کلمه جو
صفحه اصلی

perilous


معنی : خطر ناک، مخاطره امیز، در مخاطره
معانی دیگر : پر مخاطره، سیجناک

انگلیسی به فارسی

بسیار خطرناک، مخاطره آمیز، پر مخاطره، پر خطر


خطرناک، خطر ناک، مخاطره امیز، در مخاطره


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: perilously (adv.), perilousness (n.)
• : تعریف: causing or involving great danger; risky; hazardous.
مترادف: dangerous, hazardous, risky, treacherous
متضاد: safe
مشابه: chancy, menacing, minatory, ominous, precarious, threatening

- For three days, the ship tossed on perilous seas.
[ترجمه ترگمان] برای سه روز کشتی در دریاهای پر مخاطره قرار گرفت
[ترجمه گوگل] برای سه روز، کشتی سوار در دریاهای خطرناک است

• dangerous, risky
something that is perilous is very dangerous; a formal word.

مترادف و متضاد

خطر ناک (صفت)
serious, parlous, disastrous, calamitous, grave, perilous, dangerous, hazardous, herculean, malignant, jeopardous, venturesome, venturous

مخاطره امیز (صفت)
perilous, venturesome

در مخاطره (صفت)
perilous

dangerous


Synonyms: chancy, delicate, dicey, dynamite, exposed, hairy, hazardous, insecure, loaded, on thin ice, playing with fire, precarious, risky, rugged, Russian roulette, shaky, threatening, ticklish, touch and go, touchy, treacherous, uncertain, unhealthy, unsafe, unsound, unstable, unsteady, unsure, vulnerable, wicked


Antonyms: ok, safe, secure


جملات نمونه

1. a perilous journey
مسافرتی خطرناک

2. crossig the old shemiran road was always perilous
عبور از جاده ی قدیم شمیران همیشه خطرناک بود.

3. The road grew even steeper and more perilous.
[ترجمه ترگمان]جاده بیشتر می شد و بیشتر به خطر می افتاد
[ترجمه گوگل]جاده حتی بیشتر و بیشتر خطرناک بود

4. She promised to climb up the perilous peak along with us the next day,but she chickened out at the last moment.
[ترجمه ترگمان]روز بعد، قول داده بود که با ما از قله پر خطر بالا برود، اما در لحظه آخر، نا امید شد
[ترجمه گوگل]او قول داد تا روز بعد، اوج خطرناک را بالا ببرد، اما او در آخرین لحظه مرده است

5. The country roads are quite perilous.
[ترجمه ترگمان]جاده های کشور کاملا خطرناک هستند
[ترجمه گوگل]جاده های کشور بسیار خطرناک هستند

6. The journey through the jungle was perilous.
[ترجمه ترگمان]سفر در جنگل خطرناک بود
[ترجمه گوگل]سفر از طریق جنگل خطرناک بود

7. The war risked setting off a perilous chain reaction that would endanger the whole world.
[ترجمه ترگمان]جنگ خطر ایجاد یک واکنش زنجیره ای خطرناک را به خطر انداخت که تمام دنیا را به خطر می انداخت
[ترجمه گوگل]جنگ خطرناک کردن یک واکنش زنجیره ای خطرناک بود که تمام جهان را تهدید می کند

8. Year after year he voyaged, hurried from one perilous adventure to another.
[ترجمه ترگمان]هر سال پس از هر سال از یک ماجرای خطیری به سر می برد
[ترجمه گوگل]سال بعد او سفر می کرد، از یک ماجراجویی خطرناک به سوی دیگر متلاشی شد

9. He thought dipping at parties was perilous, to say the very least.
[ترجمه ترگمان]فکر می کرد که آب تنی در مهمانی ها خطرناک است، و کم ترین حرفی برای گفتن ندارد
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که غلبه بر احزاب خطرناک بود، حداقل می گویند

10. She wouldn't waste her enforced imprisonment in Castle Perilous, she would make a start on her lines!
[ترجمه ترگمان]او او را در اسارت اجباری در قلعه Perilous به هدر نمی داد و از her شروع می کرد!
[ترجمه گوگل]او در زندان قلعه مجبور به اتهام زندانی کردن او نمی شود، او شروع به خط خود می کند!

11. They forgot Mary, forgot everything except their own perilous plight.
[ترجمه ترگمان]آن ها مری را فراموش کرده بودند، همه چیز را به جز وضع خطرناک خودشان فراموش کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها مری را فراموش کردند، همه چیز را فراموش کرده بودند، به جز وضعیت بد آنها

12. She dinged the perilous plan.
[ترجمه ترگمان]او نقشه خطرناک را بر سر گذاشت
[ترجمه گوگل]او طرح خطرناکی را از بین برد

13. It could become complex, more perilous.
[ترجمه ترگمان]می توانست پیچیده تر و خطرناک تر شود
[ترجمه گوگل]این می تواند پیچیده و خطرناک تر شود

14. She struck him as perilous and avid, and he had the sensation of going into a skid.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان خطرناک و حریص به او حمله کرد، و احساس کرد که قصد رفتن به یک مسیر را دارد
[ترجمه گوگل]او او را به عنوان مضطرب و مشتاق زد و احساس کرد که به اسکید بپیوندد

15. To prescribe nothing could be unethical, uncaring, and perilous in terms of the investigation of the case and the pursuit of truth.
[ترجمه ترگمان]تجویز هیچ چیز غیر اخلاقی، بی تفاوت، و مخاطره آمیز برای بررسی پرونده و پی گیری حقیقت نیست
[ترجمه گوگل]برای تسویه حساب هیچ چیز نمی تواند غیر اخلاقی، بی عاطفه، و خطرناک باشد از نظر بررسی پرونده و پیگیری حقیقت

a perilous journey.

مسافرتی بسیار خطرناک.


crossig the old Shemiran road was always perilous.

عبور از جاده‌ی قدیم شمیران همیشه پرمخاطره بود.


پیشنهاد کاربران

ماجراجویی

پر مخاطره

فوق العاده خطرناک ، خطیر


کلمات دیگر: