مستعمل یا رنگ و رو رفته (در اثر ماندن در مغازه)، کهنه ورنگ رفته در اثر ماندن در مغازه
shopworn
مستعمل یا رنگ و رو رفته (در اثر ماندن در مغازه)، کهنه ورنگ رفته در اثر ماندن در مغازه
انگلیسی به فارسی
کهنه ورنگ رفته در اثر ماندن در مغازه
خریدار
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• (1) تعریف: of merchandise, worn or dirtied by exposure and handling.
- The sofa was shopworn and being sold at a discount.
[ترجمه ترگمان] مبل با تخفیف به فروش می رفت و با تخفیف به فروش می رفت
[ترجمه گوگل] مبل در حال خرید و با تخفیف به فروش می رسد
[ترجمه گوگل] مبل در حال خرید و با تخفیف به فروش می رسد
• (2) تعریف: uninteresting or stale from having been used or said frequently, as ideas, stories, or the like.
• مشابه: hack, stale, trite
• مشابه: hack, stale, trite
- His writing is dull because it's filled with shopworn phrases.
[ترجمه ترگمان] نوشته هایش dull چون پر از جمله های shopworn است
[ترجمه گوگل] نوشتن او کسل کننده است زیرا عبارات خریداری شده است
[ترجمه گوگل] نوشتن او کسل کننده است زیرا عبارات خریداری شده است
• damaged or faded from being displayed in a shop; worn-out
shopworn means the same as shop-soiled; used in american english.
shopworn means the same as shop-soiled; used in american english.
جملات نمونه
1. That hatemongers still peddle their shopworn wares, disrupting lives, pitting neighbor against neighbor.
[ترجمه ترگمان]اون hatemongers هنوز داره کالای shopworn رو جمع می کنه و زندگی می کنه و همسایه رو در برابر همسایه قرار می ده
[ترجمه گوگل]هاتیمنگرها هنوز محصولات خود را به فروش می رسانند، زندگی را مختل می کنند، همسایه را در برابر همسایگان قرار می دهند
[ترجمه گوگل]هاتیمنگرها هنوز محصولات خود را به فروش می رسانند، زندگی را مختل می کنند، همسایه را در برابر همسایگان قرار می دهند
2. She seemed harassed and shop-worn, her greying hair tied up in a bun with a twisted elastic band.
[ترجمه ترگمان]به نظر خسته می امد و خسته به نظر می رسید، موهای خاکستری رنگش با یک جفت سیخ سیخ سیخ شده بود
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مغازه پوشیده شده، موهای خاکستری خود را با یک طناب با یک گروه الاستیک پیچ خورده وصل شده است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسید مورد آزار و اذیت قرار گرفته و مغازه پوشیده شده، موهای خاکستری خود را با یک طناب با یک گروه الاستیک پیچ خورده وصل شده است
3. The old coat has shopworn in the closet for years.
[ترجمه ترگمان]نیم تنه کهنه، سال ها در کمد رخت بر بسته بود
[ترجمه گوگل]کت و شلوار قدیمی در سالن خریداری شده است
[ترجمه گوگل]کت و شلوار قدیمی در سالن خریداری شده است
4. Tweet Of all the shopworn, will-not-fly, don't-even-think-of- trotting-it-out excuses for cheating on your significant other, the "I couldn't help it" ploy has got to be the worst.
[ترجمه ترگمان]Tweet از همه the، نه - پرواز کن، حتی فکر هم نکن - بهانه گیری برای تقلب در دست دیگرت، \"من نمی توانستم به آن کمک کنم\" این یک حقه است که باید بدتر از همه باشد
[ترجمه گوگل]صدای جیر جیر از همه مغازهدار، پرواز نخواهد کرد، حتی فریبکارانه به دلیل تقلب در مورد دیگران مهم، 'من نمیتوانم به آن کمک کنم' بدترین
[ترجمه گوگل]صدای جیر جیر از همه مغازهدار، پرواز نخواهد کرد، حتی فریبکارانه به دلیل تقلب در مورد دیگران مهم، 'من نمیتوانم به آن کمک کنم' بدترین
5. He was fat and looked shopworn around the nose and mouth.
[ترجمه ترگمان]او چاق بود و به اطراف بینی و دهانش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او چرب بود و در اطراف بینی و دهانش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]او چرب بود و در اطراف بینی و دهانش نگاه می کرد
6. This lack of sensitivity to the wellsprings of quality largely stems from shopworn but doggedly persistent ideas on where to economize.
[ترجمه ترگمان]این فقدان حساسیت نسبت به کیفیت کیفیت، تا حد زیادی ناشی از shopworn است، اما سرسختانه و سرسختانه در مورد جایی که صرفه جویی می شود، است
[ترجمه گوگل]این کمبود حساسیت نسبت به ریزموج های کیفیت، عمدتا ناشی از ایده های خریداری شده اما پایدار است که در آن صرفه جویی می شود
[ترجمه گوگل]این کمبود حساسیت نسبت به ریزموج های کیفیت، عمدتا ناشی از ایده های خریداری شده اما پایدار است که در آن صرفه جویی می شود
7. Exotic dancers, taxi drivers, cigarette girls, lawyers of the shopworn sort with dandruff on their lapels.
[ترجمه ترگمان]رقصنده های عجیب و غریب، رانندگان تاکسی، دختران سیگار، وکلای of با شوره سر روی پالتویش
[ترجمه گوگل]رقاصان عجیب و غریب، رانندگان تاکسی، دختران سیگاری، وکلا در فروشگاه های مختلف، با شوره سر بریده می شوند
[ترجمه گوگل]رقاصان عجیب و غریب، رانندگان تاکسی، دختران سیگاری، وکلا در فروشگاه های مختلف، با شوره سر بریده می شوند
8. John C, with its sliced tennis balls on the ends of chair and desk legs, is shopworn but pristine.
[ترجمه ترگمان]جان سی با توپ های تنیس sliced روی دو انتهای صندلی و پایه های میز، shopworn اما بکر است
[ترجمه گوگل]جان C، با توپ های تنیس برش خورده در انتهای صندلی ها و پای میزهای خود، اما مغرور است اما بی نهایت
[ترجمه گوگل]جان C، با توپ های تنیس برش خورده در انتهای صندلی ها و پای میزهای خود، اما مغرور است اما بی نهایت
9. However, despite his life-and-death battle with Diaz, Marquez should not be viewed as shopworn by any stretch of the imagination. Clean living and a Spartan work ethic has preserved him to an extent.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با وجود نبرد زندگی و مرگ او با دیاز، Marquez نباید به عنوان shopworn از هر نوع تصور در نظر گرفته شود زندگی تمیز و اخلاقیات Spartan تا حدودی او را حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، علی رغم نبرد مرگ و زندگی خود با دیاز، مارکز نباید به هر شکلی از تخیل توجه شود تمیز کردن زندگی و اخلاق کار اسپارتان او تا حدی حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، علی رغم نبرد مرگ و زندگی خود با دیاز، مارکز نباید به هر شکلی از تخیل توجه شود تمیز کردن زندگی و اخلاق کار اسپارتان او تا حدی حفظ کرده است
پیشنهاد کاربران
مغرضانه
کلمات دیگر: