(مسابقه ی اتومبیل رانی) توقف برای تعمیر و غیره، محل توقف
pit stop
(مسابقه ی اتومبیل رانی) توقف برای تعمیر و غیره، محل توقف
انگلیسی به فارسی
(عامیانه - هنگام سفر) توقف (برای خوراک و غیره)، محل توقف
(مسابقهی اتومبیل رانی) توقف برای تعمیر و غیره
توقف گودال
انگلیسی به انگلیسی
• rest stop, rest area; action of taking a break during a journey; action of stopping to refuel during a car race
دیکشنری تخصصی
[خودرو] محل توقف برای تعویض لاستیک و سوخت گیری در فرمول 1. حداقل 17 مکانیک در PITSTOP انجام وظیفه میکنند و بسته به میزان سوخت گیری بین 5 الی 16 ثانیه اتومبیل در PIT توقف میکند (و همچنین کلوپی خیلی باحال در فروم مشهور تیونینگ تالک که من مدیرش هستم)
مترادف و متضاد
restroom break
Synonyms: brief stop, call of nature, refueling stop, rest stop, service stop
جملات نمونه
1. We made a quick pit stop in York before continuing on our journey.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه به سفرمان ادامه دهیم یک توقف سریع در نیویورک برپا کردیم
[ترجمه گوگل]قبل از ادامه سفر به ما، در یورو یک توقف گودال سریع ایجاد کردیم
[ترجمه گوگل]قبل از ادامه سفر به ما، در یورو یک توقف گودال سریع ایجاد کردیم
2. The mistake was the result of an earlier pit stop in which his crew failed to fill his Chevrolet with enough gasoline.
[ترجمه ترگمان]این اشتباه نتیجه یک توقف قبلی بود که در آن جاشو ان نتوانست Chevrolet را با بنزین کافی پر کند
[ترجمه گوگل]این اشتباه نتیجه یک توقف گودال پیشین بود که خدمه او موفق به پر کردن شورلت خود با بنزین کافی نشد
[ترجمه گوگل]این اشتباه نتیجه یک توقف گودال پیشین بود که خدمه او موفق به پر کردن شورلت خود با بنزین کافی نشد
3. After this pit stop I was stuck behind the one- stoppers and lost a lot of time.
[ترجمه ترگمان]بعد از این توقف کوتاه من پشت یکی از stoppers گیر کردم و وقت زیادی رو از دست دادم
[ترجمه گوگل]پس از این توقف گودال من در پشت یک توقف گرفتار شدم و زمان زیادی را از دست دادم
[ترجمه گوگل]پس از این توقف گودال من در پشت یک توقف گرفتار شدم و زمان زیادی را از دست دادم
4. But then after the pit stop I noticed that I was able to catch Kovalainen.
[ترجمه ترگمان]اما بعد از ایستگاه بعدی، متوجه شدم که می توانم Kovalainen را بگیرم
[ترجمه گوگل]اما بعد از توقف گودال متوجه شدم که من توانستم کواالتین را بگیرم
[ترجمه گوگل]اما بعد از توقف گودال متوجه شدم که من توانستم کواالتین را بگیرم
5. Maybe we all need a pit stop before compassion fatigue kicks in.
[ترجمه ترگمان]شاید همه ما نیاز به یه توقف کامل داشته باشیم قبل از اینکه خستگی در بیاد
[ترجمه گوگل]شاید همه ما قبل از اینکه یک خستگی خشونت آمیز در پیش بگیریم، به یک توقف گودال نیاز داریم
[ترجمه گوگل]شاید همه ما قبل از اینکه یک خستگی خشونت آمیز در پیش بگیریم، به یک توقف گودال نیاز داریم
6. At the first pit stop, I made a mistake which cost me one place and then I was just a whisker over the white line and so I picked up a drive-through penalty.
[ترجمه ترگمان]در اولین pit، اشتباه کردم که یک جا برایم گران تمام شد و بعد من فقط یک سبیل از طرف خط سفید برداشتم و به خاطر همین جریمه رانندگی را گرفتم
[ترجمه گوگل]در اولین توقف گودال، یک اشتباه را انجام دادم که به من یک محل پرداخت و پس از آن من فقط یک لکه بر روی خط سفید بودم و بنابراین من مجازات رانندگی را انتخاب کردم
[ترجمه گوگل]در اولین توقف گودال، یک اشتباه را انجام دادم که به من یک محل پرداخت و پس از آن من فقط یک لکه بر روی خط سفید بودم و بنابراین من مجازات رانندگی را انتخاب کردم
7. During the second pit stop, I had to put dry-weather tires on.
[ترجمه ترگمان]در حین توقف دوم، مجبور شدم تایر خشک و خشک را روی آن بگذارم
[ترجمه گوگل]در طول توقف گودال دوم، من مجبور شدم روی تایر های خشک و هوا پوشیده باشم
[ترجمه گوگل]در طول توقف گودال دوم، من مجبور شدم روی تایر های خشک و هوا پوشیده باشم
8. A pit stop in the closing laps of the race when a driver calls in for just a few litres of fuel to be sure of making it to the finish.
[ترجمه ترگمان]وقتی که راننده فقط چند لیتر سوخت مصرف می کند تا مطمئن شود که آن را به پایان برساند، یک گودال در دامن بسته مسابقه توقف می کند
[ترجمه گوگل]یک توقف گودال در دوران تعطیلات مسابقه هنگامی که یک راننده فقط چند لیتر سوخت برای اطمینان از ساختن آن به پایان برساند
[ترجمه گوگل]یک توقف گودال در دوران تعطیلات مسابقه هنگامی که یک راننده فقط چند لیتر سوخت برای اطمینان از ساختن آن به پایان برساند
9. The pit stop was my call.
[ترجمه ترگمان] ایستگاه پایانی، زنگ زدن من بود
[ترجمه گوگل]توقف گودال تماس من بود
[ترجمه گوگل]توقف گودال تماس من بود
10. Dr Wernig's team used a similar technique, but dispensed with the iPS "pit stop".
[ترجمه ترگمان]تیم دکتر Wernig از تکنیک مشابهی استفاده کرد، اما با توقف \"حفره\" صرف نظر کرد
[ترجمه گوگل]تیم دکتر Wernig از روش مشابهی استفاده کرد، اما با توقف گودال IPS کنار گذاشته شد
[ترجمه گوگل]تیم دکتر Wernig از روش مشابهی استفاده کرد، اما با توقف گودال IPS کنار گذاشته شد
11. After his second pit stop Robert stayed ahead so I secured second place.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه گودال دوم ایستاد، رابرت جلو ماند تا من مقام دوم را کسب کنم
[ترجمه گوگل]پس از توقف دوم، روبرت جلوتر رفت، بنابراین من جای دوم را گرفتم
[ترجمه گوگل]پس از توقف دوم، روبرت جلوتر رفت، بنابراین من جای دوم را گرفتم
12. But three factors suggest their stumbling Christmas represents a pit stop rather than the wheels coming off altogether.
[ترجمه ترگمان]اما سه عامل نشان می دهند که کریسمس سکندری خوردن آن ها نشان دهنده توقف حفره است نه اینکه چرخ ها روی هم رفته باشند
[ترجمه گوگل]اما سه عامل نشان می دهد که سوء قصد آنها کریسمس یک توقف گودال است، نه چرخ هایی که به طور کامل خاموش می شوند
[ترجمه گوگل]اما سه عامل نشان می دهد که سوء قصد آنها کریسمس یک توقف گودال است، نه چرخ هایی که به طور کامل خاموش می شوند
13. Having reached Aulef and taken on water, that night was a pit stop.
[ترجمه ترگمان]پس از رسیدن به Aulef و گرفتن آب، آن شب یک ایستگاه کوچک بود
[ترجمه گوگل]آن شب با توقف Aulef و گرفتن آب
[ترجمه گوگل]آن شب با توقف Aulef و گرفتن آب
14. McVeighty gambled on going the complete four laps on one tankful of petrol, while Bell made one pit stop.
[ترجمه ترگمان]McVeighty با رفتن به چهار دور کامل روی یک تکه از بنزین قمار کرد، در حالی که بل یک توقف در گودال ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]McVeighty در حال رفتن به چهار دور کامل در یک بنزین، در حالی که بل یک توقف گودال
[ترجمه گوگل]McVeighty در حال رفتن به چهار دور کامل در یک بنزین، در حالی که بل یک توقف گودال
پیشنهاد کاربران
توقف کوتاه ( درهنگام مسافرت برای بنزین زدن و یا غذا خوردن و غیره )
مثال:فکر میکنی بتونیم یک توقف کوتاه داشته باشیم!؟
اما ما فقط ده دقیقه میشه که راه افتادیم! ( درجاده ایم )
Do you think we can make a pit stop!?
But we've only been on the road for ten minutes
مثال:فکر میکنی بتونیم یک توقف کوتاه داشته باشیم!؟
اما ما فقط ده دقیقه میشه که راه افتادیم! ( درجاده ایم )
Do you think we can make a pit stop!?
But we've only been on the road for ten minutes
توقفگاه
توقف کوتاه
توقف کوتاه
همون نهار و نماز خودمون وقتی از اتوبوس پیاده میشیم تا بریم و نماز و نهار انجام بدیم و اتوبوس دوباره راهشو بگیره و بره
ایست خدماتی ، ایستگاه خدماتی
کلمات دیگر: