کلمه جو
صفحه اصلی

investigatory


وابسته به رسیدگی، تحقیقی، مبنی بررسیدگی

انگلیسی به فارسی

وابسته به رسیدگی،تحقیقی،مبنی بررسیدگی


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to an investigation, investigative
investigatory activities or organizations are concerned with investigating all the facts connected with an event, situation, or person.

جملات نمونه

1. The police have full investigatory powers.
[ترجمه ترگمان]پلیس قدرت investigatory دارد
[ترجمه گوگل]پلیس دارای اختیارات تحقیق کامل است

2. Most legislatures also have formal investigatory powers on a continuing or a case-by-case basis.
[ترجمه ترگمان]اغلب مجالس قانون گذاری بر مبنای ادامه یا به صورت موردی دارای اختیارات investigatory رسمی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر مجامع قانون اساسی نیز دارای مجوز رسمی تحقیقاتی در مورد یک پرونده یا یک پرونده است

3. Investigatory supervision system in China has distinct difference in supervisory body, source and scope of supervision power in comparison with occidental system.
[ترجمه ترگمان]سیستم نظارت Investigatory در چین تفاوت متمایزی در بدن، منبع و حوزه قدرت نظارت در مقایسه با سیستم occidental دارد
[ترجمه گوگل]سیستم نظارت تحقیقاتی در چین اختلاف متفاوتی در نظارت، منبع و محدوده قدرت نظارت در مقایسه با سیستم حادثه است

4. The scope of the investigatory power lies on three factors:judicial system, role of the procuratorial organ and judicial resource.
[ترجمه ترگمان]حوزه قدرت investigatory به سه عامل بستگی دارد: نظام قضایی، نقش ارگان procuratorial و منابع قضایی
[ترجمه گوگل]محدوده قدرت تحقیقاتی بر سه عامل استوار است: نظام قضایی، نقش ارگان دادگستری و منابع قضایی

5. The Valencia case, whose first, investigatory phase is expected to take six months, is being joined by similar ones in the Basque Country, Madrid, Catalonia, Andalusia and the Canary Islands.
[ترجمه ترگمان]مورد والنسیا که مرحله نخست آن، انتظار می رود شش ماه طول بکشد، توسط افراد مشابه در کشور باسک، مادرید، کاتالونیا، اندلس و جزایر قناری مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]پرونده والنسیا، که انتظار میرود نخستین مراحل تحقیقاتی شش ماه طول بکشد، در کشورهای باسک، مادرید، کاتالونیا، اندلس و جزایر قناری همسو شده است

6. The committee should also have greater research and investigatory resources.
[ترجمه ترگمان]کمیته همچنین باید منابع تحقیق و تحقیق بیشتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]این کمیته همچنین باید منابع پژوهشی و پژوهشی بیشتری داشته باشد

7. It is not necessary to label the proceedings "judicial", "quasi-judicial", "administrative" or "investigatory".
[ترجمه ترگمان]برچسب \"قضایی\"، \"قضایی\"، \"اجرایی\" یا \"investigatory\" لازم نیست
[ترجمه گوگل]لازم نیست که پرونده را 'قضایی'، 'شبه قضایی'، 'اداری' یا 'تحقیق' نامگذاری کنید

8. Article 40 The investigatory authority shall, upon completion of the investigations, make a conclusion and notify the person under investigation and the interested parties thereof in writing.
[ترجمه ترگمان]ماده ۴۰ قانون investigatory باید پس از تکمیل تحقیقات، یک نتیجه گیری انجام دهد و فرد را تحت بررسی و طرف های علاقمند به آن اطلاع دهد
[ترجمه گوگل]ماده 40 مقام انتظامی پس از اتمام تحقیقات، نتیجه گیری را اعلام می کند و به صورت کتبی به شخص مورد تحقیق و اشخاص ذیصلاح اطلاع می دهد

9. I will lead the investigatory group to Europe this time.
[ترجمه ترگمان]من این بار گروه investigatory را به اروپا هدایت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]من این گروه تحقیقاتی را به اروپا هدایت خواهم کرد

10. It certainly gives the state new investigatory and judicial tools that could help -- if they are used.
[ترجمه ترگمان]این قطعا به دولت investigatory و ابزار قضایی جدیدی می دهد که می توانند به آن ها کمک کنند - اگر مورد استفاده قرار گیرند
[ترجمه گوگل]مطمئنا دولت جدید ابزار تحقیقاتی و قضایی است که می تواند کمک کند - اگر از آنها استفاده شود

11. "Proceeding" includes civil suit and criminal, administrative, and investigatory action.
[ترجمه ترگمان]\"روند\" شامل دادخواست مدنی و اقدامات جنایی، اجرایی و investigatory است
[ترجمه گوگل]'پرونده' شامل دعوی مدنی و اقدام جنایی، اداری و تحقیقاتی است

12. The F. D. A. must approve an investigatory new drug application before any human testing.
[ترجمه ترگمان]اف د الف باید قبل از هر گونه آزمایش انسانی یک کاربرد جدید مواد مخدر را تایید کرد
[ترجمه گوگل]قبل از آزمایش هر انسانی باید یک پرونده جدید داروهای تحقیقاتی را تصویب کند

13. On the basis of analyzing investigatory data, author make a summary that in Nanjing the community preschool education model centering in kindergarten has been shaped.
[ترجمه ترگمان]مولف براساس تجزیه و تحلیل داده های investigatory، چکیده را بیان می کند که در نانجینگ، مدل آموزش پیش دبستانی در مهد کودک شکل گرفته است
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل داده های تحقیقاتی، نویسنده خلاصه ای را که در نانجینگ مدل آموزش پیش دبستانی جامعه محور در مهد کودک شکل گرفته است، ارائه می دهد

14. At no time did I make an attempt to impede any investigatory effort.
[ترجمه ترگمان]در هیچ زمان تلاشی برای ممانعت از هرگونه تلاش investigatory نکردم
[ترجمه گوگل]در هیچ وقت تلاشی برای جلوگیری از تلاش های تحقیقاتی انجام ندادم


کلمات دیگر: