<p>ترسناک، جور بجور کردن، گلابتون دوزی کردن، اخم کردن، پوسترا بردن، کج خلقی کردن، ساییده شدن، وهوي هاي کردن، جویدن، رنگ امیزی کردن</p>

ترسناک، جور بجور کردن، گلابتون دوزی کردن، اخم کردن، پوسترا بردن، کج خلقی کردن، ساییده شدن، وهوي هاي کردن، جویدن، رنگ امیزی کردن

انگلیسی به فارسی

<div class="boxBd"><div class="anaTermExp">1. the wind was fretting the sea</div><div class="anaTermMean" termid="1" word="fretting">باد دریا را خروشان می کرد.</div></div>

1. the wind was fretting the sea باد دریا را خروشان می کرد.

جملات نمونه

<div class="boxBd">[خودرو] نوعی ساییدگی<br>[مهندسی گاز] خراشیدگی<br></div>

[خودرو] نوعی ساییدگی [مهندسی گاز] خراشیدگی

دیکشنری تخصصی

پیشنهاد کاربران

فرسایشی<br>fretting fatige یعنی خستگی فرسایشی<br>

فرسایشی fretting fatige یعنی خستگی فرسایشی

نوسانی<br>Fretting Wear<br>سایش نوسانی<br><br><br>

نوسانی Fretting Wear سایش نوسانی