نسبتا کوتاه، تا اندازه ای کوتاه
shortish
نسبتا کوتاه، تا اندازه ای کوتاه
انگلیسی به فارسی
نسبتا کوتاه، تا اندازهای کوتاه
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: somewhat short.
• moderately short, rather short
جملات نمونه
1. The endomorph is round and soft, with shortish limbs, and small, plump hands and feet.
[ترجمه ترگمان]The گرد و نرم است، با پاهای کوچک و پاهای کوچک و پاهای کوچک و پاهای کوچک
[ترجمه گوگل]Endomorph دور و نرم است، با اندام کوتاه، و دست و پا کوچک و دستها
[ترجمه گوگل]Endomorph دور و نرم است، با اندام کوتاه، و دست و پا کوچک و دستها
2. They soon talked and agreed that the shortish novel had the potential to make a good movie.
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی زود با هم حرف زدند و توافق کردند که این رمان shortish پتانسیل ایجاد یک فیلم خوب را دارد
[ترجمه گوگل]آنها به زودی گفتند و موافق بودند که رمان کوتاه مدت توانایی ایجاد یک فیلم خوب را داشت
[ترجمه گوگل]آنها به زودی گفتند و موافق بودند که رمان کوتاه مدت توانایی ایجاد یک فیلم خوب را داشت
3. He was shortish and wiry, had a straight thin moustache and I guessed he was anywhere between 40 and 4
[ترجمه ترگمان]یک سبیل بلند و استخوانی داشت و من حدس می زدم که او بین ۴۰ تا ۴ باشد
[ترجمه گوگل]او کوتاه و خشن بود، دارای یک سبیل نازک مستقیم بود و من حدس زدم او بین 40 تا 4 بود
[ترجمه گوگل]او کوتاه و خشن بود، دارای یک سبیل نازک مستقیم بود و من حدس زدم او بین 40 تا 4 بود
4. If you've got a shortish but not insignificant chunk of time to spare online – perhaps you're babysitting for friends, or hanging around waiting at an airport – how about getting some extra cash?
[ترجمه ترگمان]اگر وقت داری، فقط یک تکه کوچک وقت برای ذخیره کردن داری - شاید تو از مراقبت از دوستان پرستاری کنی، یا در یک فرودگاه منتظر باشی - نظرت راجع به پول بیشتر چیه؟
[ترجمه گوگل]اگر شما یک لحظه کوتاه، اما نه کم ارزش زمان به صرفه جویی در آنلاین - شاید شما بچه نگهدار برای دوستان، و یا حلق آویز در اطراف انتظار در یک فرودگاه - چگونه در مورد گرفتن برخی از پول اضافی اضافی؟
[ترجمه گوگل]اگر شما یک لحظه کوتاه، اما نه کم ارزش زمان به صرفه جویی در آنلاین - شاید شما بچه نگهدار برای دوستان، و یا حلق آویز در اطراف انتظار در یک فرودگاه - چگونه در مورد گرفتن برخی از پول اضافی اضافی؟
5. Raisa is her name. She has shortish brown hair and sort of a dimple in her chin.
[ترجمه ترگمان] اسم \"Raisa\" - ه موهای قهوه ای دارد و چاه زنخدان دارد
[ترجمه گوگل]Raisa نام او است او دارای موی کوتاه قهوه ای است و نوعی کمرنگ در چانه اش دارد
[ترجمه گوگل]Raisa نام او است او دارای موی کوتاه قهوه ای است و نوعی کمرنگ در چانه اش دارد
6. Shortish blonde of rising 25 with a skin as hard as marble .
[ترجمه ترگمان]Shortish موطلایی ۲۵ ساله با پوستی مثل سنگ مرمر
[ترجمه گوگل]بلوند شکسته 25 ساله با پوستی به سختی به عنوان سنگ مرمر
[ترجمه گوگل]بلوند شکسته 25 ساله با پوستی به سختی به عنوان سنگ مرمر
7. Slatter was a shortish, broad, powerful man, with heavy shoulders and thick arms.
[ترجمه ترگمان]Slatter مردی تنومند و تنومند و تنومند بود که شانه های سنگین و بازوهای کلفت داشت
[ترجمه گوگل]Slatter یک مرد کوتاه، گسترده و قدرتمند بود، با شانه های سنگین و سلاح های ضخیم
[ترجمه گوگل]Slatter یک مرد کوتاه، گسترده و قدرتمند بود، با شانه های سنگین و سلاح های ضخیم
8. She was a solid, shortish blonde of rising 25 with a skin as hard as marble.
[ترجمه ترگمان]او یک زن مو بور و مو بور بود که ۲۵ ساله با پوستی به اندازه سنگ مرمر داشت از جا بلند می شد
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن مدرن و شلوغ با 25 ساله بود که با سختی سنگ مرمر پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او یک پیراهن مدرن و شلوغ با 25 ساله بود که با سختی سنگ مرمر پوشیده بود
9. I can—sort of—understand why the majority of people want a 5shortish 5hop to the Antarctic Peninsula.
[ترجمه ترگمان]من می توانم بگویم که چرا اکثر مردم خواهان یک جهش ۵ - ۵ به شبه جزیره قطب جنوب هستند
[ترجمه گوگل]من می توانم به نوعی درک کنم که چرا اکثریت مردم 5 پوسته شگفت انگیز را به شبه جزیره قطب جنوب می خواهند
[ترجمه گوگل]من می توانم به نوعی درک کنم که چرا اکثریت مردم 5 پوسته شگفت انگیز را به شبه جزیره قطب جنوب می خواهند
10. I can – sort of – understand why the majority of people want a shortish hop to the Antarctic peninsula.
[ترجمه ترگمان]من می توانم به نوعی درک کنم که چرا اکثر مردم می خواهند به شبه جزیره قطب جنوب بروند
[ترجمه گوگل]من می توانم - درک کنم که چرا اکثریت مردم به شبه کوتاه مدت به شبه جزیره قطب جنوب می خواهند
[ترجمه گوگل]من می توانم - درک کنم که چرا اکثریت مردم به شبه کوتاه مدت به شبه جزیره قطب جنوب می خواهند
11. "Yes, " he said rather sharply. He felt for the first time that it was a shortish name.
[ترجمه ترگمان]او نسبتا تند گفت: بله برای اولین بار احساس کرد که اسم shortish است
[ترجمه گوگل]'بله،' او گفت نه به شدت او برای اولین بار احساس کرد که یک نام کوتاه بود
[ترجمه گوگل]'بله،' او گفت نه به شدت او برای اولین بار احساس کرد که یک نام کوتاه بود
کلمات دیگر: