کلمه جو
صفحه اصلی

shortness of breath

انگلیسی به انگلیسی

• lack of breath, difficulty in respiration

جملات نمونه

1. He was suffering from shortness of breath.
[ترجمه ترگمان]از تنگی نفس رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از تنگی نفس رنج می برد

2. Any exercise that causes undue shortness of breath should be stopped.
[ترجمه ترگمان]هر ورزشی که موجب به تعویق افتادن تنفس غیر ضروری شود باید متوقف شود
[ترجمه گوگل]هر تمرینی که باعث تنگی نفس می شود باید متوقف شود

3. She suffered from shortness of breath.
[ترجمه ترگمان]از تنگی نفس رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از تنگی نفس رنج می برد

4. The cough, wheeze and shortness of breath are things that go with smoking, not with age.
[ترجمه ترگمان]سرفه، خس خس و کوتاهی نفس چیزهایی هستند که سیگار می کشند، نه با سن
[ترجمه گوگل]سرفه، خفگی و تنگی نفس چیزهایی است که با سیگار کشیدن، نه با سن

5. The boy presented with shortness of breath and husky cough.
[ترجمه ترگمان]پسر با تنگی نفس و صدای گرفته سرفه کرد
[ترجمه گوگل]پسر با ضعف تنفس و سرفه حنجره ارائه شده است

6. If there is severe difficulty in breathing - shortness of breath, wheezing, laboured, rapid or shallow breathing.
[ترجمه ترگمان]اگر به سختی نفس بکشید، نفس بکشید، نفس بکشید، به سرعت نفس بکشید
[ترجمه گوگل]اگر دشوار است تنفس - تنگی نفس، خس خس سینه، کار، تنفس سریع و یا جزئی

7. Was there any chest pain, palpitation, or shortness of breath just before consciousness was lost?
[ترجمه ترگمان]آیا درد سینه و قلبی یا تنگی نفس در مقابل آگاهی از دست رفته بود؟
[ترجمه گوگل]آیا درد قفسه سینه، دلمشغولی یا تنگی نفس فقط قبل از اینکه آگاهی از بین رفته بود، وجود داشت؟

8. Symptoms include fatigue, faintness, shortness of Breath, and feeling the heart thumping.
[ترجمه ترگمان]علایم این بیماری عبارتند از خستگی، ضعف، کوتاهی نفس و احساس تپش قلب
[ترجمه گوگل]علائم عبارتند از: خستگی، ضعف، ضعف نفس و احساس قلبخواری

9. They may also experience shortness of breath or breathing difficulties.
[ترجمه ترگمان]آن ها هم چنین ممکن است کوتاهی تنفس یا مشکلات تنفسی را تجربه کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است دچار کمبود نفس یا مشکلات تنفسی شوند

10. Shortness of breath is one of the symptoms of a heart attack.
[ترجمه ترگمان]تنفس نفس یکی از نشانه های حمله قلبی است
[ترجمه گوگل]ضعف نفس یکی از علائم حمله قلبی است

11. The patient can experience sudden onset of shortness of breath.
[ترجمه ترگمان]بیمار می تواند شروع ناگهانی کوتاهی تنفس را تجربه کند
[ترجمه گوگل]بیمار می تواند شروع ناگهانی تنگی نفس را تجربه کند

12. Breathing difficulties include shortness of breath, coughing, rattling and wheezing, normally as a result of the narrowing of the bronchiole tubes.
[ترجمه ترگمان]مشکلات تنفسی، تنگی نفس، سرفه، تکان دادن و خس خس کردن معمولا در نتیجه تنگ کردن لوله های bronchiole هستند
[ترجمه گوگل]مشکلات تنفسی شامل ضعف تنفس، سرفه، چرخش و خس خس سینه، به طور معمول به عنوان یک نتیجه از تنگ شدن لوله های برونشوی

13. Who love listening to, in the shortness of breath in crying.
[ترجمه ترگمان]کسی که عاشق گوش دادن است، تنگی نفس در حال گریستن است
[ترجمه گوگل]چه کسی دوست دارد گوش بدهد، در کوتاهی از نفس در گریه

14. Shortness of breath - having difficulty breathing while doing normal avtivities or at rest.
[ترجمه ترگمان]تنفس نفس - به سختی نفس کشیدن در حین انجام avtivities عادی و یا استراحت کردن
[ترجمه گوگل]ضعف تنفس - دشواری تنفس در هنگام انجام فعالیتهای نرمال و یا در حالت استراحت

پیشنهاد کاربران

تنگی نفس


کلمات دیگر: