساندن خرابی ماشین

9. The gage calibration and gage maintenance program ensures that back-up gages or a back-up gaging process is available to support inspections required by the control plan.
[ترجمه ترگمان]تنظیم فشارسنج و برنامه نگهداری و نگهداری تضمین می کند که فرآیند تعمیر مجدد یا یک فرآیند back پشتیبان برای پشتیبانی از بازرسی ها مورد نیاز توسط برنامه کنترل در دسترس است
[ترجمه گوگل]برنامه کالیبراسیون گجت و برنامه تعمیر و نگهداری گجت تضمین می کند که گجت های پشتیبان یا فرایند پشتیبان گیری برای پشتیبانی از بازرسی های مورد نیاز برنامه کنترل در دسترس است

10. Observe the equipment maintenance program.
[ترجمه ترگمان]برنامه نگهداری تجهیزات را مشاهده کنید
[ترجمه گوگل]برنامه تعمیر و نگهداری تجهیزات را مشاهده کنید

11. LifePak contains all five providing an optimal addition to a health maintenance program!
[ترجمه ترگمان]LifePak شامل تمام پنج ارایه بهینه برای برنامه نگهداری سلامتی است!
[ترجمه گوگل]LifePak حاوی تمام پنج مورد است که علاوه بر بهینه سازی برنامه مراقبت بهداشتی نیز ارائه می دهد!

پیشنهاد کاربران

در هوانوردی و طبق مقررات آژانس ایمنیِ هوانوردیِ اروپا ( EASA ) ، مجموعه ای از امور نگهداری با برنامه زمانی مشخص، رویه های مرتبط با آنها و اصول استاندارد انجام کار است.
MP = Scheduled Maintenance Tasks Associated Procedures Standard Practices


کلمات دیگر: