کلمه جو
صفحه اصلی

big picture

انگلیسی به فارسی

تصویر کلی و دراز مدت (هر چیز پیچیده)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an overall view or perspective that considers larger or long-term implications (prec. by the).

- He sees only the short-term results when he should really be looking at the big picture.
[ترجمه معصومه] او فقط نتایج کوتاه مدت را می بیند، وقتی که باید به این قضیه کلی تر نگاه شود
[ترجمه ترگمان] او تنها نتایج کوتاه مدت را زمانی می بیند که باید واقعا به تصویر بزرگ نگاه کند
[ترجمه گوگل] او فقط نتایج کوتاه مدت را می بیند، زمانی که واقعا باید به تصویر بزرگ نگاه کند

مترادف و متضاد

entire perspective


Synonyms: approach, attack, broad view, essence, idea, master plan, overall view, picture, plan of attack


پیشنهاد کاربران

تصویر کلی

نمای کلی

چشم انداز، شاکله، دورنما

به مفهوم تصویری کلی از یک پدیده یا منظره است که شامل کلیات است نه جزئیات. به نظر من بهترین معادل برای این واژه "چشم انداز" یا "دور نما" میباشد.

ذهنیت کلی

Big picture leader
رهبر اینده نگر

دید کلی

https://study. com/academy/lesson/big - picture - vs - detail - oriented - thinking. html

کار گنده کردن ( در نظر داشتن )

به نقل از فرهنگ پویا:
اوضاع و احوال به طور کلی
وضعیت کلی



دید وسیع

تصوری جامع داشتن

تصویر کلی
نمای کلی
دورنما
چشم انداز
دید کلی
وضعیت کلی


کلمات دیگر: