کلمه جو
صفحه اصلی

shortstop


(بیس بال) بازیکن میان بیس دوم و سوم، شورت استاپ، در بازی بیس بال موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان

انگلیسی به فارسی

(در بازی بیس بال) موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان


shortstop، موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in baseball, the position in the infield between second and third base, or the player who occupies this position.

• player stationed in the infield between second and third base (baseball)

جملات نمونه

1. He made his Major League debut as shortstop.
[ترجمه ترگمان]او اولین کار لیگ بزرگ خود را به عنوان shortstop انجام داد
[ترجمه گوگل]او اولین بازی لیگ قهرمانان خود را به عنوان قهرمانی انجام داد

2. Philadelphia Phillie shortstop Kevin Stocker is among trade possibilities. . . .
[ترجمه ترگمان]Philadelphia Phillie shortstop کوین Stocker یکی از گزینه های تجاری است
[ترجمه گوگل]کوین استکرر فیلادلفیا فلی کمپوست در میان امکانات تجاری است

3. Her range at shortstop, even at 3 was marvelous.
[ترجمه ترگمان]فاصله او در shortstop، حتی در ساعت ۳ شگفت انگیز بود
[ترجمه گوگل]دامنه او در کمپوت، حتی در 3، شگفت انگیز بود

4. Dunston expected the old times at shortstop to return.
[ترجمه ترگمان]Dunston انتظار بازگشت زمان های قدیم را در shortstop داشت
[ترجمه گوگل]داونستون زمان های قدیم را به عقب بازگرداند

5. Word has it that Offerman will start at shortstop.
[ترجمه ترگمان]خبر این است که Offerman در shortstop شروع خواهد شد
[ترجمه گوگل]Word این است که Offerman در کمپوت شروع خواهد شد

6. Rookie shortstop Jimmy Rollins, the only regular to play, tripled, singled, stole a base and scored two runs.
[ترجمه ترگمان]\"جیمی Rollins\" (Jimmy Rollins)، که تنها بازی معمولی است، سه برابر شد، یک پایه دزدید و دو ران به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]جیملی رولینز، بازیکن کمپانی Rookie، تنها به صورت منظم بازی کرده، سه برابر شده، تک تک ستاره ها، یک پایه را به سرقت برد و دو برد را به ثمر رساند

7. I swear he could play shortstop.
[ترجمه ترگمان] قسم می خورم که می تونه shortstop بازی کنه
[ترجمه گوگل]قسم می خورم که او می تواند بازی کند

8. Chris Gomez is the opening-day starter at shortstop, and Mark Lewis is the new second baseman.
[ترجمه ترگمان]کریس گومز the اول در shortstop است و مارک لوییس دومین بازیکن ایستاده جدید است
[ترجمه گوگل]کریس گومز آغازگر روز افتتاحیه در کمپ است، و مارک لوئیس دومین بسامد دوم است

9. Julio Lugo gets the nod at shortstop from the start, assuming he is recovered from a mild shoulder separation.
[ترجمه ترگمان]خولیو لوگو از آغاز حرکت سر تکان می دهد و فکر می کند که او از یک جدایی مختصر شانه خالی می کند
[ترجمه گوگل]جولیو لوگو در ابتدای بازی از ضربات پنالتی سر در می آورد، فرض می کند که او از جدایی خفیف شانه باز می گردد

10. The ball got past the shortstop on a bad hop.
[ترجمه ترگمان]توپ از the دور زد و روی یک رازک چینی بد از میدان دور شد
[ترجمه گوگل]توپ از کمپوت در یک ضربه بد برخوردار بود

11. The defense lapsed in the sixth, when shortstop Craig Shipley muffed a spinning grounder.
[ترجمه ترگمان]این دفاع در روز ششم، زمانی که کریگ کریگ Shipley یک grounder ریسندگی را به تعویق انداخت، منقضی شد
[ترجمه گوگل]دفاعیات در ششم انجام شد، زمانی که کریگ Shipley شلوار کوتاهی داشت

12. Last season, he started at shortstop.
[ترجمه ترگمان] آخرین فصل، توی shortstop شروع شد
[ترجمه گوگل]فصل گذشته، او در shortstop شروع شد

13. The shortstop bobbled the ball and the runner ran home.
[ترجمه ترگمان]توپ گلف به توپ ضربه زد و دونده شروع به دویدن کرد
[ترجمه گوگل]کمربند به توپ ضربه زد و دونده به خانه برد

14. But, as a shortstop, he had his problems.
[ترجمه ترگمان]، اما به عنوان یه بازیکن مدافع اون مشکلات خودش رو داشت
[ترجمه گوگل]اما، به عنوان یک شلوار کوتاه، او مشکلات خود را داشت

پیشنهاد کاربران

حمام اسیدی مورد استفاده جهت توقف واکنش یک دوای ظهور
( دوای ظهور: ترکیبی آلی که با الیاف نساجی برهمکنش میکند تا رنگینه را ظاهر کند ) .


کلمات دیگر: