به زیر چیزی رفتن
come under
انگلیسی به فارسی
زیرمجموعهی چیزی بودن
تحت حمایت بودن، در معرض بودن
انگلیسی به انگلیسی
• belong to, place oneself under
مترادف و متضاد
Come underneath (something)
Be included or classified under
Be subjected to
جملات نمونه
1. This policy had repeatedly come under strong criticism on Capitol Hill.
[ترجمه ترگمان]این سیاست بارها مورد انتقاد شدید (کپیتول هیل)قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این سیاست بارها و بارها تحت انتقاد شدید در کاپیتول هیل بوده است
[ترجمه گوگل]این سیاست بارها و بارها تحت انتقاد شدید در کاپیتول هیل بوده است
2. Swimming pools usually come under 'leisure centres' in the telephone directory.
[ترجمه ترگمان]استخرهای شنا معمولا تحت مراکز تفریحی در شاخه تلفنی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]استخرهای شنا معمولا در 'مراکز تفریحی' در دایرکتوری تلفن قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]استخرهای شنا معمولا در 'مراکز تفریحی' در دایرکتوری تلفن قرار می گیرند
3. The company has come under intense scrutiny because of its environmental record.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به دلیل سابقه زیست محیطی آن تحت موشکافی دقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل رکورد زیست محیطی آن تحت نظارت شدید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل رکورد زیست محیطی آن تحت نظارت شدید قرار گرفته است
4. The proposals come under three main headings.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهادها تحت سه عنوان اصلی مطرح می شوند
[ترجمه گوگل]این پیشنهادها تحت سه عنوان اصلی قرار دارند
[ترجمه گوگل]این پیشنهادها تحت سه عنوان اصلی قرار دارند
5. The school's controversial methods have come under examination by the local authority.
[ترجمه ترگمان]روش های بحث برانگیز این مدرسه تحت بررسی مقامات محلی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]روش های بحث انگیز مدرسه تحت نظارت مقامات محلی قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]روش های بحث انگیز مدرسه تحت نظارت مقامات محلی قرار گرفته اند
6. His entire collection will come under the hammer at next week's sale.
[ترجمه ترگمان]کل مجموعه او در فروش هفته آینده زیر چکش خواهد بود
[ترجمه گوگل]کل مجموعه او تحت فروش کالاهای هفته بعد تحت چکش قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]کل مجموعه او تحت فروش کالاهای هفته بعد تحت چکش قرار خواهد گرفت
7. What heading does this come under?
[ترجمه ترگمان]این چه ربطی به این قضیه داره؟
[ترجمه گوگل]کدام عنوان به این موضوع می آید؟
[ترجمه گوگل]کدام عنوان به این موضوع می آید؟
8. The company has come under fierce attack for its decision to close the factory.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به دلیل تصمیم خود مبنی بر بستن کارخانه، تحت حمله شدید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل تصمیم خود برای بستن کارخانه، تحت حمله شدید قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این شرکت به دلیل تصمیم خود برای بستن کارخانه، تحت حمله شدید قرار گرفته است
9. The health minister has come under fire from all sides.
[ترجمه ترگمان]وزیر بهداشت از همه سو شروع به تیراندازی کرده است
[ترجمه گوگل]وزیر بهداشت از همه طرف تحت آتش بوده است
[ترجمه گوگل]وزیر بهداشت از همه طرف تحت آتش بوده است
10. Television newsreaders come under enormous strain.
[ترجمه ترگمان]تلویزیون Television تحت فشار زیادی قرار دارد
[ترجمه گوگل]خبرنگاران تلویزیون تحت فشارهای عظیم قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران تلویزیون تحت فشارهای عظیم قرار می گیرند
11. Their activities have come under police scrutiny.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های آن ها تحت موشکافی پلیس صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]فعالیت های آنها تحت بررسی پلیس قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فعالیت های آنها تحت بررسی پلیس قرار گرفته است
12. Foreign policy has come under close scrutiny recently.
[ترجمه ترگمان]سیاست خارجی اخیرا تحت موشکافی دقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اخیرا سیاست خارجی تحت نظارت دقیق قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اخیرا سیاست خارجی تحت نظارت دقیق قرار گرفته است
13. All politicians come under attack for their views.
[ترجمه ترگمان]همه سیاستمداران برای دیدگاه های خود مورد حمله قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تمام سیاستمداران برای دیدگاه هایشان تحت حمله قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تمام سیاستمداران برای دیدگاه هایشان تحت حمله قرار می گیرند
14. The government has come under attack over the new bill.
[ترجمه ترگمان]دولت در مورد لایحه جدید تحت حمله قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت بر لایحه جدید مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت بر لایحه جدید مورد حمله قرار گرفته است
15. The government has come under attack from all sides for cutting education spending.
[ترجمه ترگمان]دولت از همه طرف برای کاهش هزینه های آموزش مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت برای مقابله با هزینه های آموزش و پرورش، از سوی همه طرف ها مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت برای مقابله با هزینه های آموزش و پرورش، از سوی همه طرف ها مورد حمله قرار گرفته است
پیشنهاد کاربران
کنترل کردن
اداره کردن
اداره کردن
مورد بررسی دقیق قرار گرفتن
قرار گرفتن
مورد بررسی قرار گرفتن
1. در دسته خاصی طبقه بندی شدن
they all come under the general heading of opinion polls
2. زیر بار حملات ( بمباران ) یا فشار و انتقادات قرار گرفتن
The theory has come under attack recently in several journals
they all come under the general heading of opinion polls
2. زیر بار حملات ( بمباران ) یا فشار و انتقادات قرار گرفتن
The theory has come under attack recently in several journals
متحمل شدن
کلمات دیگر: