کلمه جو
صفحه اصلی

shoulder blade


(کالبدشناسی) استخوان کتف (رجوع شود به: scapula)، کتف، استخوان شانه

انگلیسی به فارسی

(کالبدشناسی) استخوان کتف


کتف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: either of two large flat triangular bones forming the back parts of the shoulders; scapula.

• triangular and flat bone on the back side of the shoulder
your shoulder blades are the two large, flat, triangular bones in the upper part of your back, below your shoulders.

جملات نمونه

1. The surgeon reset her broken shoulder blade.
[ترجمه ترگمان]جراح شانه شکسته اش را دوباره جا به جا کرد
[ترجمه گوگل]جراح تیغه شانه شکسته را بازنشانی می کند

2. Upper arm equal in length to shoulder blade, set so elbows are well under body.
[ترجمه ترگمان]بازوی بالایی برابر با طول تیغه شانه است و بدین ترتیب آرنج به خوبی زیر بدن قرار دارد
[ترجمه گوگل]بازوی بالایی برابر با تیغه شانه است، بنابراین آرنج ها به خوبی در زیر بدن قرار دارند

3. Place only the fingertips on the shoulder blade.
[ترجمه ترگمان]فقط نوک انگشتان روی تیغه شانه را بگذارید
[ترجمه گوگل]فقط نوک انگشتان را روی تیغه شانه قرار دهید

4. Rotating skin on the shoulder blade
[ترجمه ترگمان]پوست گردان روی تیغه شانه
[ترجمه گوگل]چرخش پوست بر روی تیغه شانه

5. Do not press on the spine or the shoulder blade itself.
[ترجمه ترگمان]ستون فقرات و یا خود تیغه شانه را فشار ندهید
[ترجمه گوگل]روی ستون فقرات یا تیغه شانه ای خود فشار ندهید

6. Shoulders -- The shoulder blade is well laid back.
[ترجمه ترگمان]Shoulders - - تیغه شانه به خوبی پشت گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]شانه ها - تیغه شانه ای به خوبی پوشیده شده است

7. Fractures of shoulder blade are rare.
[ترجمه ترگمان]شکسته شدن تیغه شانه کم است
[ترجمه گوگل]شکستگی تیغه شانه نادر است

8. There, a little below the right shoulder blade, and to the side, his scalpel would enter.
[ترجمه ترگمان]ان جا، کمی پایین تر از تیغه راست شانه راست، چاقوی جراحی او وارد اتاق شد
[ترجمه گوگل]وجود دارد، کمی زیر تیغه سمت راست، و به سمت، چسبنده خود را وارد کنید

9. Triangular part of the scapula shoulder blade protruding laterally that forms the point of the shoulder.
[ترجمه ترگمان]بخش مثلثی تیغه کتف که به صورت افقی بیرون زده است، نقطه شانه را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]بخشی مثلثی از تیغه شانه ای که در سمت چپ قرار دارد، نقطه ای از شانه را تشکیل می دهد

10. The upper arm joins the shoulder blade in an approximate right angle.
[ترجمه ترگمان]بازوی بالایی به تیغه شانه در یک زاویه مناسب تقریبی متصل می شود
[ترجمه گوگل]بازوی بالایی در یک زاویه تقریبی راست به تیغه شانه میپیوندد

11. Emphasize the shoulder blade component.
[ترجمه ترگمان]از قسمت تیغه شانه استفاده کنید
[ترجمه گوگل]جزء تیغه شانه را برجسته کنید

12. Gobbets of pinkish-grey matter exploded from the exit wound below the right shoulder blade.
[ترجمه ترگمان]gobbets از ماده خاکستری - خاکستری از زخم خارج از تیغه سمت راست منفجر شد
[ترجمه گوگل]چشمه های خاکستری صورتی خاکستری از خروج زخم در زیر تیغ راست راست منفجر شده است

13. An imaginary line drawn from the top of the shoulder blade should pass through the elbow.
[ترجمه ترگمان]یک خط فرضی که از بالای شانه بالا کشیده می شود باید از میان آرنج رد شود
[ترجمه گوگل]یک خط خیالی که از بالا به پایین تیغه شانه می شود باید از آرنج عبور کند

14. Two muscles, the infraspinatus and teres minor, connect the shoulder blade to the upper arm bone and roll the arms outward.
[ترجمه ترگمان]دو ماهیچه، the و teres کوچک، تیغه شانه را به استخوان بازو بالایی متصل می کنند و بازوها را به سمت بیرون خم می کنند
[ترجمه گوگل]دو عضله، infraspinatus و teres جزئی، تیغه شانه را به استخوان بازو وصل و اسلحه را به سمت خارج رول

پیشنهاد کاربران

سر شانه


کلمات دیگر: