1. homemade bread
نان خانگی
2. homemade cars
اتومبیل های ساخت میهن
3. The cook brought in a fresh batch of homemade cakes.
[ترجمه ترگمان]آشپز یک دسته کیک خانگی درست کرد
[ترجمه گوگل]طبخ یک دسته تازه از کیک های خانگی را به ارمغان آورد
4. The customers were raving over our homemade chili.
[ترجمه ترگمان]مشتریان در حال هذیان گفتن چیلی بودند
[ترجمه گوگل]مشتریان بیش از chili homemade ما را تحریک می کنند
5. She had homemade ice cream for dessert.
[ترجمه FM] او برای دسر بستنی خانگی درست کرد.
[ترجمه Z. N] او بستنی خانگی برای دسر داشت
[ترجمه mmm.gh] او برای دسر ، بستنی داشت
[ترجمه ARMY] او برای دسر ، بستنی خانگی داشت.
[ترجمه f] او ( مونث ) بستنی خانگی برای دسر داشت
[ترجمه .] او برای دسر بستنی خانگی داشت.
[ترجمه H.sh] اون برای دسر ( به عنوان دسر ) بستنی داشت
[ترجمه �m�r] او برای دسر بستنی خانگی درست کرد
[ترجمه ترگمان]برای دسر بستنی خریده
[ترجمه گوگل]او بستنی خانگی برای دسر داشت
6. Homemade goods are edging out imported foreign goods.
[ترجمه ترگمان]کالاهای خانگی در حال خروج از کالاهای وارداتی خارجی هستند
[ترجمه گوگل]کالاهای خانگی کالاهای وارداتی خارجی را می ریزند
7. I like this homemade lemonade, it's real good!
[ترجمه ترگمان]! من این لیموناد خونگی رو دوست دارم، واقعا خوبه
[ترجمه گوگل]من این لیموناد خانگی را دوست دارم، این واقعا خوب است!
8. Additional time is required for cooking or chilling homemade dishes.
[ترجمه ترگمان]زمان اضافی برای پخت و یا سرد کردن غذاهای خانگی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]زمان اضافی برای پخت و پز یا خنک کردن ظروف خانگی لازم است
9. These homemade videos are often as rough-looking inside as they are on the outside.
[ترجمه ترگمان]این ویدیوهای خانگی اغلب به همان اندازه که در بیرون هستند، خشن هستند
[ترجمه گوگل]این فیلم های خانگی اغلب به صورت بی روح به نظر می رسد زیرا آنها در خارج هستند
10. Paul blew off his fingers messing around with homemade rockets.
[ترجمه ترگمان]پائول بشکن زد و انگشتانش را با راکت خانگی پر کرد
[ترجمه گوگل]پولول انگشتانش را با موشک های خانگی خنثی کرد
11. Cheeses, cold cuts, homemade baklava, hot bread coming out of the oven all day long.
[ترجمه ترگمان]Cheeses، بریدگی های سرد، نان خونگی، نانی داغ که تمام روز را از فر بیرون می آورد
[ترجمه گوگل]انواع پنیر، برش های سرخ شده، باکلاوهای خانگی، نان داغ که در تمام طول روز بیرون می آیند
12. A white cloth was spread on the table, homemade bread and jam, a fresh apple tart.
[ترجمه ترگمان]یک پارچه سفید روی میز پهن شده بود، نان خانگی و مربا، یک کلوچه سیب شیرین
[ترجمه گوگل]یک پارچه سفید بر روی میز پخش شد، نان خانگی و مربا، سیب تازه سیب
13. Homemade pizzas often lack even a vague hint of authenticity.
[ترجمه ترگمان]پیتزا خانگی اغلب حتی یک نشانه مبهم از اصالت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]پیتزا های خانگی اغلب حتی دارای نکات مبهم اصالت هستند
14. But how often does a homemade pie appear on your holiday table?
[ترجمه ترگمان]اما یک کلوچه خانگی چگونه در جدول تعطیلات شما ظاهر می شود؟
[ترجمه گوگل]اما چگونه اغلب یک کیک خانگی در جدول تعطیلات خود ظاهر می شود؟
15. Whether homemade or factory-made, cheeses are batch-made in vats or kettles.
[ترجمه ترگمان]این که آیا پنیر یا کارخانه ساخته شده است یا نه، در vats یا کتری ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]این که آیا خانگی و یا کارخانه ساخته شده است، پنیر ساخته شده است در ساخته شده در قوطی یا قوطی