بطوربرومند، بطورنتیجه بخش، چنانکه ثمریانتیجه دهد
fruitfully
بطوربرومند، بطورنتیجه بخش، چنانکه ثمریانتیجه دهد
انگلیسی به فارسی
پربار است
انگلیسی به انگلیسی
• productively; successfully; fertilely
جملات نمونه
1. Computers are now widely and fruitfully used in classrooms throughout Europe.
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها در حال حاضر به طور گسترده و مثمر ثمر در کلاس ها در سراسر اروپا به کار می روند
[ترجمه گوگل]کامپیوترها در حال حاضر به طور گسترده و با کیفیت در کلاس های درس در سراسر اروپا استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کامپیوترها در حال حاضر به طور گسترده و با کیفیت در کلاس های درس در سراسر اروپا استفاده می شود
2. The gender perspective is one that could fruitfully be pursued further in anthropological studies on values in connection with social behaviour.
[ترجمه ترگمان]دیدگاه جنسیتی یکی است که می تواند به طور مفید در مطالعات انسان شناختی درباره ارزش ها در ارتباط با رفتار اجتماعی ادامه یابد
[ترجمه گوگل]دیدگاه جنسیتی یکی است که می تواند در مطالعات انسان شناختی درباره ارزش ها در ارتباط با رفتار اجتماعی به شدت دنبال شود
[ترجمه گوگل]دیدگاه جنسیتی یکی است که می تواند در مطالعات انسان شناختی درباره ارزش ها در ارتباط با رفتار اجتماعی به شدت دنبال شود
3. For these suggest that holism and individualism can fruitfully be seen as serving different interests in social explanation.
[ترجمه ترگمان]به این دلیل است که کل گرایی و فردگرایی می تواند به عنوان منافع مختلف در توضیح اجتماعی به طور مثمر ثمر تلقی شود
[ترجمه گوگل]برای این ها نشان می دهد که کلیم و فردگرائی می توانند به گونه ای سودمند در خدمت منافع متفاوتی در توضیح اجتماعی باشند
[ترجمه گوگل]برای این ها نشان می دهد که کلیم و فردگرائی می توانند به گونه ای سودمند در خدمت منافع متفاوتی در توضیح اجتماعی باشند
4. That said, games often, and fruitfully, borrow elements of fiction.
[ترجمه ترگمان]این گفته می شود که بازی ها اغلب، و ثمربخش بودن، عناصر داستان را به ما قرض می دهند
[ترجمه گوگل]گفتم که بازی ها اغلب و باارزش، عناصر داستان را قرض می گیرند
[ترجمه گوگل]گفتم که بازی ها اغلب و باارزش، عناصر داستان را قرض می گیرند
5. Through trying area collectivity the staff member works fruitfully a few years, the achievement that help deficient up got the affirmation of various organization and reputably.
[ترجمه ترگمان]از طریق یکی از حوزه های تلاش، اعضای پرسنل به طور مفید چند سال کار می کنند، دستاوردی که به کم کردن تایید سازمان و reputably مختلف کمک می کند
[ترجمه گوگل]از طریق تلاش برای جمعآوری منطقه، کارکنان چند سالی با موفقیت کار می کنند؛ این دستاوردی که به کمبود کمک می کند، تأیید سازمان های مختلف را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]از طریق تلاش برای جمعآوری منطقه، کارکنان چند سالی با موفقیت کار می کنند؛ این دستاوردی که به کمبود کمک می کند، تأیید سازمان های مختلف را به خود اختصاص داده است
6. The accelerator has been fruitfully combined to explicate economic dynamics.
[ترجمه ترگمان]این شتاب ده در ترکیب با پویایی اقتصادی explicate بطور مثمر ثمری به کار رفته است
[ترجمه گوگل]شتاب دهنده برای ترکیب پویایی اقتصادی سودمند بوده است
[ترجمه گوگل]شتاب دهنده برای ترکیب پویایی اقتصادی سودمند بوده است
7. The collection of texts, songs, refrains and acclamations brings Holy Week and Easter vividly and fruitfully into ordinary lives.
[ترجمه ترگمان]مجموعه متون، آوازها، refrains و هلهله، هفته مقدس و عید پاک را به وضوح و به طور واضح و زنده به زندگی عادی می آورد
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از متون، آهنگ ها، احضارها و اعترافات به ارمغان می آورد هفته مقدس و عید پاک زنده و بارور به زندگی عادی
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از متون، آهنگ ها، احضارها و اعترافات به ارمغان می آورد هفته مقدس و عید پاک زنده و بارور به زندگی عادی
8. But, how does ability and circumvent weaknesses, develop diversified economy and tertiary industry fruitfully?
[ترجمه ترگمان]اما، چگونه توانایی و نقاط ضعف را حل کند، اقتصاد متنوع و صنعت ثالث را به طور ثمربخش توسعه دهد؟
[ترجمه گوگل]اما، توانایی و نقاط ضعف، پیشرفت اقتصاد متنوع و صنعت ثروتمندانه چگونه است؟
[ترجمه گوگل]اما، توانایی و نقاط ضعف، پیشرفت اقتصاد متنوع و صنعت ثروتمندانه چگونه است؟
9. The prototype is designed, which is applied to project case evaluation fruitfully, and the experiment results are veracious and reliable as well as stable.
[ترجمه ترگمان]نمونه اولیه طراحی شده، که برای ارزیابی نمونه پروژه مورد استفاده قرار می گیرد و نتایج آزمایش ثابت و قابل اعتماد هستند
[ترجمه گوگل]نمونه اولیه طراحی شده است که برای ارزیابی پرونده پروژه بکار میرود و نتایج آزمایش درست و قابل اعتماد و همچنین پایدار است
[ترجمه گوگل]نمونه اولیه طراحی شده است که برای ارزیابی پرونده پروژه بکار میرود و نتایج آزمایش درست و قابل اعتماد و همچنین پایدار است
10. The participants also identified areas of study that could not be researched fruitfully from other perspectives.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان همچنین حوزه های مطالعاتی را شناسایی کردند که نمی توانست بطور مفید از جنبه های دیگر مورد تحقیق قرار گیرد
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان نیز زمینه های مطالعه را شناسایی کرده اند که نمی توان از دیدگاه های دیگر مورد بررسی و تحقیق قرار داد
[ترجمه گوگل]شرکت کنندگان نیز زمینه های مطالعه را شناسایی کرده اند که نمی توان از دیدگاه های دیگر مورد بررسی و تحقیق قرار داد
11. With your supports and blessings we will surely move forward triumphantly and fruitfully.
[ترجمه ترگمان]با پشتیبانی شما و blessings، ما مطمئنا به طور پیروزمندانه و ثمربخش به جلو حرکت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]با حمایت و نعمتهای ما، قطعا به طور پیوسته و باارزش به جلو حرکت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]با حمایت و نعمتهای ما، قطعا به طور پیوسته و باارزش به جلو حرکت خواهیم کرد
پیشنهاد کاربران
ثمربخش
کلمات دیگر: