کلمه جو
صفحه اصلی

only to

پیشنهاد کاربران

اما، ولی، با اینحال، با این وجود

only to do somthing
در کمال تعجب/ بصورت غیرمنتظره ( برای نشان دادن غیرمنتظره بودن یک اتفاق )
. I arrived only to find that the others had already left
من رسیدم و در کمال حیرت ( در حالیکه اصلا انتظارشو نداشتم ) متوجه شدم که انها از قبل رفته بودند.

only to do sth
درست زمانی که
به محض اینکه
همین که
به نقل از هزاره

که آخرش


کلمات دیگر: