کلمه جو
صفحه اصلی

alkaline


معنی : دارای خاصیت قلیایی
معانی دیگر : (شیمی)، قلیایی، وابسته به قلیا، شخایی، دارای ph بیش از هفت

انگلیسی به فارسی

دارای خاصیت قلیایی


قلیایی، دارای خاصیت قلیایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: alkalinity (n.)
(1) تعریف: of, containing, or similar to an alkali.
متضاد: acid
مشابه: basic

(2) تعریف: of soil, having a pH above seven.

• of an alkali, like an alkali, containing an alkali
something that is alkaline contains an alkali.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] خاصیت قلیایی ماده
[شیمی] 1- قلیایی، وابسته به قلیا، شخایی 2- داراى PH بیش از هفت 3- داراى قلیا، قلیادار
[عمران و معماری] قلیایی
[مهندسی گاز] قلیائی
[زمین شناسی] قلیائین صفت برای آلکالی (شیمی). آلکالیک (سنگ شناسی).
[نساجی] قلیایی - بازی
[ریاضیات] قلیائی
[نفت] قلیایی
[آب و خاک] قلیایی

مترادف و متضاد

دارای خاصیت قلیایی (صفت)
alkaline

being basic, not acid (chemically)


Synonyms: acrid, alkalescent, alkali, antacid, bitter, caustic, neutralizing, salty, soluble


جملات نمونه

1. the alkaline properties of amonia
ویژگی های آلکالینی (قلیایی) آمونیاک

2. Some soils are actually too alkaline for certain plant life.
[ترجمه ترگمان]در واقع برخی از خاک ها برای زندگی گیاهی خاص بیش از حد قلیایی هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از خاکها برای زندگی گیاهی خاصی قلیا هستند

3. We try to revegetate the saline or alkaline lands near the seashore.
[ترجمه ترگمان]ما سعی می کنیم از نمک یا زمین های قلیایی نزدیک ساحل استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم زمین های شور و قلیایی را در نزدیکی ساحل دریابیم

4. This plant prefers alkaline soil, though it will readily tolerate some acidity.
[ترجمه ترگمان]این گیاه خاک قلیایی را ترجیح می دهد، اگرچه به راحتی برخی اسیدیته را تحمل می کند
[ترجمه گوگل]این گیاه خاک قلیایی را ترجیح می دهد، هرچند که برخی از اسیدیته ها را به راحتی تحمل می کند

5. Some plants will not grow in very alkaline soils.
[ترجمه ترگمان]برخی از گیاهان در خاک بسیار قلیایی رشد نخواهند کرد
[ترجمه گوگل]برخی از گیاهان در خاک بسیار قلیایی رشد نخواهند کرد

6. Antacids are alkaline and they relieve pain by neutralizing acid in the contents of the stomach.
[ترجمه ترگمان]antacids قلیایی هستند و درد را با خنثی کردن اسید در محتویات معده تسکین می دهند
[ترجمه گوگل]آنتی اسیدها قلیایی هستند و با خنثی کردن اسید در محتویات معده درد را کاهش می دهند

7. Zeolite-softened water may be quite alkaline because it contains substantial quantities of sodium carbonate and bicarbonate.
[ترجمه ترگمان]آب ملایم - نرم ممکن است کاملا قلیایی باشد چون حاوی مقادیر قابل توجهی از کربنات سدیم و بی کربنات است
[ترجمه گوگل]آب نرم شده زئولیت ممکن است کاملا قلیایی باشد، زیرا حاوی مقادیر قابل توجهی از کربنات سدیم و بی کربنات است

8. It takes two AA size alkaline batteries.
[ترجمه ترگمان]۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲ - ۲
[ترجمه گوگل]این دو باتری قلیایی AA اندازه می گیرد

9. It will recharge Ni Cad, Zinc-Chloride and Alkaline cells.
[ترجمه ترگمان]این فولاد Ni Ni، روی روی و سلول های Alkaline را شارژ می کند
[ترجمه گوگل]این سلول های Ni Cad، Zinc-Chloride و Alkaline را بارگیری می کند

10. Rabbit anti-human immunoglobulin conjugated with alkaline phosphatase was used to detect the bound antibody.
[ترجمه ترگمان]Rabbit anti - با phosphatase قلیایی برای تشخیص آنتی بادی محدود مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]برای شناسایی آنتیبادی مرزی مورد استفاده قرار گرفت ایمونوگلوبولین ضد انسانی خرگوش، کنجد شده با آلکالین فسفاتاز

11. Elevated alkaline phosphatase is associated with liver disease and with both obstructive jaundice and intrahepatic jaundice.
[ترجمه ترگمان]phosphatase alkaline آلکالین با بیماری های کبد و هم با یرقان سفیدی و یا یرقان سفیدی مرتبط است
[ترجمه گوگل]افزایش قلیایی فسفاتاز با بیماری کبد همراه است با زردی انسدادی و زخم داخل ادراری

12. This plant dislikes hard and alkaline water but does not mind plenty of light or half-shade.
[ترجمه ترگمان]این گیاه از آب سخت و قلیایی بدش می آید اما به مقدار زیادی نور و یا نیمه سایه اهمیت نمی دهد
[ترجمه گوگل]این گیاه از آب سخت و قلیایی ناراحت است اما به اندازه کافی نور یا نیم سایه ندارد

13. Mbuna have a basic requirement for moderately hard, alkaline water which should be extremely clean and well-oxygenated.
[ترجمه ترگمان]mbuna یک الزام اساسی برای آب نسبتا سخت و قلیایی دارند که باید بسیار تمیز و با اکسیژن باشد
[ترجمه گوگل]Mbuna یک نیاز اساسی برای آب متوسط ​​قلیایی دارد که باید بسیار تمیز و به خوبی اکسیژن باشد

14. But it requires alkaline water and propagates freely from stem-cuttings.
[ترجمه ترگمان]اما این آب نیاز به آب قلیایی دارد و به طور رایگان از برش ساقه منتشر می شود
[ترجمه گوگل]اما به آب قلیایی نیاز دارد و آزادانه از ساقه قلمه ها آزاد می شود

15. Her serum alkaline phosphatase fell to normal.
[ترجمه ترگمان]سرم به شدت به حالت عادی برگشت
[ترجمه گوگل]آلکالین فسفاتاز سرم به حالت عادی رسیده است

پیشنهاد کاربران

بازی


کلمات دیگر: