کلمه جو
صفحه اصلی

pneuma


روح، روان، جان، نفس

انگلیسی به فارسی

روح، روان، جان، نفس


پنوماتیک


انگلیسی به انگلیسی

• vital spirit; soul; holy spirit (christianity)

جملات نمونه

1. pneuma And is this Greek word,pneuma, is it supposed to represent the spirit as a theological term or is it supposed to represent breath or wind?
[ترجمه ترگمان]pneuma و این واژه یونانی، pneuma، آیا قرار است روح را به عنوان یک اصطلاح کلامی نشان دهد یا باید نشانگر نفس یا باد باشد؟
[ترجمه گوگل]پنوماتیک و آیا این کلمه یونانی، pneuma است، آیا قرار است که روح را به عنوان اصطلاح الهی بیان کند یا قرار است که آن را نفس یا باد نشان دهد؟

2. Hence, His word is spirit (John 6:6, pneuma, or breath.
[ترجمه ترگمان]از این رو، کلام او روح است (جان ۶: ۶، pneuma)و یا تنفس
[ترجمه گوگل]از این رو، کلمه او روح است (جان 6 6، پنومو، یا نفس

3. Enriching consumptive disease, benefiting pneuma, protect lung and tonifying kidney, support healthy energy.
[ترجمه ترگمان]بیماری سل مبتلا به سل، به نفع pneuma، محافظت از شش و tonifying کلیه، حمایت از انرژی سالم است
[ترجمه گوگل]غنی سازی بیماری های مصرفی، استفاده از پنومو، محافظت از ریه و تون سازی کلیه، حمایت از انرژی سالم است

4. But Plutarch emphasized that the pneuma was only a trigger.
[ترجمه ترگمان]اما پلوتارک تاکید کرد که the فقط یک ماشه است
[ترجمه گوگل]اما پلوتارک تأکید کرد که پنومات فقط یک ماشه بود

5. Plutarch also recorded a number of physical characteristics about the pneuma.
[ترجمه ترگمان]پلوتارک نیز تعدادی از خصوصیات فیزیکی را در مورد the ثبت کرد
[ترجمه گوگل]پلوتارک همچنین تعدادی از مشخصات فیزیکی مربوط به پنوم را ثبت کرده است

6. The key function is enriching lung and kidney, beneficing pneuma.
[ترجمه ترگمان]وظیفه کلیدی، غنی کردن شش و کلیه، beneficing pneuma است
[ترجمه گوگل]عملکرد کل این است که غنی سازی ریه و کلیه را به نفع پنوماتیک انجام دهد

7. I hope me become wind which shuttles in the interspace of pneuma . In this way, I have no tears.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که در the of شاتل را به باد بدهم از این طرف هیچ اشکی در کار نیست
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که من تبدیل به باد می شویم که در میان فضای پنوماتیک حرکت می کند به این ترتیب، من هیچ اشکی ندارم


کلمات دیگر: