کلمه جو
صفحه اصلی

health spa


اردوگاه تندرستی (به ویژه دارای استخر شنا و آب های معدنی)

انگلیسی به فارسی

اردوگاه تندرستی (به‌ویژه دارای استخر شنا و آبهای معدنی)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a commercial establishment offering a variety of facilities, equipment, and instruction for physical exercise and fitness.

مترادف و متضاد

fitness center


Synonyms: gym, gymnasium, health club, health resort, spa, therapeutic facility


جملات نمونه

1. Guests at the health spa receive a range of beauty and fitness treatments.
[ترجمه ترگمان]مهمان ها در آب گرم درمانی، طیف وسیعی از روش های زیبایی و تناسب اندام دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان در آبگرم سالمتی از زیبایی و تناسب اندام استفاده می کنند

2. Read in studio A nineteenth century health spa is up for sale.
[ترجمه ترگمان]در استودیو یک چشمه آب معدنی در قرن نوزدهم بخوانید تا به حراج گذاشته شود
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یک سالن آبگرم قرن نوزدهم برای فروش است

3. The conference center offers a health spa ; The hotel offers private meeting rooms.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنفرانس یک چشمه آب گرم درمانی ارائه می دهد؛ این هتل اتاق های جلسه خصوصی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]مرکز کنفرانس یک سالن آبگرم ارائه می دهد؛ این هتل دارای اتاق های ملاقات خصوصی است

4. Guests may choose to relax Health Spa or spend time at the various indoor recreational facilities.
[ترجمه ترگمان]مهمان ها ممکن است برای تمدد اعصاب یا گذراندن زمان در مکان های مختلف تفریحی در محیط های مختلف انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان می توانند آرامش بخش سلامت اسپا را بخواهند و یا در زمان های گوناگون در امکانات تفریحی داخل سالن صرف کنند

5. A recreation area features an outdoor swimming pool, health spa and gymnasium.
[ترجمه ترگمان]یک منطقه تفریحی شامل استخر شنا در فضای باز، اسپا و سالن ورزشی بهداشتی است
[ترجمه گوگل]منطقه تفریحی دارای استخر شنا در فضای باز، سالن بدنسازی و سالن بدنسازی است

6. The conference center offers a health spa.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنفرانس یک چشمه آب گرم درمانی ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]مرکز کنفرانس یک سالن آبگرم ارائه می دهد

7. We are an international wholesaler company specializing in health spa devices.
[ترجمه ترگمان]ما یک شرکت عمده بین المللی متخصص در زمینه تجهیزات آب گرم بهداشتی هستیم
[ترجمه گوگل]ما یک شرکت عمده فروشی بین المللی است که متخصص در دستگاه های آبگرم بهداشتی است

8. The report has harmed the town's reputation as a health spa.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به شهرت شهر به عنوان یک چشمه آب گرم درمانی آسیب رسانده است
[ترجمه گوگل]این گزارش به شهرت شهر به عنوان یک آبگرم سالم آسیب رسانده است

9. Jane: Yeah, It'says they have health club health farm and a health spa.
[ترجمه ترگمان]جین: بله، می گوید که آن ها یک مزرعه سلامت و یک چشمه آب گرم دارند
[ترجمه گوگل]جین: بله، آنها داره مزرعه سلامتی باشگاه سلامت و یک آبگرم بهداشتی دارند

10. My folks are taking a long weekend at some health spa for their anniversary.
[ترجمه ترگمان]مردم من تعطیلات آخر هفته را در یک چشمه آب معدنی برای سالگرد خود در نظر می گیرند
[ترجمه گوگل]افراد من در تعطیلات آخر هفته در برخی از سالن های آبگرم استفاده می کنند

پیشنهاد کاربران

health spa ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: مرکز تفریحی ورزشی
تعریف: مرکز فعالیت های تندرستی و تفریحی در مهمان خانه/ هتل


کلمات دیگر: