کلمه جو
صفحه اصلی

plots

انگلیسی به فارسی

توطئه ها، طرح، توطئه، قطعه، نقشه، دسیسه، نقطه، موضوع، موضوع اصلی، طرح ریزی کردن، رسم کردن، کشیدن، نقشه کشیدن، توطئه چیدن


جملات نمونه

1. two adjoining plots of land
دو قطعه زمین هم مرز

2. we divided the land into several plots
زمین را به چندین قطعه تقسیم کردیم.

پیشنهاد کاربران

طرح ها

نمودار

سطوح مربع شکل برای نمونه برداری پوشش گیاهی


کلمات دیگر: