کلمه جو
صفحه اصلی

fish in troubled waters

انگلیسی به انگلیسی

• use a troubled situation to one's own advantage

جملات نمونه

1. It is good fishing in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]صید ماهی در آب های متلاطم است
[ترجمه گوگل]این ماهیگیری خوب در آبهای مشکل است

2. Never fish in trouble water.
[ترجمه من] هیچ ماهی ای در آب پر تلاطم نیست
[ترجمه ترگمان]هیچ وقت در آب دردسر ماهی Never
[ترجمه گوگل]هرگز در آب آشامیدنی نشوید

3. They strarted rumors so fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]ان ها شایعات را در آب های خروشان شنیده بودند
[ترجمه گوگل]آنها شایعات را به طوری که ماهی ها در آب آشامیدنی قرار گرفته بودند، شلیک کردند

4. Be aware of those who fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]از کسانی که در آب های متلاطم ماهی ها هستند آگاه باشید
[ترجمه گوگل]از کسانی که در آب آشامیدنی ماهیگیری می کنند آگاه باشید

5. They love to fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]ان ها عاشق ماهی در آب های متلاطم هستند
[ترجمه گوگل]آنها دوست دارند در آبهای مشکلدار ماهی بگیرند

6. You can fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در آب های متلاطم ماهی ها را صید کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در آب آشامیدنی ماهیگیری کنید

7. Fish in troubled waters, fishing floats fiscal ah.
[ترجمه ترگمان]ماهی در آب های آشفته، ماهیگیری که در حال شناور شدن است، آه
[ترجمه گوگل]ماهی در آب های مشکل، ماهیگیری شناور مالی آه

8. Beware of those who fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]از کسانی که در آب های متلاطم هستند آگاه باشید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید از کسانی که در آب آشامیدنی ماهی

9. You delight to fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]شما از ماهی در آب های متلاطم ماهی ها لذت می برید
[ترجمه گوگل]شما لذت می برید در آب های مشکل در ماهی ها

10. They were clearly seeking to fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]آن ها آشکارا دنبال ماهی در آب های متلاطم می گشتند
[ترجمه گوگل]آنها به وضوح به دنبال ماهی در آب های مشکل بودند

11. Never fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان] هیچ وقت تو آب های متلاطم ماهی ها شکار نمی کنن
[ترجمه گوگل]هرگز در آبهای مشکل نشوید

12. When people are cheap affordable goods that morning was when some people get together and go fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مردم کالاهای مقرون به صرفه ارزان هستند، آن روز صبح زمانی بود که برخی از مردم با هم جمع می شدند و در آب های آشفته به ماهیگیری می رفتند
[ترجمه گوگل]هنگامی که افراد صاحب مقادیر مقرون به صرفه ارزان قیمت بودند، زمانی که برخی افراد با هم در تماس بودند و ماهی را در آبهای مشکل می گرفتند

13. All they wanted was to make bad blood between them and fish in troubled waters.
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که می خواستند این بود که بین آن ها و ماهی ها در آب های خروشان خون بریزد
[ترجمه گوگل]همه آنها می خواستند بین آنها خون بدی ایجاد کنند و در آب های مشکل زده ماهی بگیرند

پیشنهاد کاربران

از اصطلاحات مرسوم و رایج بین مردم هست و به معنی : " از آبِ گِل آلود ماهی گرفتنه"


کلمات دیگر: