بی آنکه احتیاجی بدان باشد
needlessly
بی آنکه احتیاجی بدان باشد
انگلیسی به فارسی
ضروری است
انگلیسی به انگلیسی
• unnecessarily, superfluously, without justification
جملات نمونه
1. She'd worried quite needlessly about whether there would be enough food.
[ترجمه ترگمان]او نگران بود که آیا غذای کافی وجود دارد یا نه
[ترجمه گوگل]او کاملا نگران بود که آیا غذای کافی وجود دارد
[ترجمه گوگل]او کاملا نگران بود که آیا غذای کافی وجود دارد
2. Thousands of children in the world today suffer needlessly.
[ترجمه ترگمان]هزاران کودک در دنیا امروزه به طور غیرضروری رنج می برند
[ترجمه گوگل]امروز هزاران کودک در جهان امروز بی ضرر رنج می برند
[ترجمه گوگل]امروز هزاران کودک در جهان امروز بی ضرر رنج می برند
3. Half a million women die needlessly each year during childbirth.
[ترجمه ترگمان]نیم میلیون زن هر ساله در طی زایمان بدون دلیل می میرند
[ترجمه گوگل]نیمی از میلیون خانم هر ساله در طول زایمان بی نیاز می شوند
[ترجمه گوگل]نیمی از میلیون خانم هر ساله در طول زایمان بی نیاز می شوند
4. Over 600 Australians are dying needlessly every year of heart attacks.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۶۰۰ استرالیایی هر ساله به خاطر حملات قلبی جان خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]بیش از 600 استرالیایی، هر ساله از حملات قلبی بی نیاز هستند
[ترجمه گوگل]بیش از 600 استرالیایی، هر ساله از حملات قلبی بی نیاز هستند
5. A Ferguson penalty after Canning had fouled Ferris needlessly in the corner of the box made it two.
[ترجمه ترگمان]یک مجازات فرگوسن پس از آن که کنینگ in در گوشه جعبه به طور غیر ضروری Ferris کرده بودند آن را به دو قسمت تقسیم کرده بود
[ترجمه گوگل]مجازات فرگوسن پس از Canning فریز را به صورت ناخواسته در گوشه ی جعبه فرو ریخت و آن را دو بار تکرار کرد
[ترجمه گوگل]مجازات فرگوسن پس از Canning فریز را به صورت ناخواسته در گوشه ی جعبه فرو ریخت و آن را دو بار تکرار کرد
6. Docking manoeuvres were thought to be needlessly risky as they required delicately flying two spacecraft in close proximity.
[ترجمه ترگمان]تصور می شد که مانورهای اتصال به دلیل نیاز به پرواز با دو سفینه فضایی به طور غیر ضروری خطرناک باشند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مانورهای داوکینگ بدون خطر و خطرناک هستند زیرا آنها تقریبا در نزدیکی نزدیک به دو فضاپیما پرواز می کنند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که مانورهای داوکینگ بدون خطر و خطرناک هستند زیرا آنها تقریبا در نزدیکی نزدیک به دو فضاپیما پرواز می کنند
7. She eats another nut, and needlessly, absently, combs her hair.
[ترجمه ترگمان]یک دیوانه دیگر می خورد و بی دلیل، بی آن که چیزی بگوید، موهایش را شانه می کند
[ترجمه گوگل]او یکی دیگر از مهره ها را می خورد و بدون نیاز، موهایش را می شکند
[ترجمه گوگل]او یکی دیگر از مهره ها را می خورد و بدون نیاز، موهایش را می شکند
8. It seems needlessly ritualistic to me.
[ترجمه ترگمان]برای من بی دلیل به نظر میاد
[ترجمه گوگل]به نظر من نیازی به مراسم مذهبی نیست
[ترجمه گوگل]به نظر من نیازی به مراسم مذهبی نیست
9. Only by acquiring knowledge in this needlessly arcane system could one gain admittance to the society of adepts.
[ترجمه ترگمان]تنها با کسب دانش در این سیستم خاص، می توان ورود به جامعه of را به دست آورد
[ترجمه گوگل]فقط به دست آوردن دانش در این سیستم بی قاعده باهوش می تواند به پذیرش جامعه به نفع خود دست یابد
[ترجمه گوگل]فقط به دست آوردن دانش در این سیستم بی قاعده باهوش می تواند به پذیرش جامعه به نفع خود دست یابد
10. The process was needlessly slow.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به طور غیر ضروری آهسته بود
[ترجمه گوگل]فرایند بدون نیاز به آهسته بود
[ترجمه گوگل]فرایند بدون نیاز به آهسته بود
11. Operators received lethal doses of radiation while needlessly reconnecting the water supply to the devastated reactor.
[ترجمه ترگمان]اپراتورها مقادیر مهلک تشعشع را دریافت کرده اند در حالی که به طور غیر ضروری منبع آب را به رآکتور آسیب دیده منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]اپراتورها دزهای کشنده رادیواکتیو را دریافت می کنند در حالی که نیازی به اتصال مجدد آب به راکتور ویرانگر نیست
[ترجمه گوگل]اپراتورها دزهای کشنده رادیواکتیو را دریافت می کنند در حالی که نیازی به اتصال مجدد آب به راکتور ویرانگر نیست
12. The actors performances were needlessly rushed.
[ترجمه ترگمان]بازیگران به طور غیر ضروری به اجرا درآمدند
[ترجمه گوگل]اجرای بازیگران بی فایده بود
[ترجمه گوگل]اجرای بازیگران بی فایده بود
13. Carroll said the military is needlessly wasting money on new weapons and too many overseas commitments, such as peacekeeping in Bosnia.
[ترجمه ترگمان]کارول اظهار داشت که ارتش بدون دلیل به هدر دادن پول برای سلاح های جدید و بسیاری از تعهدات خارجی مانند حفظ صلح در بوسنی اشاره می کند
[ترجمه گوگل]کارول گفت که ارتش نیازمند پول برای سلاح های جدید و بسیاری از تعهدات خارجی مانند حفظ صلح در بوسنی است
[ترجمه گوگل]کارول گفت که ارتش نیازمند پول برای سلاح های جدید و بسیاری از تعهدات خارجی مانند حفظ صلح در بوسنی است
14. Not only did he needlessly place himself in danger, but no charges were brought against his prisoners.
[ترجمه ترگمان]نه تنها او بی هوده خود را در معرض خطر قرار می داد، اما هیچ اتهامی علیه زندانی ها ایجاد نمی شد
[ترجمه گوگل]نه تنها او به صورت بی خطر خود را در معرض خطر قرار داد، اما هیچ اتهامی علیه زندانیان او ایجاد نشد
[ترجمه گوگل]نه تنها او به صورت بی خطر خود را در معرض خطر قرار داد، اما هیچ اتهامی علیه زندانیان او ایجاد نشد
15. Schiavo certainly deserves no credit for scaring people needlessly just to settle a score.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنی به هیچ وجه لایق این نیست که مردم را بترسونه فقط برای حل یک امتیاز
[ترجمه گوگل]Schiavo قطعا شایستگی اعتبار ندارد تا مردم را به ناخوشایند فقط برای حل و فصل نمره
[ترجمه گوگل]Schiavo قطعا شایستگی اعتبار ندارد تا مردم را به ناخوشایند فقط برای حل و فصل نمره
پیشنهاد کاربران
بی دلیل
بی جهت
الکی
you worry needlessly : تو الکی نگرانی
you worry needlessly : تو الکی نگرانی
کلمات دیگر: