1. They decided to update the computer systems.
[ترجمه MiR] آن ها تصمیم گرفتند که سامانه های رایانه ای را بهنگام سازی کنند.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که سیستم های کامپیوتری را به روز کنند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند سیستم های کامپیوتری را به روز رسانی کنند
2. We do not have the resources to update our computer software.
[ترجمه ترگمان]ما منابعی برای به روز رسانی نرم افزار کامپیوتری خود نداریم
[ترجمه گوگل]ما منابع برای به روز رسانی نرم افزار رایانه ای ما نداریم
3. I called the office to update them on the day's developments.
[ترجمه A.A] من به اداره تلفنی تحولات روز را به آنها اعلام کردم
[ترجمه ترگمان]من دفتر را صدا زدم تا آن ها را در پیشرفت روز به روز کنم
[ترجمه گوگل]من دفتر را برای به روز رسانی آنها در تحولات روز به نام گذاشتم
4. We'll update you on this news story throughout the day.
[ترجمه A.A] ما درطول روز آخرین جریان این خبر را به اطلاع شما میرسانیم
[ترجمه ترگمان]ما شما را در این داستان خبری در طول روز به روز خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما در طول روز به شما این اخبار را به روز می کنیم
5. The report gives an update on the currency crisis.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به روز رسانی در مورد بحران ارز کمک می کند
[ترجمه گوگل]این گزارش بروز بحران ارز را به روز می کند
6. Airlines would prefer to update rather than retrain crews.
[ترجمه ترگمان]خطوط هوایی ترجیح می دهند به جای خدمه retrain به روز رسانی کنند
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی ترجیح می دهند به جای ارتقاء مهارت ها به روز رسانی شوند
7. Could you update me on how the work is progressing?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید من را در مورد نحوه پیشرفت کار به روز رسانی کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به من در مورد چگونگی پیشرفت کار مراجعه کنید؟
8. Can you update me on what's been happening?
[ترجمه ترگمان]می تونی به من خبر بدی که چه اتفاقی داره می افته؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به آنچه که اتفاق می افتد برسید؟
9. Jo's just doing an update on the mailing list.
[ترجمه ترگمان]جو داره یه خبر جدید توی لیست mailing می ده
[ترجمه گوگل]Jo فقط انجام یک بروز رسانی در لیست پستی
10. The newsletter gives an update on current activities.
[ترجمه ترگمان]این خبرنامه به روز رسانی فعالیت های فعلی را به روزرسانی می کند
[ترجمه گوگل]خبرنامه به روز رسانی در مورد فعالیت های فعلی می دهد
11. It's an update of an old 60's movie.
[ترجمه ترگمان]یه خبر جدید از یه فیلم دهه ۶۰ - ه
[ترجمه گوگل]این به روز رسانی یک فیلم 60 ساله است
12. We need an update to the mailing list.
[ترجمه ترگمان]ما به به روز رسانی در فهرست پستی نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما به یک لیست به روز رسانی نیاز داریم
13. This course is designed for people wishing to update their computer skills.
[ترجمه ترگمان]این درس برای افرادی طراحی شده است که می خواهند مهارت های کامپیوتری خود را به روز کنند
[ترجمه گوگل]این دوره برای افرادی که مایل به به روز رسانی مهارت های کامپیوتری خود هستند طراحی شده است
14. You need to update your anti-virus software regularly.
[ترجمه ترگمان]شما باید نرم افزار آنتی ویروس خود را به طور مرتب به روز رسانی کنید
[ترجمه گوگل]شما باید نرم افزار ضد ویروس خود را به طور منظم به روز کنید