toward - away fro th e place - moving away
off to
پیشنهاد کاربران
به سوی
ترک کردن جایی به قصد مکانی
شروع کردن کاری
رفتن به جایی
شروع کردن کاری
رفتن به جایی
. We're off to Africa
داریم میریم آفریقا.
داریم میریم آفریقا.
عازم جایی بودن
رد حال رفتن به جایی بودن
Where are you off to
کجا میری
رد حال رفتن به جایی بودن
Where are you off to
کجا میری
شروع به انجام کاری با انگیزه و اشتیاق و به جمله معنی مثبتی ارائه میکنه
به، به سوی
کلمات دیگر: