1. a bullish market
بازار رو به ترقی
2. a bullish report
گزارش نویدبخش
3. he is bullish about the future of the company
او نسبت به آینده ی شرکت خوش بین است.
4. The market opened in a bullish mood.
[ترجمه ترگمان]بازار در یک وضعیت صعودی باز شد
[ترجمه گوگل]بازار در یک حالت صعودی افتتاح شد
5. There was a bullish trend in the market.
[ترجمه ترگمان]یک گرایش صعودی در بازار وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک روند صعودی در بازار وجود داشت
6. She was in a bullish mood about the future of the company.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آینده شرکت در حالت bullish بود
[ترجمه گوگل]او در مورد آینده ی خلق و خوی خوابیده بود
7. He's very bullish about the company's prospects.
[ترجمه ترگمان]او در مورد آینده این شرکت بسیار صعودی است
[ترجمه گوگل]او در مورد چشم انداز شرکت بسیار صعودی است
8. He is very bullish about the prospects of his business.
[ترجمه ترگمان]او در مورد چشم انداز کار خود بسیار صعودی است
[ترجمه گوگل]او در مورد چشم انداز کسب و کار خود بسیار صعودی است
9. That was the bullish message from the party as it launched its manifesto in Chelmsford yesterday.
[ترجمه ترگمان]این پیام صعودی حزب بود که بیانیه خود را دیروز در Chelmsford آغاز کرد
[ترجمه گوگل]این پیام صعودی از طرف حزب بود که آن را به عنوان مانیفست خود در روز گذشته در چلمزفورد راه اندازی کرد
10. But analysts expect the bullish trend to continue.
[ترجمه ترگمان]اما تحلیلگران انتظار دارند که روند صعودی ادامه پیدا کند
[ترجمه گوگل]اما تحلیلگران انتظار دارند روند صعودی ادامه یابد
11. The most bullish thing a market can do is go up.
[ترجمه ترگمان]The چیزی که یک بازار می تواند انجام دهد، بالا رفتن است
[ترجمه گوگل]بیشترین صعودی که بازار می تواند انجام دهد این است که بالا برود
12. Soon the bullish projections about the speed at which online dealing in shares and unit trusts would grow were being scaled back.
[ترجمه ترگمان]به زودی پیش بینی های صعودی در مورد سرعتی که در آن خرید آنلاین در سهام و واحد اعتماد به افزایش خواهد یافت، کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]به زودی پیش بینی های صعودی در مورد سرعت خرید آنلاین در سهام و اعتبارات واحد افزایش می یابد، کاهش می یابد
13. For more bullish clients he might suggest a maximum of 25 p. c. of the monthly saving could go into a Pep.
[ترجمه ترگمان]برای مشتریان صعودی ممکن است حداکثر ۲۵ p را پیشنهاد کند پ از پس انداز ماهیانه ممکن بود به a برود
[ترجمه گوگل]برای مشتریان صعودی بیشتر، ممکن است حداکثر 25 پیکسل را نشان دهد ج از صرفه جویی ماهانه می تواند به Pep برود
14. Analysts said the euro's resilience was a bullish signal for the currency.
[ترجمه ترگمان]تحلیل گران می گویند که انعطاف پذیری یورو یک علامت صعودی برای ارز است
[ترجمه گوگل]تحلیلگران گفتند که انعطاف پذیری یورو یک سیگنال صعودی برای ارز است
15. Demographic factors clearly bullish, with retirement worries pushing more and more baby boomers to invest.
[ترجمه ترگمان]عوامل جمعیتی به وضوح صعودی هستند و نگرانی های بازنشستگی افراد بیشتری را وادار به سرمایه گذاری کرده اند
[ترجمه گوگل]عوامل جمعیتی به طرز شگفت انگیزی صعودی و نگرانی های بازنشستگی است که موجب می شود بومرهای بیشتر و بیشتر بچه ها سرمایه گذاری کنند