کلمه جو
صفحه اصلی

dry ice


معنی : یخ خشک
معانی دیگر : ی  خشک، یخی که از جامد کردن اکسید دو کربن بدست میاید

انگلیسی به فارسی

یخ خشک، یخی که از جامد کردن اکسید دو کربن به‌دست می‌آید


یخ خشک


انگلیسی به انگلیسی

• cold white substance formed from compressed and cooled carbon dioxide

دیکشنری تخصصی

[شیمی] یخ خشک، یخ جامد، برف کربنیک
[سینما] یخ خشک
[صنایع غذایی] یخ خشک : دی اکسید کربن جامد که برای سرد کردن و یخ زدن بعضی محصولات غذایی مورد استفاده قرار می گیرد
[زمین شناسی] یخ خشک الف ) یخی در دمایی پائین تر از نقطه انجماد، بالاخص یخ یخچالی بدون روکش که بر روی آن هیچ گل یا آب ساکنی وجود ندارد ( 1955 ADTIC ) ب) دی اکسید کربن جامد .

مترادف و متضاد

یخ خشک (اسم)
dry ice

frozen carbon dioxide


Synonyms: solid carbon dioxide, solidified carbon dioxide


جملات نمونه

1. And the quantity of dry ice they use, and how much flour the Nephilim have on their clothes!
[ترجمه ترگمان]و مقدار یخ خشک که مصرف می کنند و میزان آرد آن ها چقدر است!
[ترجمه گوگل]و مقدار یخ خشک آنها که آنها استفاده می کنند، و مقدار آرد نفیلیم بر روی لباس آنهاست!

2. Dry ice was also pumped into the room as a grand finale.
[ترجمه ترگمان]یخ خشک نیز به عنوان آخرین قسمت پایانی به داخل اتاق پرتاب شد
[ترجمه گوگل]یخ خشک نیز به عنوان یک جلسه بزرگ به اتاق تزریق می شود

3. His thinning gray hair was the color of dry ice.
[ترجمه ترگمان]موهای خاکستری اش به رنگ یخ خشکی درآمده بود
[ترجمه گوگل]ریزش موی خاکستری او رنگ یخ خشک بود

4. Graham Gussin fills a factory with dry ice.
[ترجمه ترگمان]گراه ام Gussin کارخانه را با یخ خشک پر می کند
[ترجمه گوگل]گراهام گاسین یک کارخانه با یخ خشک می کند

5. Using a combination of alcohol and dry ice, the firm has pioneered a safe and effective system to deter thieves.
[ترجمه ترگمان]شرکت با استفاده از ترکیبی از یخ و یخ خشک، پیشگام یک سیستم امن و موثر برای ترساندن دزدها است
[ترجمه گوگل]شرکت با استفاده از ترکیبی از الکل و یخ خشک، یک سیستم ایمن و موثر برای جلوگیری از دزدها را پیشگام کرده است

6. Pain Teens open up in a cloud of dry ice that fills the stage and eventually leaks out on to the dance floor.
[ترجمه ترگمان]نوجوانان درد در ابری از یخ خشک که صحنه را پر می کند و در نهایت بر روی زمین رقص نفوذ می کند، باز می شوند
[ترجمه گوگل]نوجوانان درد در یک ابر یخ خشک باز می شوند که مرحله را پر می کنند و در نهایت به طبقه رقص می رسند

7. Dry ice appears for the encore.
[ترجمه ترگمان]یخ خشک برای the به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]یخ خشک به نظر می رسد

8. After the dry ice had cleared for good, however, grumbles of disappointment could be heard rumbling from the Faust faithful.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، پس از این که یخ خشک به خوبی پاک سازی شد، صدای ناامیدی از طرف وفادار فاوست به گوش رسید
[ترجمه گوگل]پس از اینکه یخ خشک به خوبی پاک شد، با این حال، می تواند از طرفداران فاوست از گمراهی ناامید شود

9. At high pressure dry ice will melt.
[ترجمه ترگمان]در آب خشک با فشار بالا آب می شود
[ترجمه گوگل]یخ خشک در فشار بالا ذوب می شود

10. Unlike dry ice pellets, the particles of silver iodide do not evaporate when released.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف میخ روی یخ خشک، ذرات یدید نقره وقتی آزاد می شوند تبخیر نمی شود
[ترجمه گوگل]بر خلاف گلوله یخ خشک، ذرات یواد نقره هنگام آزاد شدن تبخیر نمی شوند

11. They salted clouds with dry ice.
[ترجمه ترگمان]ان ها ابره ای نمک را با یخ خشک نمک می زدند
[ترجمه گوگل]آنها ابرها را با یخ خشک خشک کردند

12. This work describes practice of replacement of dry ice by liquid nitro- gen in production of xenon purification, as well as relative improvements of equipments and experiments.
[ترجمه ترگمان]این کار عمل جایگزینی یخ خشک توسط nitro مایع - gen در تولید of، و نیز بهبود نسبی تجهیزات و آزمایش ها را توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این کار عملیات تعویض یخ خشک را با استفاده از نیتروژن مایع در تولید خالص سازی زنون، و همچنین بهبود نسبی تجهیزات و آزمایشات توصیف می کند

13. For dry ice it will be sufficient to indicate the total quantity in each hold.
[ترجمه ترگمان]برای یخ خشک، این مقدار برای نشان دادن مقدار کلی در هر انبار کافی خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای یخ خشک، برای نشان دادن مقدار کلی در هر نگهداری کافی خواهد بود

14. The application of dry ice cleaning technology in automotive industry was introduced.
[ترجمه ترگمان]کاربرد تکنولوژی تمیز کننده یخ خشک در صنعت خودرو معرفی شد
[ترجمه گوگل]استفاده از تکنولوژی تمیز کردن یخ خشک در صنعت خودرو معرفی شد


کلمات دیگر: