مختصر و مفید
short and sweet
مختصر و مفید
انگلیسی به فارسی
کوتاه و شیرین
انگلیسی به انگلیسی
• point-blank; concise, brief, to the point
جملات نمونه
1. This morning's lecture was short and sweet.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی امروز کوتاه و دلنشین بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی صبح امروز کوتاه و شیرین بود
[ترجمه گوگل]سخنرانی صبح امروز کوتاه و شیرین بود
2. We haven't much time so I'll keep it short and sweet.
[ترجمه ترگمان]وقت زیادی نداریم تا آن را کوتاه و شیرین نگه دارم
[ترجمه گوگل]ما وقت زیادی نداریم، من آن را کوتاه و شیرین نگه می دارم
[ترجمه گوگل]ما وقت زیادی نداریم، من آن را کوتاه و شیرین نگه می دارم
3. I promise to keep the meeting short and sweet .
[ترجمه ترگمان]قول میدم جلسه رو کوتاه و شیرین نگه دارم
[ترجمه گوگل]من قول می دهم جلسه کوتاه و شیرین داشته باشم
[ترجمه گوگل]من قول می دهم جلسه کوتاه و شیرین داشته باشم
4. I like the story because it's short and sweet.
[ترجمه ترگمان]داستان را دوست دارم، چون کوتاه و دلنشین است
[ترجمه گوگل]من داستان را دوست دارم چون کوتاه و شیرین است
[ترجمه گوگل]من داستان را دوست دارم چون کوتاه و شیرین است
5. The story was short and sweet: He wrote to her every day.
[ترجمه ترگمان]داستان کوتاه و شیرین بود: هر روز برایش نامه می نوشت
[ترجمه گوگل]داستان کوتاه و شیرین او هر روز به او نوشت
[ترجمه گوگل]داستان کوتاه و شیرین او هر روز به او نوشت
6. Keep your paragraphs short and sweet: I have enclosed a brochure about our winter retreat.
[ترجمه ترگمان]paragraphs را کوتاه و شیرین نگه دارید: من یک بروشور در مورد عقب نشینی our نوشتم
[ترجمه گوگل]پاراگراف های کوتاه و شیرین من یک بروشور درباره عقب نشینی زمستانی خود را در بر می گیریم
[ترجمه گوگل]پاراگراف های کوتاه و شیرین من یک بروشور درباره عقب نشینی زمستانی خود را در بر می گیریم
7. Jim: Don't worry. I'll keep my toast short and sweet.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش نان برشته را کوتاه و شیرین نگه می دارم
[ترجمه گوگل]جیم نگران نباش من تست من کوتاه و شیرین را حفظ خواهم کرد
[ترجمه گوگل]جیم نگران نباش من تست من کوتاه و شیرین را حفظ خواهم کرد
8. My politics is short and sweet, like the old woman's dance.
[ترجمه ترگمان]کاره ای سیاسی من کوتاه و دلنشین است، مثل رقص پیرزن
[ترجمه گوگل]سیاست من کوتاه و شیرین است، مثل رقص پیر زن
[ترجمه گوگل]سیاست من کوتاه و شیرین است، مثل رقص پیر زن
9. Keep your letter of resignation short and sweet.
[ترجمه ترگمان]نامه خودت را کوتاه و شیرین نگه دار
[ترجمه گوگل]نامه استعفای خود را کوتاه و شیرین نگهدارید
[ترجمه گوگل]نامه استعفای خود را کوتاه و شیرین نگهدارید
10. Our opportunities of meeting are short and sweet.
[ترجمه ترگمان]فرصت های ملاقات کوتاه و شیرین هستند
[ترجمه گوگل]فرصت های ما ملاقات کوتاه و شیرین است
[ترجمه گوگل]فرصت های ما ملاقات کوتاه و شیرین است
11. The conference was short and sweet.
[ترجمه ترگمان]کنفرانس کوتاه و شیرین بود
[ترجمه گوگل]این کنفرانس کوتاه و شیرین بود
[ترجمه گوگل]این کنفرانس کوتاه و شیرین بود
12. I need something short and sweet to save me.
[ترجمه ترگمان]من به یه چیز کوتاه و شیرین احتیاج دارم که نجاتم بده
[ترجمه گوگل]من نیاز به چیزی کوتاه و شیرین برای نجات من
[ترجمه گوگل]من نیاز به چیزی کوتاه و شیرین برای نجات من
13. Let's make this meeting short and sweet; I have important things to do today.
[ترجمه ترگمان]بیایید این ملاقات را کوتاه و شیرین کنیم؛ من امروز کاره ای مهمی دارم
[ترجمه گوگل]بیایید این جلسه کوتاه و شیرین داشته باشیم امروز کارهای مهمی را باید انجام دهم
[ترجمه گوگل]بیایید این جلسه کوتاه و شیرین داشته باشیم امروز کارهای مهمی را باید انجام دهم
14. Short and sweet: thou shall be alive.
[ترجمه ترگمان]مختصر و شیرین: تو زنده خواهی ماند
[ترجمه گوگل]کوتاه و شیرین باید زنده بمانید
[ترجمه گوگل]کوتاه و شیرین باید زنده بمانید
پیشنهاد کاربران
مختصر و مفید
Brief but pleasant or relevant ( e. g ) his comments were short and sweet
Brief but pleasant or relevant ( e. g ) his comments were short and sweet
کلمات دیگر: