1. James Roach was electrocuted in South Carolina in 1986 .
[ترجمه ترگمان]جیمز روچ در سال ۱۹۸۶ در کارولینای جنوبی کشته شد
[ترجمه گوگل]جیمز روچ در سال 1986 در کارولینای جنوبی برق گرفت
2. The lake was restocked with roach last year.
[ترجمه ترگمان]در سال گذشته، این دریاچه ماهی کول بود
[ترجمه گوگل]این دریاچه سال گذشته با سحر بارانی شد
3. Pioneering producer Hal Roach also launched a host of other silent film stars including Harold Lloyd.
[ترجمه ترگمان]هال روچ، تهیه کننده Pioneering نیز میزبان دیگر ستارگان سینمای صامت از جمله هارولد لوید را راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]هال روچ، تولید کننده پیشگام، همچنین تعدادی دیگر از ستاره های فیلم خاموش، از جمله هارولد لویید را راه اندازی کرد
4. Uxbridge flowing sections produced a few good roach to maggot.
[ترجمه ترگمان]بخش هایی که در اطراف او قرار داشتند، یک قوطی ماهی کوچک برای ماگوت تولید می کردند
[ترجمه گوگل]بخش های جریان Uxbridge چند چای خوب را به گوشت خوک تولید کرد
5. Kelston for good nets of roach, chub, perch and odd bream from pegs below the weir.
[ترجمه ترگمان]Kelston برای تورهای خوب ماهی، ماهی گیری، ماهی گیری و ماهی گیری عجیب از گیره در زیر سرریز
[ترجمه گوگل]کلستون برای شبکه های خوب چمن، چوبه، چوبه دار و پرتقال عجیب و غریب از چاقو ها در زیر آب و هوا
6. An absolute pristine typical Redesmere roach of old, complete with dab of orange under its chin.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی کوچک و کاملا بکر با یک رنگ نارنجی از رنگ نارنجی در زیر چانه اش
[ترجمه گوگل]سرخ مایل به قرمز، معمولی بی نظیر معمولی Redesmere قدیمی، کامل با دنگ نارنجی تحت چانه اش
7. Roach and dace on Listers upstream of Topcliffe weir.
[ترجمه ترگمان]روچ و ماهی هایی که در بالای رودخانه of بودند،
[ترجمه گوگل]روچ و داچ در لیسترهای بالادست از Topliffe Weir
8. He held the cap with an alligator roach clip, they cooked up with his propane lighter.
[ترجمه ترگمان]او the را با یک گیره ماهی تمساح در دست داشت و با فندک پروپان آن ها را پخت
[ترجمه گوگل]او کلاه را با کلاهک خاردار کلاه گیتار برگزار کرد، آنها با پروپان سبکتر پخته شدند
9. Pete got fed up with the slow roach sport and decided to switch to a spinner.
[ترجمه ترگمان]پت با ورزش کردن ماهی گیری کند شد و تصمیم گرفت که به یک بازیکن چرخشی تغییر دهد
[ترجمه گوگل]پیت با ورزش آهسته خروس خسته شد و تصمیم گرفت که به چرخ دنده تبدیل شود
10. Chub and roach on Preston waters.
[ترجمه ترگمان]ماهی کول در آب های پرستون chub زده شد
[ترجمه گوگل]چنگری و ریخته گری در آبهای پرستون
11. Newbridge straight fishing well for roach and chub.
[ترجمه ترگمان]برای صید ماهی و صید ماهی خوب ماهیگیری می کردند
[ترجمه گوگل]ماهیگیری مستقیم Newbridge به خوبی برای قارچ و چوبه
12. Hythe for roach on bread punch and waggler.
[ترجمه ترگمان]Hythe برای گرفتن نان با مشت و waggler
[ترجمه گوگل]برای خمیر روی نان پانچ و وگگلر
13. Fished mainly on the Erne, bream and roach on the pole and feeder.
[ترجمه ترگمان]به طور عمده بر روی عرشه کشتی، ماهی گول یا ماهی کول روی قطب و فیدر وجود دارد
[ترجمه گوگل]به طور عمده بر روی ارن، چمن و روده بر روی قطب و فیدر ماهیگیری شد
14. Peterborough Embankment roach to 8 oz fair sport around the new road bridge.
[ترجمه ترگمان]Peterborough خاکی به ۸ oz ورزش در اطراف پل جدید جاده
[ترجمه گوگل]جاده پیتربورو با مساحتی معادل 8 اونس در اطراف پل جاده ای قرار دارد