1. the new setup
وضع تازه
2. The rebels took over the capital and set up a new government.
[ترجمه ترگمان]شورشیان پایتخت را تصرف کردند و دولت جدیدی را تاسیس کردند
[ترجمه گوگل]شورشیان سرزمین پایتخت را سرنگون کردند و یک دولت جدید را راه اندازی کردند
3. Such a database would be extremely costly to set up.
[ترجمه ترگمان]چنین پایگاهی برای برپا کردن آن بسیار پرهزینه خواهد بود
[ترجمه گوگل]چنین پایگاه داده ای برای تنظیم بسیار پر هزینه خواهد بود
4. The hospital has set up a special fund to buy new equipment.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان یک صندوق ویژه برای خرید تجهیزات جدید راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]بیمارستان صندوق ویژه ای برای خرید تجهیزات جدید ایجاد کرده است
5. He set up a fine example to all of us.
[ترجمه ترگمان]او یک نمونه خوب برای همه ما ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او یک مثال خوب برای همه ما گذاشت
6. The mountaineers set up their base camp at the foot of the mountain.
[ترجمه ترگمان]کوه نشین کوه نشین خود را در پای کوه برپا می دارد
[ترجمه گوگل]کوهنوردان اردوگاه پایه خود را در پای کوه قرار داده اند
7. Police have set up a roadblock on the road to London.
[ترجمه Hadi] پلیس جاده منتهی به لندن را مسدود کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس جاده ای را در جاده لندن ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس راه راه لندن را راه اندازی کرده است
8. Everyone would be hived off to set up his own family.
[ترجمه ترگمان]همه شما را برای برپا کردن خانواده خود hived
[ترجمه گوگل]همه می توانند خانواده خود را تنظیم کنند
9. A war crimes tribunal was set up to prosecute those charged with atrocities.
[ترجمه ترگمان]یک دادگاه جنایات جنگی تشکیل شد تا افراد متهم به قساوت را تحت پی گرد قانونی قرار دهد
[ترجمه گوگل]یک دادگاه جنایات جنگی به منظور محاکمه کسانی که به جنایتکاران متهم شده بودند، تعیین شد
10. The army has set up checkpoints on all the major roads in the area.
[ترجمه ترگمان]ارتش ایست های بازرسی در همه جاده های اصلی این ناحیه را راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]ارتش ایستگاه های بازرسی را در تمام جاده های اصلی این منطقه راه اندازی کرده است
11. She has set up her own executive recruitment business in Paris.
[ترجمه ترگمان]او کسب وکار استخدام اجرایی خود را در پاریس راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]او کسب و کار استخدام اجرایی خود را در پاریس راه اندازی کرده است
12. Help me set up the table, will you?
[ترجمه مهدی پرونده] ایا امکانش هست به من کمک کنی میز را بچینم؟
[ترجمه Yy] میتونی کمکم کنی میز را تنظیم کنم
[ترجمه ترگمان]کم کم کن میز رو بچینم، می شه؟
[ترجمه گوگل]به من کمک کنید جدول را تنظیم کنم، آیا؟
13. The company set up a manufacturing operation in Lisbon.
[ترجمه ترگمان]این شرکت عملیات ساخت در لیسبون را راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت عملیات تولید در لیسبون را تاسیس کرد
14. We only had a couple of hours to set up before the exhibition opened.
[ترجمه ترگمان]ما فقط چند ساعت وقت داشتیم که قبل از افتتاح نمایشگاه به راه افتادیم
[ترجمه گوگل]ما فقط دو ساعت به راه اندازی قبل از نمایشگاه افتتاح شد
15. An interim government was set up for the period before the country's first free election.
[ترجمه ترگمان]یک دولت موقت برای مدت کوتاهی پیش از اولین انتخابات آزاد این کشور تشکیل شد
[ترجمه گوگل]دولت موقت برای دوره قبل از اولین انتخابات آزاد کشور تنظیم شد
16. He has an efficient business setup.
[ترجمه ترگمان]او یک راه اندازی کسب وکار کارآمد دارد
[ترجمه گوگل]او راه اندازی کسب و کار کارآمد است
17. If you make alterations to the Windows setup, save the new settings before closing.
[ترجمه ترگمان]اگر تغییراتی در تنظیمات ویندوز می دهید، تنظیمات جدید را قبل از بستن تنظیمات ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]اگر شما تغییرات را در تنظیمات ویندوز انجام دهید، تنظیمات جدید را قبل از بستن ذخیره کنید
18. I gradually got rather disillusioned with the whole setup of the university.
[ترجمه ترگمان]من به تدریج از راه اندازی مجدد دانشگاه ناامید شدم
[ترجمه گوگل]من به تدریج با کل مجموعه دانشگاه آشنا شدم
19. This is a nice setup, did you hire an interior decorator?
[ترجمه ترگمان]این یک چیدمان خوب است، آیا شما یک دکوراسیون داخلی را استخدام کرده اید؟
[ترجمه گوگل]این تنظیم خوب است، آیا شما یک دکوراتور داخلی را استخدام کردید؟
20. Users can dock a laptop to their desktop setup.
[ترجمه ترگمان]کاربران می توانند یک لپ تاپ را برای برپاسازی رومیزی خود نگه دارند
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند یک لپ تاپ را به دسکتاپ خود متصل کنند
21. I like the feel and setup of the gold-plated Floyd Rose licensed tremolo, which pivots on two vertical height adjusters.
[ترجمه ترگمان]من احساس و تنظیمات of رز با مجوز gold رز را دوست دارم، که در دو ارتفاع عمودی ارتفاع دارد
[ترجمه گوگل]احساس و تنظیم فریت رز دارای طلای طلایی که بر روی دو تنظیم کننده عمودی عمودی است، احساس می کنم
22. The whole Southampton setup was a bit too primitive for my liking.
[ترجمه ترگمان]کل تنظیمات Southampton برای علاقه من کمی ابتدایی بود
[ترجمه گوگل]راه اندازی Southampton کامل برای خوشی من کمی بیش از حد اولیه بود
23. The rape charge was all a setup, the Brigade huffed.
[ترجمه ترگمان]تیپ huffed huffed کرد که اتهام تجاوز یک چیدمان بود
[ترجمه گوگل]اتهام تجاوز به عهده همه بود، تیپ همسر بود
24. Early in the setup of the Northwest Respirator Center he hired Dunning to work as his part-time associate director.
[ترجمه ترگمان]اوایل راه اندازی مرکز respirator شمال غربی، او Dunning را استخدام کرد تا به عنوان هم کار نیمه وقت خود کار کند
[ترجمه گوگل]او در اوایل تاسیس مرکز تنفس شمال غربی، Dunning را استخدام کرد تا به عنوان مدیر مدرسه نیمه وقت خود کار کند
25. Under any such setup, voters elect a leader who espouses a program.
[ترجمه ترگمان]در چنین شرایطی، رای دهندگان یک رهبر را انتخاب می کنند که از یک برنامه حمایت می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس چنین تنظیماتی، رای دهندگان یک رهبر را انتخاب می کنند که یک برنامه را پشتیبانی می کند
26. V. . How to create and modify setup strings varies among operating systems and specific software.
[ترجمه ترگمان]V - چگونگی ایجاد و اصلاح زنجیره های راه اندازی در میان سیستم های عامل و نرم افزار خاص متفاوت است
[ترجمه گوگل]V نحوه ایجاد و اصلاح رشته های نصب در سیستم عامل و نرم افزار خاص متفاوت است
27. They can still run foes crazy with that setup, but now they can also go to Tall Ball.
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز می توانند دشمنان خود را دیوانه وار با این چیدمان رقابت کنند، اما اکنون آن ها می توانند به توپ بلند بروند
[ترجمه گوگل]آنها هنوز هم می توانند دیوانه با این تنظیم راه اندازی کنند، اما اکنون می توانند به توپ بلند بروند
28. A special Internet Setup Assistant helps users find an Internet access provider.
[ترجمه ترگمان]یک دستیار راه اندازی اینترنت خاص به کاربران کمک می کند تا یک ارایه دهنده دسترسی به اینترنت پیدا کنند
[ترجمه گوگل]یک دستیار ویژه اینترنت راه اندازی کمک می کند تا کاربران یک ارائه دهنده دسترسی به اینترنت را پیدا کنند
29. This time, the setup worked like a charm.
[ترجمه ترگمان]این بار، راه اندازی مثل یک افسون عمل کرد
[ترجمه گوگل]این بار، تنظیم مثل یک جذابیت کار کرد