(انگلیس - خودمانی - جمع) دیوانه، خل، خل you are driving me crackers! داری دیوانهام میکنی!
crackers
(انگلیس - خودمانی - جمع) دیوانه، خل، خل you are driving me crackers! داری دیوانهام میکنی!
انگلیسی به فارسی
(انگلیس - عامیانه - جمع) دیوانه، خل
کراکر ها، ترقه، یکجور شیرینی، کلوچه کوچک، فندق شکن
انگلیسی به انگلیسی
• (slang) crazy, loony
دیکشنری تخصصی
[نساجی] کرنجی - توده لیف گسیختگی - نخ بریده بریده
جملات نمونه
1. graham crackers
کراکر (نوعی بیسکویت) گندمی
2. Biscuits and crackers are chemically leavened.
[ترجمه ترگمان]بیسکوییت و بیسکوییت مثل بهشت هستند
[ترجمه گوگل]بیسکویت ها و کراکر ها از نظر شیمیایی نوشیدنی هستند
[ترجمه گوگل]بیسکویت ها و کراکر ها از نظر شیمیایی نوشیدنی هستند
3. That noise is driving me crackers/making me go crackers.
[ترجمه sara] این سروصدا داره منو دیوانه میکنه.
[ترجمه ترگمان]این صدا داره منو دیوونه می کنه و مجبورم می کنه crackers برم[ترجمه گوگل]این سر و صدا من را ترک می کند / من را کراکر می کند
4. You must be absolutely crackers even to think of it.
[ترجمه sara] باید کاملا دیوانه باشی که حتی فکرش را هم بکنی.
[ترجمه ترگمان]تو باید خیلی ترقه باشی که حتی فکرش را هم بکنی[ترجمه گوگل]شما باید کاملا کراکر باشید تا به آن فکر کنید
5. We served some crackers and cheese as an appetiser.
[ترجمه ترگمان] ما چند تا بیسکوییت و پنیر سفارش دادیم
[ترجمه گوگل]ما برخی از کراکر ها و پنیر را به عنوان یک غذای آماده خریده ایم
[ترجمه گوگل]ما برخی از کراکر ها و پنیر را به عنوان یک غذای آماده خریده ایم
6. That noise is driving me crackers.
[ترجمه sara] سروصدا داره منو دیوانه میکنه.
[ترجمه ترگمان]این صدا داره منو خر میکنه[ترجمه گوگل]این سر و صدا من را ترک می کند
7. Computer crackers, for all their technical savvy, rely heavily on the carelessness and ignorance of their targets.
[ترجمه ترگمان]کراکر کامپیوتری، برای همه savvy فنی آن ها، به شدت بر بی دقتی و بی توجهی اهداف آن ها تکیه دارد
[ترجمه گوگل]کراکرهای کامپیوتر، برای همه فنآوریهای فنی خود، به شدت به بی دقتی و نادیده گرفتن اهدافشان تکیه دارند
[ترجمه گوگل]کراکرهای کامپیوتر، برای همه فنآوریهای فنی خود، به شدت به بی دقتی و نادیده گرفتن اهدافشان تکیه دارند
8. I ate crackers and drank tea and tried to figure out where the sky began.
[ترجمه ترگمان]من بیسکویت خوردم و چای خوردم و سعی کردم بفهمم که آسمان کجا شروع شد
[ترجمه گوگل]من کیکر خوردم و چای را نوشیدم و سعی کردم دریابم که کجا شروع شد
[ترجمه گوگل]من کیکر خوردم و چای را نوشیدم و سعی کردم دریابم که کجا شروع شد
9. Rye bread, crispbread, or high-fibre crackers and low-fat spread, virtually fat-free yoghurt.
[ترجمه ترگمان]Rye، نان Rye یا بیسکویت با فیبر بالا و ماست کم چرب، ماست عاری از چربی است
[ترجمه گوگل]نان چاودار، چیپس یا کراکرهای دارای فیبر بالا و کم چرب، ماست تقریبا بدون چربی است
[ترجمه گوگل]نان چاودار، چیپس یا کراکرهای دارای فیبر بالا و کم چرب، ماست تقریبا بدون چربی است
10. Because you've been crackers about Christopher, in love with him from the cradle.
[ترجمه ترگمان]چون تو عاشق کریستوفر بودی، عاشق او از گهواره
[ترجمه گوگل]از آنجا که شما کراکر درباره کریستوفر بوده اید، در عاشق او از گهواره
[ترجمه گوگل]از آنجا که شما کراکر درباره کریستوفر بوده اید، در عاشق او از گهواره
11. You must be crackers!
[ترجمه sara] تو باید دیوانه باشی!
[ترجمه ترگمان]تو باید کلوچه باشی[ترجمه گوگل]شما باید کراکر باشید!
12. You had 5 crackers and you ate
[ترجمه ترگمان]تو ۵ تا کلوچه خوردی و خوردی
[ترجمه گوگل]شما 5 کراکر دارید و خوردید
[ترجمه گوگل]شما 5 کراکر دارید و خوردید
13. Kids were crunching graham crackers and drinking juice.
[ترجمه ترگمان]بچه ها مشغول خوردن کلوچه و نوشیدن آب خوردن بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها کراکرهای گراهام و آب آشامیدنی را خراب کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها کراکرهای گراهام و آب آشامیدنی را خراب کردند
14. The idea of crackers packaged with a soft dipping cheese has taken a sweet turn.
[ترجمه ترگمان]ایده ترقه با یک پنیر dipping نرم تبدیل به یک چرخش شیرین شده است
[ترجمه گوگل]ایده کیکرهای بسته بندی شده با پنیر نرم فرو می ریزد
[ترجمه گوگل]ایده کیکرهای بسته بندی شده با پنیر نرم فرو می ریزد
You are driving me crackers!
داری دیوانهام میکنی!
پیشنهاد کاربران
نوعی بیسکویت
بیسکویت یا کلوچه کوچک
بیسکویت های نمکی
بیشتر به جمع انسان های دوست داشتنی بی نظیر گفته میشوند
بیسکوییت نمکی
به وسایل منفجره میگن
It's also an informal slang means:
insane, crazy, and extremely angry
For example
She went crackers, when she saw the mess
insane, crazy, and extremely angry
For example
She went crackers, when she saw the mess
بیسکویت ترد نمکی - بیسکویت - بیسکویت نمکی
کلوچه
کلمات دیگر: