(جغرافی - سرزمین عظیم و به هم پیوسته ای که دو قاره ی اروپا و آسیا را تشکیل می دهد) اروسیا، اروپا - آسیا، اروپاواسیا
eurasia
(جغرافی - سرزمین عظیم و به هم پیوسته ای که دو قاره ی اروپا و آسیا را تشکیل می دهد) اروسیا، اروپا - آسیا، اروپاواسیا
انگلیسی به فارسی
(جغرافی - سرزمین عظیم و بههم پیوستهای که دو قارهی اروپا و آسیا را تشکیل میدهد) اروسیا، اروپا - آسیا
اروپایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: Europe and Asia considered together.
• continents of europe and asia considered together
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] اوراسیا، اروپا و آسیا
جملات نمونه
1. Textile finds across Eurasia from the earlier part of the Neolithic are almost uniformly of plant fibres, particularly flax and hemp.
[ترجمه ترگمان]کارخانه های نساجی در سراسر اوراسیا از بخش پیشین of، تقریبا به صورت یکنواخت از الیاف گیاهی، به ویژه کتان و بوته، هستند
[ترجمه گوگل]پارچه نساجی در سراسر اوراسیا از قسمت پیشین نوسنگی تقریبا یکنواخت از الیاف گیاهی، به ویژه کتان و کنف می باشد
[ترجمه گوگل]پارچه نساجی در سراسر اوراسیا از قسمت پیشین نوسنگی تقریبا یکنواخت از الیاف گیاهی، به ویژه کتان و کنف می باشد
2. This bridge straddles the Eurasia.
[ترجمه ترگمان]این پل با اروسیه متحد است
[ترجمه گوگل]این پل، اوراسیا را گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]این پل، اوراسیا را گسترش می دهد
3. A wild pig (Sus scrofa) of Eurasia and northern Africa, having dark dense bristles. It is the ancestor of the domestic hog.
[ترجمه ترگمان]یک خوک وحشی (Sus scrofa)از اوراسیا و شمال آفریقا، که موهای انبوه تیره ای دارد این جد of خانگی است
[ترجمه گوگل]یک خوک وحشی (Sus scrofa) از اوراسیا و شمال آفریقا، با موهای متراکم تیره است این اجداد خیمه خانگی است
[ترجمه گوگل]یک خوک وحشی (Sus scrofa) از اوراسیا و شمال آفریقا، با موهای متراکم تیره است این اجداد خیمه خانگی است
4. A perennial rhizomatous grass (Poa pratensis) native to Eurasia and North Africa and naturalized throughout the United States. It is commonly cultivated for pasture and lawns.
[ترجمه ترگمان]علف زاری دائمی (Poa pratensis)بومی اوراسیا و شمال آفریقا و ایالات متحده آمریکا است این شهر عموما برای چراگاه و چمن ها پرورش داده می شود
[ترجمه گوگل]گیاه ریزوماتوس چند ساله (Poa pratensis) بومی اوراسیا و شمال آفریقا و در سراسر ایالات متحده آمریکا طبیعی است این معمولا برای مرتع و چمن کشت می شود
[ترجمه گوگل]گیاه ریزوماتوس چند ساله (Poa pratensis) بومی اوراسیا و شمال آفریقا و در سراسر ایالات متحده آمریکا طبیعی است این معمولا برای مرتع و چمن کشت می شود
5. Being an Islam nation crossing over the Eurasia, Turkey has positively applied to join Europe Union for many years, hut runs up against a stone wall time and again.
[ترجمه ترگمان]ترکیه که یک کشور اسلامی است که از فراز اوراسیا عبور می کند، به طور مثبت برای پیوستن به اتحادیه اروپا به مدت چندین سال، به طور مثبت برای پیوستن به اتحادیه اروپا استفاده کرده است
[ترجمه گوگل]ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی که از اوراسیا عبور می کند، برای سالها به عضویت اتحادیه اروپا اعتراض کرده است
[ترجمه گوگل]ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی که از اوراسیا عبور می کند، برای سالها به عضویت اتحادیه اروپا اعتراض کرده است
6. The onset of the blade-based industry in Eastern Eurasia corresponds to the period of the Middle to the Upper Paleolithic transition.
[ترجمه ترگمان]شروع صنعت مبتنی بر تیغه در اروپای شرقی مطابق با دوره گذار دوران پارینه سنگی میانی است
[ترجمه گوگل]شروع صنعت مبتنی بر تیغه در اوراسیا شرقی مربوط به دوره میانه تا انتقال پالئولیتی بالایی است
[ترجمه گوگل]شروع صنعت مبتنی بر تیغه در اوراسیا شرقی مربوط به دوره میانه تا انتقال پالئولیتی بالایی است
7. Without the two, her Eurasia travel is still an illusion.
[ترجمه ترگمان]بدون آن دو، travel هنوز یک توهم است
[ترجمه گوگل]بدون دو سفر او اوراسیا هنوز توهم است
[ترجمه گوگل]بدون دو سفر او اوراسیا هنوز توهم است
8. Our company handles famous - Brand suits of Eurasia, which are excellent in workmanship and elegant in style.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما با suits معروف به Eurasia، که در ساخت و زیبایی عالی عالی هستند، رسیدگی می کند
[ترجمه گوگل]شرکت ما دستبند معروف - نام تجاری لباس Eurasia، که عالی در کار و ظریف در سبک است
[ترجمه گوگل]شرکت ما دستبند معروف - نام تجاری لباس Eurasia، که عالی در کار و ظریف در سبک است
9. Japan lies between Eurasia plate and Pacific plate. It is mostly rugged and mountainous.
[ترجمه ترگمان]ژاپن بین صفحه اوراسیا و صفحه آرام قرار گرفته است این شهر عمدتا ناهموار و کوهستانی است
[ترجمه گوگل]ژاپن بین صفحه اوراسیا و صفحه اقیانوس آرام قرار دارد این عمدتا ناهموار و کوهستانی است
[ترجمه گوگل]ژاپن بین صفحه اوراسیا و صفحه اقیانوس آرام قرار دارد این عمدتا ناهموار و کوهستانی است
10. At 300 mb, zonal mean temperature averaged over Eurasia along 20 - 25 N decreased sharply around 23 August.
[ترجمه ترگمان]در ۳۰۰ mb، میانگین دمایی میانگین در اوراسیا در امتداد ۲۰ - ۲۵ N به شدت در حدود ۲۳ آگوست کاهش یافت
[ترجمه گوگل]در حدود 300 مگابایت، متوسط دما زونال به طور میانگین در طول اوراسیا در طول 25 تا 25 نان به شدت در حدود 23 آگوست کاهش یافت
[ترجمه گوگل]در حدود 300 مگابایت، متوسط دما زونال به طور میانگین در طول اوراسیا در طول 25 تا 25 نان به شدت در حدود 23 آگوست کاهش یافت
11. Many geographers now call this landmass Eurasia.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردان امروزه این نام را با اروسیه می نامند
[ترجمه گوگل]بسیاری از جغرافیدانان اکنون این منطقه اوراسیا را فرا می گیرند
[ترجمه گوگل]بسیاری از جغرافیدانان اکنون این منطقه اوراسیا را فرا می گیرند
12. 'I thought we'd always been at war with Eurasia,'she said vaguely.
[ترجمه ترگمان]با ابهام گفت: من فکر می کردم که ما همیشه در جنگ با اروسیه بودیم
[ترجمه گوگل]او گفت: 'من فکر کردم که ما همیشه در حال جنگ با اوراسیا بودیم '
[ترجمه گوگل]او گفت: 'من فکر کردم که ما همیشه در حال جنگ با اوراسیا بودیم '
13. Because a rare meteorological pattern we can see a connection between extreme weather across Eurasia.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک الگوی هواشناسی نادر، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای سخت در سراسر اوراسیا را ببینیم
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک الگوی نادر هواشناختی، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای شدید در سراسر اوراسیا را ببینیم
[ترجمه گوگل]از آنجا که یک الگوی نادر هواشناختی، ما می توانیم ارتباط بین آب و هوای شدید در سراسر اوراسیا را ببینیم
14. Any of several wild goats of the genus Capra, especially C. ibex, native to mountainous regions of Eurasia and northern Africa and having long, ridged, backward-curving horns.
[ترجمه ترگمان]هر کدام از این بزها به خصوص ج ایبکس که بومی مناطق کوهستانی اوراسیا و شمال آفریقا است و دارای شاخ بلند و نوک دار و شاخ های بلند است
[ترجمه گوگل]هر کدام از چند بز وحشی از جنس کاپرا، به ویژه C ibex، بومی به مناطق کوهستانی اوراسیا و شمال آفریقا و دارای شاخهای بلند، صخره ای و عقب مانده هستند
[ترجمه گوگل]هر کدام از چند بز وحشی از جنس کاپرا، به ویژه C ibex، بومی به مناطق کوهستانی اوراسیا و شمال آفریقا و دارای شاخهای بلند، صخره ای و عقب مانده هستند
15. The waters surrounding the North Pole between North America and Eurasia. The smallest ocean in the world, it is covered by pack ice throughout the year.
[ترجمه ترگمان]آب های اطراف قطب شمال بین آمریکای شمالی و اوراسیا قرار دارند کوچک ترین اقیانوس در دنیا، پوشیده از یخ در طول سال است
[ترجمه گوگل]آبهای اطراف قطب شمال بین شمال امریکا و اوراسیا کوچکترین اقیانوس در جهان، در طول سال از یخ بسته تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]آبهای اطراف قطب شمال بین شمال امریکا و اوراسیا کوچکترین اقیانوس در جهان، در طول سال از یخ بسته تشکیل شده است
کلمات دیگر: