کلمه جو
صفحه اصلی

silencer


معنی : صدا خفه کن، ساکت کننده، خاموش کننده، فرونشاننده
معانی دیگر : (آدم یا چیز) ساکت کننده، خاموش ساز، (ابزاری که صدای تپانچه را خفه می کند) صداخفه کن، صداگیر

انگلیسی به فارسی

خاموش کننده، فرونشاننده، ساکت کننده، صدا خفه کن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one that silences, esp. a device for muffling the sound made by a gun.

• person or thing that silences; device attached to the barrel of a gun to muffle the sound of gunfire; muffler of an internal combustion engine (british)
a silencer is a device on a gun or a car exhaust which makes it quieter.

دیکشنری تخصصی

[خودرو] صدا خفه کن
[سینما] پوشش صداگیر
[مهندسی گاز] صداخفه کن

مترادف و متضاد

صدا خفه کن (اسم)
muffler, muffle, silencer

ساکت کننده (اسم)
muffler, silencer

خاموش کننده (اسم)
silencer

فرونشاننده (اسم)
suppressor, silencer

جملات نمونه

1. A silencer quietens the noise of the engine.
[ترجمه ترگمان]صدا خفه کن صدای موتور را خاموش می کند
[ترجمه گوگل]یک موتور خنک کننده صدای موتور را خفه می کند

2. The silencer is supposed to silence the engine noise.
[ترجمه ترگمان]صدا خفه کن باید صدای موتور رو خاموش کنه
[ترجمه گوگل]خاموش کننده موتور قرار است سر و صدا موتور را خاموش کند

3. Kelly screwed the silencer onto the pistol.
[ترجمه ترگمان] کلی صدا خفه کن رو به اسلحه شلیک کرد
[ترجمه گوگل]کلی پیچ گوشتی را روی تپانچه پیچید

4. The silencer jammed into the muzzle of the. 45 made the weapon look enormous.
[ترجمه ترگمان]صدا خفه کن در دهانه لوله گیر کرد کالیبر ۴۵، اسلحه را خیلی بزرگ کرده
[ترجمه گوگل]ژنراتور خاموش شد به پاهایش 45 سلاح به نظر می رسد بسیار بزرگ است

5. A Makarov with silencer was used for the job and the body burnt.
[ترجمه ترگمان]یک ماکاروف با silencer برای این کار مورد استفاده قرار گرفت و بدن سوخت
[ترجمه گوگل]یک مکاروف با صدا خفه کن برای کار استفاده شد و بدن سوخته شد

6. He had a pistol with a silencer on it.
[ترجمه ترگمان] یه تفنگ با صدا خفه کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک تپانچه با صدا خفه کن بر روی آن داشت

7. The installation of silencer tubes is no longer allowed.
[ترجمه ترگمان]نصب لوله های silencer دیگر مجاز نیست
[ترجمه گوگل]نصب لوله های خاموش کننده دیگر مجاز نیست

8. A new kind of silencer used in conditions where there is heat and dust.
[ترجمه ترگمان]نوع جدیدی از silencer در شرایطی بکار می رود که در آن گرما و گرد و خاک وجود دارد
[ترجمه گوگل]نوع جدیدی از صدا خفه کن در شرایطی که گرما و گرد و غبار وجود دارد استفاده می شود

9. After the mechanic replaced the silencer, my car was as right as a trivet.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه مکانیک جایگزین the شد، ماشین من به اندازه یک trivet درست شده بود
[ترجمه گوگل]پس از مکانیک جایگزین صدا خفه کن، ماشین من درست مثل یک trivet بود

10. It'seems to be from a gun with a silencer.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسه از یه تفنگ با صدا خفه ش باشه
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد از یک تفنگ با یک صدا خفه کن باشد

11. Would you like a silencer for that?
[ترجمه ترگمان]واسه این صدا خفه کن دوست داری؟
[ترجمه گوگل]آیا برای خنک کننده میخواهید؟

12. With my tongue I can feel the silencer holes we drilled into the barrel of gun.
[ترجمه ترگمان]با زبانم می توانم حفره ای که در بشکه تفنگ ایجاد شده را احساس کنم
[ترجمه گوگل]با زبان من می توانم سوراخ های خنک کننده ای را که در بشکه تفنگ حفاری می کنیم احساس کنیم

13. Silencer parameter is calculated in detail and the measuring comparison is carried out.
[ترجمه ترگمان]پارامتر silencer به صورت دقیق محاسبه می شود و مقایسه اندازه گیری انجام می شود
[ترجمه گوگل]پارامتر خنک کننده به صورت دقیق محاسبه شده و مقایسه اندازه گیری انجام شده است

14. High - tech silencer, makes a more quiet operation.
[ترجمه ترگمان]، صدا خفه کن یه عمل آروم تری انجام میده
[ترجمه گوگل]خاموش کننده با تکنولوژی بالا، عملیات آرامتر را انجام می دهد

15. The aerodynamic quality of dissipative silencer is summarized through the data from theory and experiment.
[ترجمه ترگمان]کیفیت آیرودینامیک of silencer از طریق داده های تیوری و آزمایش خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]کیفیت آیرودینامیکی صدا خفه کننده از طریق داده های تئوری و آزمایش خلاصه می شود

پیشنهاد کاربران

silencer ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: خاموشگر
تعریف: توالی کوتاهی از دِنا، در نزدیکی یا داخل یک ژن، که مانع بیان آن میشود|||متـ . عنصر خاموشگر silencer element


کلمات دیگر: