کلمه جو
صفحه اصلی

robert


اسم خاص مذکر (مخفف: rob و bob و robby و robbie)، وابرت، پاسبان

انگلیسی به فارسی

اسم خاص مذکر (مخفف: Rob و Bob و Robby و Robbie)


رابرت


انگلیسی به انگلیسی

• male first name

جملات نمونه

1. She waited in eager anticipation for Robert to arrive.
[ترجمه ترگمان]منتظر بود که رابرت برسد
[ترجمه گوگل]او منتظر ماندگار شدن برای رابرت بود

2. Sir Robert made his announcement after talks with the President.
[ترجمه ترگمان]سر رابرت بعد از گفتگو با رئیس جمهور این خبر را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]سر رابرت پس از گفتگو با رئیس جمهور اعلام کرد

3. Robert was eager to talk about life in the Army.
[ترجمه ترگمان]رابرت مشتاق صحبت در مورد زندگی در ارتش بود
[ترجمه گوگل]رابرت مشتاق صحبت در مورد زندگی در ارتش بود

4. Robert summoned the waiter for the bill.
[ترجمه ترگمان]رابرت پیشخدمت را احضار کرد
[ترجمه گوگل]رابرت، پیشخدمت را برای این لایحه دعوت کرد

5. Robert was polishing up some old silver candlesticks.
[ترجمه ترگمان]روبرت دو شمعدان نقره کهنه را برق انداخته بود
[ترجمه گوگل]رابرت شمعدانی های نقره ای نقره ای را پوشانده بود

6. I was in the middle of typing when Robert rang. It was infuriating!
[ترجمه ترگمان]وقتی رابرت زنگ زد من وسط تایپ کردن بودم خیلی عصبانی بود!
[ترجمه گوگل]وقتی رابرت زنگ زد، در وسط تایپ شدم این خشمگین بود!

7. Robert Burns is Scotland's most venerated poet.
[ترجمه ترگمان]رابرت برنز مشهورترین شاعر اسکاتلند است
[ترجمه گوگل]رابرت برنز شاعر محترم اسکاتلند است

8. Imagine Robert Redford when he was young - that's what John looks like.
[ترجمه ترگمان]وقتی جوان بود، رابرت ردفورد را تصور کنید - این همان چیزی است که جان به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]تصور کنید رابرت ردفورد زمانی که جوان بود - این چیزی است که جان به نظر می رسد

9. Susan and Robert kissed each other passionately.
[ترجمه ترگمان]سوزان و رابرت با شور و شوق همدیگر را بوسیدند
[ترجمه گوگل]سوزان و رابرت با شور و نشاط یکدیگر را دوست داشتند

10. Robert was lucky to escape with just a broken foot after being squashed against a fence by a car.
[ترجمه ترگمان]رابرت خوش شانس بود که با پای شکسته پس از له شدن به یک حصار با یک ماشین فرار کرده بود
[ترجمه گوگل]رابرت خوش شانس بود که فقط با یک پا شکسته پس از اینکه با یک ماشین در برابر یک حصار خرد شد، فرار کرد

11. Robert lost his footing and slithered down the bank.
[ترجمه ترگمان]رابرت تعادلش را از دست داد و به طرف پایین ساحل خزید
[ترجمه گوگل]رابرت پای خود را از دست داد و بانک را لرزاند

12. Robert ran out on his young wife.
[ترجمه ترگمان]رابرت با زن جوانش فرار کرد
[ترجمه گوگل]رابرت بر همسر جوانش فرار کرد

13. I don't want to marry Robert.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم با رابرت ازدواج کنم
[ترجمه گوگل]نمی خواهم با رابرت ازدواج کنم

14. Upstage and right of centre, Robert Morris stands with his back to the audience.
[ترجمه ترگمان]\"رابرت موریس\" (Robert موریس)با پشت به جمعیت می ایستد
[ترجمه گوگل]بالاخره و راست مرکز، رابرت موریس با پشتی خود به مخاطب ایستاده است

پیشنهاد کاربران

یه اسم پسرونه هستش ولی ایرانی نیست . رابرت به معنی فروغ و روشناییه.

اسم پسرونه به معنی فروغ


کلمات دیگر: