1. a perilous journey
مسافرتی خطرناک
2. crossig the old shemiran road was always perilous
عبور از جاده ی قدیم شمیران همیشه خطرناک بود.
3. The road grew even steeper and more perilous.
[ترجمه ترگمان]جاده بیشتر می شد و بیشتر به خطر می افتاد
[ترجمه گوگل]جاده حتی بیشتر و بیشتر خطرناک بود
4. She promised to climb up the perilous peak along with us the next day,but she chickened out at the last moment.
[ترجمه ترگمان]روز بعد، قول داده بود که با ما از قله پر خطر بالا برود، اما در لحظه آخر، نا امید شد
[ترجمه گوگل]او قول داد تا روز بعد، اوج خطرناک را بالا ببرد، اما او در آخرین لحظه مرده است
5. The country roads are quite perilous.
[ترجمه ترگمان]جاده های کشور کاملا خطرناک هستند
[ترجمه گوگل]جاده های کشور بسیار خطرناک هستند
6. The journey through the jungle was perilous.
[ترجمه ترگمان]سفر در جنگل خطرناک بود
[ترجمه گوگل]سفر از طریق جنگل خطرناک بود
7. The war risked setting off a perilous chain reaction that would endanger the whole world.
[ترجمه ترگمان]جنگ خطر ایجاد یک واکنش زنجیره ای خطرناک را به خطر انداخت که تمام دنیا را به خطر می انداخت
[ترجمه گوگل]جنگ خطرناک کردن یک واکنش زنجیره ای خطرناک بود که تمام جهان را تهدید می کند
8. Year after year he voyaged, hurried from one perilous adventure to another.
[ترجمه ترگمان]هر سال پس از هر سال از یک ماجرای خطیری به سر می برد
[ترجمه گوگل]سال بعد او سفر می کرد، از یک ماجراجویی خطرناک به سوی دیگر متلاشی شد
9. He thought dipping at parties was perilous, to say the very least.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که آب تنی در مهمانی ها خطرناک است، و کم ترین حرفی برای گفتن ندارد
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که غلبه بر احزاب خطرناک بود، حداقل می گویند
10. She wouldn't waste her enforced imprisonment in Castle Perilous, she would make a start on her lines!
[ترجمه ترگمان]او او را در اسارت اجباری در قلعه Perilous به هدر نمی داد و از her شروع می کرد!
[ترجمه گوگل]او در زندان قلعه مجبور به اتهام زندانی کردن او نمی شود، او شروع به خط خود می کند!
11. They forgot Mary, forgot everything except their own perilous plight.
[ترجمه ترگمان]آن ها مری را فراموش کرده بودند، همه چیز را به جز وضع خطرناک خودشان فراموش کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها مری را فراموش کردند، همه چیز را فراموش کرده بودند، به جز وضعیت بد آنها
12. She dinged the perilous plan.
[ترجمه ترگمان]او نقشه خطرناک را بر سر گذاشت
[ترجمه گوگل]او طرح خطرناکی را از بین برد
13. It could become complex, more perilous.
[ترجمه ترگمان]می توانست پیچیده تر و خطرناک تر شود
[ترجمه گوگل]این می تواند پیچیده و خطرناک تر شود
14. She struck him as perilous and avid, and he had the sensation of going into a skid.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان خطرناک و حریص به او حمله کرد، و احساس کرد که قصد رفتن به یک مسیر را دارد
[ترجمه گوگل]او او را به عنوان مضطرب و مشتاق زد و احساس کرد که به اسکید بپیوندد
15. To prescribe nothing could be unethical, uncaring, and perilous in terms of the investigation of the case and the pursuit of truth.
[ترجمه ترگمان]تجویز هیچ چیز غیر اخلاقی، بی تفاوت، و مخاطره آمیز برای بررسی پرونده و پی گیری حقیقت نیست
[ترجمه گوگل]برای تسویه حساب هیچ چیز نمی تواند غیر اخلاقی، بی عاطفه، و خطرناک باشد از نظر بررسی پرونده و پیگیری حقیقت