بدون مانع
unobstructed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of obstructed.
• مشابه: clear, plain
• مشابه: clear, plain
• not obstructed, clear
جملات نمونه
1. Gao Yang had an unobstructed view of the man extricating his foot from the pot.
[ترجمه ترگمان]Gao، دید خوبی از آن مرد که پایش را از دیگ بیرون می کشد، دیده بود
[ترجمه گوگل]گائو یانگ بدون هیچ مانعی از مردی که پای خود را از گلدان بیرون آورد، دید
[ترجمه گوگل]گائو یانگ بدون هیچ مانعی از مردی که پای خود را از گلدان بیرون آورد، دید
2. McPherson's lay-off found McCall with an unobstructed view of goal but the final attempt was too delicate and Verlinden saved easily.
[ترجمه ترگمان]McPherson با نمای شفاف از هدف، مک کال را یافت، اما تلاش نهایی بسیار ظریف بود و به راحتی صرفهجویی می کرد
[ترجمه گوگل]اخراج McPherson McCall را با یک دید بدون هدف از هدف پیدا کرد، اما تلاش نهایی بسیار ظریف بود و Verlinden به راحتی ذخیره شد
[ترجمه گوگل]اخراج McPherson McCall را با یک دید بدون هدف از هدف پیدا کرد، اما تلاش نهایی بسیار ظریف بود و Verlinden به راحتی ذخیره شد
3. Make sure that the ventilation pipe is unobstructed, and that water can not run down the pipe into the house.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که لوله تهویه بدون مانع باشد و آب نمی تواند لوله را به داخل خانه پرتاب کند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که لوله تهویه بدون مانع است و آب نمی تواند لوله را به داخل خانه اجرا کند
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که لوله تهویه بدون مانع است و آب نمی تواند لوله را به داخل خانه اجرا کند
4. The video in each case showed an unobstructed view through the windscreen of a car during the drive through the junction.
[ترجمه ترگمان]این ویدئو در هر مورد، نمای شفاف از شیشه جلوی اتومبیل هنگام عبور از محل اتصال را نشان می داد
[ترجمه گوگل]ویدیو در هر مورد نمایش بدون مانع از طریق شیشه جلو اتومبیل در طول درایو از طریق اتصال نشان داد
[ترجمه گوگل]ویدیو در هر مورد نمایش بدون مانع از طریق شیشه جلو اتومبیل در طول درایو از طریق اتصال نشان داد
5. Easy - View ( tm ) Trimmer Provides unobstructed view for shaping sideburns, mustache or beards.
[ترجمه ترگمان]Trimmer (TM)با نمای آسان برای شکل دادن sideburns، سبیلش و یا ریش این امکان را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]Easy - مشاهده (tm) Trimmer نمایش چشمگیر را برای شکل دادن به گلابی، سبیل یا ریش ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]Easy - مشاهده (tm) Trimmer نمایش چشمگیر را برای شکل دادن به گلابی، سبیل یا ریش ارائه می دهد
6. Imagine a sun, luminous, clear, unobstructed, and spontaneously present; its nature is like this.
[ترجمه ترگمان]یک خورشید، درخشان، روشن، بدون مانع و به طور خود خود را تصور کنید؛ طبیعت آن شبیه این است
[ترجمه گوگل]تصور کنید که آفتاب، درخشان، روشن، بدون مانع و خود به خودی در حال ظهور باشد؛ طبیعت آن مانند این است
[ترجمه گوگل]تصور کنید که آفتاب، درخشان، روشن، بدون مانع و خود به خودی در حال ظهور باشد؛ طبیعت آن مانند این است
7. Unobstructed passageways leading to exits shall be maintained.
[ترجمه ترگمان]گذرگاه های unobstructed که منجر به خروج از خروجی می شوند باید حفظ شوند
[ترجمه گوگل]گذرگاه های بدون مانع که منجر به خروج می شوند باید حفظ شوند
[ترجمه گوگل]گذرگاه های بدون مانع که منجر به خروج می شوند باید حفظ شوند
8. Bite block and tongue depressor. insuring unobstructed ventilation.
[ترجمه ترگمان]چوب و چوب tongue گاز بگیرید بیمه کردن تهویه کامل
[ترجمه گوگل]بلوک نیشکر و لغزنده زبان تهویه مطلوب تهویه
[ترجمه گوگل]بلوک نیشکر و لغزنده زبان تهویه مطلوب تهویه
9. Conclusion:Anti-infection and keeping respiratory tract unobstructed are the keys of treating acute epiglottitis. Meanwhile, artificial trachea should be set up when it is necessary.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ضد عفونی کردن و نگه داشتن دستگاه تنفسی، کلیدهای درمان بیماری های حاد تنفسی هستند در عین حال، نای مصنوعی باید زمانی که لازم است راه اندازی شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ضد عفونت و نگهداری از دستگاه تنفسی مانع از کلیه درمان اپیگلوتیت حاد می شود در ضمن، وقتی که ضروری است، باید تنظیم شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ضد عفونت و نگهداری از دستگاه تنفسی مانع از کلیه درمان اپیگلوتیت حاد می شود در ضمن، وقتی که ضروری است، باید تنظیم شود
10. Around it is unobstructed view of land and water with lush vegetation and blossoming flowers.
[ترجمه ترگمان]در اطراف آن، منظره ای از زمین و آب با پوشش گیاهی سرسبز و شکوفه دادن گل وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در اطراف این دیدگاه بدون مانع از زمین و آب با پوشش گیاهی سرسبز و شکوفا می شود
[ترجمه گوگل]در اطراف این دیدگاه بدون مانع از زمین و آب با پوشش گیاهی سرسبز و شکوفا می شود
11. A unobstructed four-mirror anastigmat system was proposed, which was modified based on three-mirror anastigmat and had compacter structure.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم anastigmat چهار آینه بدون مانع پیشنهاد شد، که براساس سه آینه mirror اصلاح شده و ساختار compacter داشت
[ترجمه گوگل]یک سیستم anastigmat چهار آینه بدون مانع پیشنهاد شده بود که بر اساس آنتیسگمات سه عکسی اصلاح شده و دارای ساختار مرکب بود
[ترجمه گوگل]یک سیستم anastigmat چهار آینه بدون مانع پیشنهاد شده بود که بر اساس آنتیسگمات سه عکسی اصلاح شده و دارای ساختار مرکب بود
12. After implementing these measure, the traffic unobstructed of los angeles is much.
[ترجمه ترگمان]پس از اجرای این معیارها، فضای ترافیکی لوس انجلس زیاد است
[ترجمه گوگل]پس از اجرای این معیار، ترافیک بدون مانع از لوس آنجلس بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]پس از اجرای این معیار، ترافیک بدون مانع از لوس آنجلس بسیار زیاد است
13. Above, below, & all around, unobstructed, without enmity or hate.
[ترجمه ترگمان]بالا، پایین، همه اطراف، بدون مانع و دشمنی، بدون دشمنی و کینه
[ترجمه گوگل]بالا، زیر، در اطراف، بدون محدودیت، بدون خصومت یا نفرت
[ترجمه گوگل]بالا، زیر، در اطراف، بدون محدودیت، بدون خصومت یا نفرت
14. The sun rose presently and sent its unobstructed splendors over the land.
[ترجمه ترگمان]خورشید به زودی از جا برخاست و از روی زمین، شکوه و شکوه آن را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]خورشید در حال حاضر در حال رشد بود و شکوفه های نامحدود آن را بر سر زمین فرستاد
[ترجمه گوگل]خورشید در حال حاضر در حال رشد بود و شکوفه های نامحدود آن را بر سر زمین فرستاد
پیشنهاد کاربران
غیر قابل تشخیص
فضای خالی، بدون مانع
واضح - صاف و زلال
( بدون مانع یا انسدادی )
( بدون مانع یا انسدادی )
کلمات دیگر: